مقاله پژوهشی
عبدالعلی آل بویه لنگرودی؛ حشمت الله زارعی کفایت
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 1-22
چکیده
چکیده تصویر شعری، یکی از عناصر زیباییشناختی شعر است که از دیرباز مورد توجّه ناقدان بوده است. محمّد رضا شفیعی کدکنی و جابر عصفور از جملة ناقدان معاصر ایران و مصر هستند که با نگاهی نو به این مسئله پرداختهاند. این جستار میکوشد تا با شیوة توصیفی - تحلیلی و در چارچوب دو کتاب صور خیال در شعر فارسی از محمّد رضا شفیعی کدکنی و الصورة الفنّیّة ...
بیشتر
چکیده تصویر شعری، یکی از عناصر زیباییشناختی شعر است که از دیرباز مورد توجّه ناقدان بوده است. محمّد رضا شفیعی کدکنی و جابر عصفور از جملة ناقدان معاصر ایران و مصر هستند که با نگاهی نو به این مسئله پرداختهاند. این جستار میکوشد تا با شیوة توصیفی - تحلیلی و در چارچوب دو کتاب صور خیال در شعر فارسی از محمّد رضا شفیعی کدکنی و الصورة الفنّیّة فی التّراث الّنقدی والبلاغی عند العرب از جابر عصفور، به بررسی و تحلیل دیدگاههای نقدی این دو ناقد در خصوص تصویر شعری بپردازد. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که دیدگاههای شفیعی کدکنی در خصوص عناصر تشکیلدهندة تصویر شعری، کاملتر از دیدگاههای عصفور است؛ امّا هر دو ناقد، تعریف مشترک و مفهوم یکسانی از تصویر ارائه دادند و از میان اجزای تصویر شعری بیشتر به مبحث تشبیه و استعاره پرداختهاند. هر دو ناقد معتقدند که تصویر باید با دیگر اجزای شعر، چون معنی، عاطفه و موسیقی پیوند داشته باشد. دیدگاههای نقدی جابر عصفور در مبحث کارکرد تصویر شعری، کاملتر از دیدگاههای شفیعی کدکنی است؛ چراکه کارکردهای بسیار و مهمّی چون شرح و توضیح، اقناع مخاطب، مبالغه در معنی و تحسین و تقبیح را برای تصویر شعری برمیشمرد. از سوی دیگر، دیدگاههای نقدی شفیعی کدکنی، الهام گرفته از آراء عبدالقاهر جرجانی است، امّا دیدگاههای عصفور، ریشه در دیدگاههای ناقدان پیشین چون جاحظ، عبدالقاهر جرجانی و حازم قرطاجنی دارد.
مقاله پژوهشی
شاپور نیک اندام؛ رسول رسولی پور؛ محمد روشن
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 23-47
چکیده
چکیدهیکی از مباحث مهم ادبیّات معاصر، توجّه به زن و جایگاه وی در نظام خانواده است. با توجّه به اینکه امروزه مکتبهای فمینیستی به بهانة دفاع از حقوق زنان، دم از فروپاشی خانواده و ادبار ازدواج و تشکیل خانواده میزنند و از آن به عنوان یک معضل حاد اجتماعی در برابر ارزشگذاری زن یاد میکنند؛ ان مقاله در پی آن است تا با بررسی نقش زن در جایگاه ...
بیشتر
چکیدهیکی از مباحث مهم ادبیّات معاصر، توجّه به زن و جایگاه وی در نظام خانواده است. با توجّه به اینکه امروزه مکتبهای فمینیستی به بهانة دفاع از حقوق زنان، دم از فروپاشی خانواده و ادبار ازدواج و تشکیل خانواده میزنند و از آن به عنوان یک معضل حاد اجتماعی در برابر ارزشگذاری زن یاد میکنند؛ ان مقاله در پی آن است تا با بررسی نقش زن در جایگاه همسر، به عنوان منبع الهام شعر معاصر فارسی و عربی، تصویری جدید از نگاه مردان به زن ارائه دهد و با بهرهگرفتن از تفکر اسلامی ارائه شده از ازدواج و زن، و دیدی واقعبینانه به نقد آراء فمینیستی دوبوار که برخواسته از تفکر اگزیستانسیالیسم الحادی سارتر است، بپردازد. هدف اصلی در اینجا، پاسخ به این پرسشهاست است که آیا شعر معاصر عربی و فارسی، تصویری از همسر (زوجة) ارائه داده است یا خیر؟ و در صورت مثبتبودن پاسخ، آیا این تصاویر، در قالب نگاه ارزشی ارائه شدهاند یا ابزاری؟
مقاله پژوهشی
علی گنجیان خناری؛ ثریا رحیمی؛ فاروق نعمتی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 163-188
چکیده
چکیده لاهوتی و زهاوی، دو تن از شاعران برجستة تاریخ معاصرِ ایران وعراق، تقریباً در یک دورة زمانی زیستهاند و شرایط حاکم بر سرزمین دو شاعر، بسیار شبیه به هم است. اوضاع سیاسی و اجتماعی مشابهی که بر ایران و عراق در این برهه از تاریخ حکمفرما بود، سبب شده که مضامین سرودههای لاهوتی و زهاوی، با وجود عدم ارتباط مستقیم میان دو شاعر، شبیه ...
بیشتر
چکیده لاهوتی و زهاوی، دو تن از شاعران برجستة تاریخ معاصرِ ایران وعراق، تقریباً در یک دورة زمانی زیستهاند و شرایط حاکم بر سرزمین دو شاعر، بسیار شبیه به هم است. اوضاع سیاسی و اجتماعی مشابهی که بر ایران و عراق در این برهه از تاریخ حکمفرما بود، سبب شده که مضامین سرودههای لاهوتی و زهاوی، با وجود عدم ارتباط مستقیم میان دو شاعر، شبیه به هم باشد. هدف این پژوهش، بررسی اشعار لاهوتی و زهاوی در زمینة نقد واعتراض و بیان وجوه تفاوت و تشابه سرودههای آن دو در این مجال و در ورای آن، ایجاد پلی میان ادبیّات معاصر ایران و عراق است. این جستار، توصیفی - تحلیلی، بر مبنای مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و بر اساس مشابهتهای اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران و عراق در دورة مذکور، ضمن بیان این بسترهای مشابه، اشتراکات فکری دو شاعر را در زمینههایی چون: انتقاد از دستگاه حاکم، اعتراض به حضور استعمارگران، نقد جهل، غفلت، ترس، زبونی ملّت و... بررسی میکند و نشان میدهد که زیرساختهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یکسان، منجر به مشابهت مضمونی سرودههای لاهوتی و زهاوی در بیان نقد و اعتراض شده است.
مقاله پژوهشی
محمد ابراهیم مالمیر؛ فرشید وزیله
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 189-212
چکیده
مقالة حاضر با بررسی مقولة «نهی» و معانی ثانوی آن در بلاغت عربی و فارسی به این حقیقت دست یافته است که نتایج بررسی و حتّی گاهی شاهد مثالهای بسیاری از آثار تألیفشده در این زمینه تکراری میباشد؛ بهگونهای که پس از جمعبندی و حذف موارد تکراری به این نتیجه میرسیم که معانی ثانوی در کتب بلاغی عربی در 19 عنوان مشترک و در کتب بلاغی ...
بیشتر
مقالة حاضر با بررسی مقولة «نهی» و معانی ثانوی آن در بلاغت عربی و فارسی به این حقیقت دست یافته است که نتایج بررسی و حتّی گاهی شاهد مثالهای بسیاری از آثار تألیفشده در این زمینه تکراری میباشد؛ بهگونهای که پس از جمعبندی و حذف موارد تکراری به این نتیجه میرسیم که معانی ثانوی در کتب بلاغی عربی در 19 عنوان مشترک و در کتب بلاغی فارسی در 16 عنوان مشترک مطرح شدهاند و از میان نویسندگان معاصر فارسی، تنها رضانژاد با افزودن 20 عنوان دیگر به عناوین پیشینیان توانسته است تعداد معانی ثانوی نهی را به 36 عنوان (با حذف عناوین مشابه و تکراری، 33 عنوان) افزایش دهد. این در حالی است که در دید نخست، میتوان با لحاظ نمودن دستهبندی موضوعی، معانی ثانوی مورد اشارة این آثار را به سه موضوع نهی ارشادی، نهی تحذیری و نهی دعایی دستهبندی کرد و سپس با دقّت بیشتر میتوان به تعداد این عناوین و معانی افزود و در نهایت، ضمن رعایت اسلوب عنوانگذاری علمی و بامسمّی به ارائة عنوانهای جدید و تعریف آنها پرداخت.
مقاله پژوهشی
روح اله روزبه کوهشاهی؛ علیرضا انوشیروانی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 49-69
چکیده
چکیده
گسترة مقالة حاضر، بررسیِ تفسیر خاصّ استیو بارون از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب است. مسئلة تحقیق این است که فیلم هزار و یک شب، چقدر به متن هزار و یک شب نزدیک و چقدر از آن فاصله گرفته و آیا امکان افزودن تفاسیر جدید به متن هزار و یک شب را دارد؟ هدف از این مقاله، اثبات این نکته است که بازآفرینی، اخذ است ...
بیشتر
چکیده
گسترة مقالة حاضر، بررسیِ تفسیر خاصّ استیو بارون از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب است. مسئلة تحقیق این است که فیلم هزار و یک شب، چقدر به متن هزار و یک شب نزدیک و چقدر از آن فاصله گرفته و آیا امکان افزودن تفاسیر جدید به متن هزار و یک شب را دارد؟ هدف از این مقاله، اثبات این نکته است که بازآفرینی، اخذ است ولی گرتهبرداری نیست، بلکه یک اثر فرهمند فرهنگی تازه است که دارای شأن و شوکت هنری خاصّ خود است. در این مقاله، فیلم هزار و یک شب، ساخت سال 2000 م، به کارگردانی بارون با متن عربی و فارسی هزار و یک شب انطباق داده شده است. نتیجة انطباق فیلم با متن این بود که بارون، هزار و یک شب را مِلک کِلک خویش ساخته و تغییراتی را در آن ایجاد کرده است و به طبع خویش، جهانبینی خود را بر فیلم هزار و یک شب سوار کرده و از متن فاصله گرفته و به بازنمایی شرق پرداخته است. روش تحقیق این مقاله، با استناد به نظریّة اقتباس ادبی لیندا هاچن میباشد که قائل به اصالت اقتباس است.
مقاله پژوهشی
محمد شیخ؛ رضا رضایی؛ طیبه طیبه فرهادی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 71-88
چکیده
چکیده
نزار قبانی و فروغ فرّخزاد از شاعران برجسته و معاصر ادبیّات عربی و فارسی هستند که تحوّلات فکری و شرایط سیاسی - اجتماعی جامعه باعث شده تا از مکتب رمانتیسم، رویگردان و به مکتب سمبلیسم اجتماعی نزدیک شوند. قبانی در شعر «بانتظار غودو» و فرّخزاد در شعر «کسی که مثل هیچکس نیست» تحت تأثیر نمایشنامة معروف ساموئل بکت، نویسندۀ ...
بیشتر
چکیده
نزار قبانی و فروغ فرّخزاد از شاعران برجسته و معاصر ادبیّات عربی و فارسی هستند که تحوّلات فکری و شرایط سیاسی - اجتماعی جامعه باعث شده تا از مکتب رمانتیسم، رویگردان و به مکتب سمبلیسم اجتماعی نزدیک شوند. قبانی در شعر «بانتظار غودو» و فرّخزاد در شعر «کسی که مثل هیچکس نیست» تحت تأثیر نمایشنامة معروف ساموئل بکت، نویسندۀ ایرلندی، به مفهوم منجی پرداختهاند. در این جستار، بر آنیم تا با توجّه به اهمّیّت این دو شاعر در ادبیّات معاصر عربی و فارسی و ارزش و اعتبار ادبیّات تطبیقی در نقد نوین، با نگاهی مقایسهای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی، به شباهتهای این دو اثر بپردازیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد؛ نزار و فروغ با دیدی مشابه به این موضوع پرداختهاند. شیوۀ بیان، نمادپردازیها و تصاویر شعری در شعر دو شاعر به یکدیگر نزدیک است، همچنین امید به زندگی و ظهور منجی حیاتبخش در شعر فروغ تجلّی بیشتری یافته است. طولانی بودن دورة انتظار منجر به توسّل به واسطه گردیده و واقعیّت وجودی منجی، فوقالعادّه و ماورایی بودن او را در نگرش هر دو شاعر تثبیت کرده است. میتوان گفت: میزان تأثیر نزار قبانی از ساموئل بکت فقط در حیطة اخذ و اقتباس لفظ است. این میزان، در فروغ فرّخزاد از آنهم کمتر است. مشابهتهای محتوایی، بیش از آنکه متأثّر از ساموئل بکت باشد، با نگرشهای عقیدتی و فکری خودشان همخوانی دارد.
.
مقاله پژوهشی
محمدرضا شیرخانی؛ فرشته آهیخته؛ طاهره آهیخته
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 89-114
چکیده
چکیده
زن در اجتماع و فرهنگ ملّتهای گوناگون، در تمامی ادوار، جایگاه و موقعیّت خاصّ خود را داشته است؛ او در تاریخ ایران باستان که با تمدّن و فرهنگ اعراب سامینژاد میانرودان، همزمان بود و به تبع آن اعراب جاهلی بادیهنشین؛ از جمله اعراب شبهجزیزۀ عربستان، عراق، سوریه و... حضوری چشمگیر دارد و به صورت نسبی، این دو فرهنگ در ...
بیشتر
چکیده
زن در اجتماع و فرهنگ ملّتهای گوناگون، در تمامی ادوار، جایگاه و موقعیّت خاصّ خود را داشته است؛ او در تاریخ ایران باستان که با تمدّن و فرهنگ اعراب سامینژاد میانرودان، همزمان بود و به تبع آن اعراب جاهلی بادیهنشین؛ از جمله اعراب شبهجزیزۀ عربستان، عراق، سوریه و... حضوری چشمگیر دارد و به صورت نسبی، این دو فرهنگ در زمینۀ جایگاه و موقعیّت اجتماعی و فرهنگی این نوع بشر، دارای تفاوتها و شباهتهای آشکار بودهاند. این پژوهش، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی و تبیین جایگاه اجتماعی زنان در میان این دو قوم بر اساس منابع تاریخی، ادبی، تعلیمی، اساطیری و... و مقایسه و تطبیق اشتراکات و تفاوتهای ایشان در ساختار طبقاتی جامعه میپردازد. بر اساس یافتههای این پژوهش، زن در دورههای مختلف ایران باستان، بر مبنای متون کهن مکتوب و غیر مکتوب ایشان اعمّ از داستانها، حکایات، اساطیر و نوشتههای دینی و تعلیمی تا سنگنوشتههای منقوش قدیمی، در تمامی طبقات گوناگون چه اشرافزاده و چه غیر اشرافزاده، چه آزاده و چه غیر آزاده، دارای حقوق و مزایای مناسب و متناسب با جایگاه اجتماعی خویش بوده است؛ امّا در مقابل، اگر امتیازات زنان انگشتشمار اشرافی اعراب را به خاطر شرایط برتر اجتماعی بر یک سو نهیم، باید اذعان داشت که در میان این اقوام، رفتار و جایگاه مناسبی در شأن شخصیّت زن، دیده نشده است.
مقاله پژوهشی
کلثوم صدیقی؛ فرزانه زارعی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 115-138
چکیده
س
چکیده
سیاوش و سودابه، جفتگیاهیِ اسطورة ایرانیِ مرگ و باززایی دوباره هستند که در سیر گریزناپذیر اساطیر کهن، سرنوشتی همچون جفتگیاهی اسطورة مرگ و باززایی بینالنّهرین برایشان رقم خورده است. بر بنیاد پژوهشهای نگارندگان، در تصاویر پیوندخورده با این دو جفتگیاهی، ایزدبانوان آب، سبب مرگ ایزدان گیاهی و هبوط آنان به جهان ...
بیشتر
س
چکیده
سیاوش و سودابه، جفتگیاهیِ اسطورة ایرانیِ مرگ و باززایی دوباره هستند که در سیر گریزناپذیر اساطیر کهن، سرنوشتی همچون جفتگیاهی اسطورة مرگ و باززایی بینالنّهرین برایشان رقم خورده است. بر بنیاد پژوهشهای نگارندگان، در تصاویر پیوندخورده با این دو جفتگیاهی، ایزدبانوان آب، سبب مرگ ایزدان گیاهی و هبوط آنان به جهان فرودین مرگ میشوند. در این جستار، نگارندگان کوشیدهاند تا با شیوة نقد اسطورهگرا به خوانش و تفسیر تطبیقی اساطیر یادشده و بررسی خاستگاه ظهور این جفتگیاهی در دو تمدّن ایران و بینالنّهرین بپردازند. در راستای نیل بدین مقصود، به حضور گستردة این اساطیر، تحلیل مضامین هبوط به عالم فرودین و بنمایة قربانی و رستاخیز در نمونههایی از شعر و ادب فارسی و عربی اشاره خواهد شد. دریافت فرجامین جستار حاضر، حکایت از آن دارد که از یکسو خاستگاه پدیداری اسطوره در دو تمدّن، بر آب در جایگاه بزرگ - مادر سبزینه و گیاه و به عنوان بنمایة زندگانی طبیعت استوار است و از دیگر سوی، بنمایة اسطوره در دو تمدّن، دارای خاستگاه آیینی متأثّر از شرایط اقلیمی و جغرافیایی متغیّر با ریزشهای جوّی اندک و غلبة خشکسالی است و از همین روست که نمودهای آیینی این اسطوره تا روزگار حاضر نیز همچنان در آیینهای آب و تمنّای باران قابل بازیابی است و اشعار عامیانة فولکلور و سرودههای ناب زبان معیار، این اساطیر را جاودانه ساخته است.
مقاله پژوهشی
ناصر قاسمی رزوه؛ بهرعلی رضایی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 139-161
چکیده
چکیده
یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشر، اساطیر و مفاهیم اسطورهای است که به دلیل ترکیب شدن بنمایههای آن با ناخودآگاه جمعی، در نزد شاعرانی که دارای نگرشهای فلسفی، اجتماعی یا فکری و فرهنگی خاصّی هستند، نمود بیشتری دارد. در واقع اسطوره در نزد این شاعران، پدیدهای اجتماعی با زبان سمبولیک است که به شکل یک نظام فرهنگی جهانشمول ...
بیشتر
چکیده
یکی از نمودهای وحدت اندیشۀ بشر، اساطیر و مفاهیم اسطورهای است که به دلیل ترکیب شدن بنمایههای آن با ناخودآگاه جمعی، در نزد شاعرانی که دارای نگرشهای فلسفی، اجتماعی یا فکری و فرهنگی خاصّی هستند، نمود بیشتری دارد. در واقع اسطوره در نزد این شاعران، پدیدهای اجتماعی با زبان سمبولیک است که به شکل یک نظام فرهنگی جهانشمول درآمده است. خلیل حاوی و احمد شاملو از جمله این شاعران هستند که حجم وسیعی از اسطورهها مخصوصاً اسطورههای دینی را در اشعار خود به کار بردهاند. مفاهیم اساطیری بهویژه انبیا و نمادهایی را که میتوان در ارتباط با دین دانست مانند مرگ و خیزش، لعازر، عنقا و...، رگههای اصلی اسطورههای این دو شاعر را تشکیل میدهند. دو شاعر در به کارگیری اسطورهها به شکل چشمگیری از کتاب مقدّس متأثّر بوده و در عین حال، در برخی موارد، با استفاده از اسطورة دینی برای رسیدن به مقصود خود، در شکل اسطورهها تغییراتی اساسی دادهاند، مانند لعازر و حضرت ایّوب. این شاعران با به کارگیری اساطیر دینی و پیوند آن با جریانهای اجتماعی و سیاسی و مسائل زندگی، آثار زیبایی را خلق کردند. این پژوهش تطبیقی، بر آن است تا با تکیه بر مکتب آمریکایی به بررسی نقاط اشتراک برخی از اسطورههای دینی موجود در اشعار خلیل حاوی و شاملو بپردازد.
مقاله پژوهشی
توران محمدی؛ مریم خلیلی جهانتیغ؛ محمد بارانی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 213-233
چکیده
چکیده
صورت و صورتگری، عرصة اصلی آفرینشگری هنری و لذّاتِ ادبی است. از گذشته تا امروز همواره رابطهای مفهومی میان شعر فارسی و عربی وجود داشته است. مشفق کاشانی و محمود درویش از شاعران معاصر هستند که به کارکردهای زبان؛ از جمله متناقضنما اهمّیّتی ویژه دادهاند. هدف آنها از آفرینش تصاویر متناقض، تأکید بر اهمّیّت محتوای تصاویر خلق ...
بیشتر
چکیده
صورت و صورتگری، عرصة اصلی آفرینشگری هنری و لذّاتِ ادبی است. از گذشته تا امروز همواره رابطهای مفهومی میان شعر فارسی و عربی وجود داشته است. مشفق کاشانی و محمود درویش از شاعران معاصر هستند که به کارکردهای زبان؛ از جمله متناقضنما اهمّیّتی ویژه دادهاند. هدف آنها از آفرینش تصاویر متناقض، تأکید بر اهمّیّت محتوای تصاویر خلق شده است. با توجّه به ذهن خلاّق این شاعران بزرگ، یکی از اهداف اصلی ایجاد این نوع از تصویر، اهمّیّت دادن به بافت معنایی و محتوایی شعر است. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، در نظر دارد به بررسی و تحلیل برخی اندیشههای مشترک دو شاعر از طریق متناقضنماها بپردازد، آنگاه با آوردن شواهد شعری، نزدیکی این اندیشهها را به طور عینی به نمایش بگذارد. از رهاورد پژوهش حاضر میتوان به این مهم دست یافت که متناقضنمایی یکی از ویژگیهای سبکی اشعار این دو شاعر است. ساختمان متناقضنمایی در شعر این دو شاعر، به دو صورت است: الف: پارادوکسهایی که دو پایۀ تضاد در آنها به روشنی آشکار است. ب: پارادوکسهایی که در آنها به جای یکی از پایههای تضاد، از متعلّقات آن آمده است.
مقاله پژوهشی
هادی نظری منظم؛ فرشته آذرنیا
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 235-250
چکیده
چکیده
طنز، سخنی است؛ اعتراضآمیز، لطیف و نیشخندانگیز که هدفش انتقاد و اصلاح جامعه است و از دیرباز در ادبیّات تمامی ملّتها وجود داشته است. جاحظ، نخستین طنزپرداز بنام در ادبیّات عربی است؛ چنانکه عبید زاکانی نیز پدر طنز فارسی است. آنچه موجب روی آوردن این دو ادیب به ادبیّات طنز شد، شرایط حاکم بر جامعه ایشان بود؛ از این رو، طنز در ادبیّات ...
بیشتر
چکیده
طنز، سخنی است؛ اعتراضآمیز، لطیف و نیشخندانگیز که هدفش انتقاد و اصلاح جامعه است و از دیرباز در ادبیّات تمامی ملّتها وجود داشته است. جاحظ، نخستین طنزپرداز بنام در ادبیّات عربی است؛ چنانکه عبید زاکانی نیز پدر طنز فارسی است. آنچه موجب روی آوردن این دو ادیب به ادبیّات طنز شد، شرایط حاکم بر جامعه ایشان بود؛ از این رو، طنز در ادبیّات این دو، طنزی اجتماعی و گاه سیاسی است و درصدد اصلاح و تربیت است. پژوهش حاضر بر آن است تا در چشماندازی تطبیقی و با روش توصیفی – تحلیلی، همگونیها و ناهمگونیهای طنز اجتماعی را در ادبیّات این دو ادیب ایرانی و عرب مورد بررسی قرار دهد. آنچه جاحظ و عبید را به هم شبیه میکند، شیوة نگاه آن دو به جامعه عصر خویش و گرایش به بیان طنزگونه و غیر صریح به منظور انتقاد از تناقضات موجود است؛ تناقض بین آنچه هست و آنچه باید باشد.
مقاله پژوهشی
خلیل پروینی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 251-273
چکیده
در دهه هفتاد هجری شمسی در گروههای زبان و ادبیّات عربی از طرف کمیته برنامهریزی وزارت علوم، دو واحد درس به نام ادبیّات تطبیقی در دوره کارشناسی –به جای دوره ارشد و دکترا- گذاشته میشود، در چنین احوالی بنده اقدام به تألیف کتابی میکنم به نام الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة) تا علاوه بر نیاز دانشجویان، نیاز برخی از استادان و ...
بیشتر
در دهه هفتاد هجری شمسی در گروههای زبان و ادبیّات عربی از طرف کمیته برنامهریزی وزارت علوم، دو واحد درس به نام ادبیّات تطبیقی در دوره کارشناسی –به جای دوره ارشد و دکترا- گذاشته میشود، در چنین احوالی بنده اقدام به تألیف کتابی میکنم به نام الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة) تا علاوه بر نیاز دانشجویان، نیاز برخی از استادان و همکاران جوان کشور را پاسخ دهم. این کتاب که حاصل مطالعه دقیق و به اصطلاح شیرهکشی دهها منبع معتبر در حوزة ادبیّات تطبیقی است از اوّل این هدف را دنبال میکرد تا این علم را به طور روشمند، علمی، با رعایت شکلگیری تدریجی آن در بستر تاریخ، با ملاحظه رویکردهای مختلف آن و با زبانی ساده و روان و با لحاظ کردن نیازهای بومی دانشجویان و استادان جوان در دو حوزة نظری و تطبیقی معرّفی کند تا با مطالعه آن در طول یک ترم علاوه بر معلومات لازم، افقهای جدید و فراوان فراروی آنها گشوده شود و بتوانند در آینده دربارة آنها به تحقیق بپردازند. اینک این کتاب، توسّط دو تن از استادان محترم به نامهای محمود حیدری از دانشگاه یاسوج و فرهاد رجبی از دانشگاه گیلان مورد نقد و ارزیابی واقع میشود.
مقاله پژوهشی
دوره 6، شماره 22 ، مرداد 1395، صفحه 277-283
چکیده
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد، ضروری است.
بیشتر
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد، ضروری است.