مقاله پژوهشی
خلیل بیگ زاده
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 1-23
چکیده
چکیدهروایتشناسی و بهویژه مقولۀ زمان در روایت از دانشهای جدید نقد ادبی و روایی در چند دهة اخیر است. ژرار ژنت فرانسوی موفّقترین نظریهپرداز زمان روایی است که نظریۀ خویش را در سه قالب «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کردهاست. همچنین ژولیوا کریستوا نیز بر این عقیده است که میتوان زمان داستانهای روایی را با تحلیل زمان روایی ...
بیشتر
چکیدهروایتشناسی و بهویژه مقولۀ زمان در روایت از دانشهای جدید نقد ادبی و روایی در چند دهة اخیر است. ژرار ژنت فرانسوی موفّقترین نظریهپرداز زمان روایی است که نظریۀ خویش را در سه قالب «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کردهاست. همچنین ژولیوا کریستوا نیز بر این عقیده است که میتوان زمان داستانهای روایی را با تحلیل زمان روایی و زمان متن مورد بحث به دو گونه زمانمندی یادوارهای و خطی تقسیم کرد. در واقع زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک و زمانمندی یادوارهای خصلتی روایی به متن میدهد. این پژوهش دو داستان کوتاه «بعد از ظهر سبز» از مصطفی مستور، داستانپرداز ایرانی و «دُومَه ود حَامِد» از طیب صالح، رماننویس نامدار سودانی را با هدف تبیین عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادوارهای به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد ادبیات تطبیقی بررسی کرده و نشان دادهاست که این دو اثر به دلیل بهکارگیری استرجاعات و پرشهای زمانی فراوان در چارچوب نظریۀ ژنت و زمانمندی خطی و یادوارهای قابل بررسی هستند، شاکلههای روایی زمان و نیز نزدیکی این دو نظریۀ در باب زمان روایی (زمانمندی یادوارهای) و دراماتیک (خطی) در دو اثر تقریباً یکی است که این جستار تقرب و همگرایی این دو داستان را به نظریۀ زمانمندی ژنت و زمانمندی یادوارهای کریستوا تبیین کردهاست، با این تفاوت که متن داستان «دُومه ود حَامِد» خصلت روایی بیشتری با این دو نظریه و به ویژه زمانمندی یادوارهای کریستوا دارد.
مقاله پژوهشی
محمود حکم آبادی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 25-50
چکیده
چکیدهاصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ـ ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوۀ بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشۀ عرفانیِ سهراب در سرودههایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز میکند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاههای عرفانی او بهدشواری ...
بیشتر
چکیدهاصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ـ ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوۀ بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشۀ عرفانیِ سهراب در سرودههایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز میکند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاههای عرفانی او بهدشواری قابل درک و دستیابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاهها و آموزههای عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافتههای این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میانرشتهای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید میشود، درصورتیکه در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دودیگر اینکه دستیابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی اینچنین نیست.
مقاله پژوهشی
سید حسین سیدی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 51-68
چکیده
مدرنیسم در وسیع ترین مفهوم آن ،با ایده های نوآوری ،پیشرفت،وبه روز بودن مقارن بوده است ونقطه ی مقابل ایده های کهن ،کلاسیسیسم وسنت است.مدرنیسم با دوچهره ی فناورانه واندیشگانی در تاریخ بشر ظهور کرده است.آن چه را که امروزه مدرنیسم می نامیم،همان دستاوردهای ژرف سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی،فکری وفرهنگی در تمام حوزه های حیات فردی وجمعی است.هدف ...
بیشتر
مدرنیسم در وسیع ترین مفهوم آن ،با ایده های نوآوری ،پیشرفت،وبه روز بودن مقارن بوده است ونقطه ی مقابل ایده های کهن ،کلاسیسیسم وسنت است.مدرنیسم با دوچهره ی فناورانه واندیشگانی در تاریخ بشر ظهور کرده است.آن چه را که امروزه مدرنیسم می نامیم،همان دستاوردهای ژرف سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی،فکری وفرهنگی در تمام حوزه های حیات فردی وجمعی است.هدف این پژوهش خوانش تطبیقی در مفهوم مدرنیسم در حوزه ادبیات معاصر عرب از دیدگاه دوشاعر ونظریه پرداز در این حوزه می باشد.حوزه پژوهش دیدگاه نوگرایانی چون ادونیس ویوسف الخال است .روش بررسی تحلیل تطبیقی دو شاعر از خلال اظهاراتی است که این دو در آثارشان به آن اشاره کرده اند .حاصل ویافته ی این بررسی آن است که ادونیس والخال در باب لزوم مدرن شدن وحضور مدرنیسم ادبی در ادب معاصر به ویزه شعر اتفاق نظر دارندولی در کم وکیف این حضور اختلاف نظرهایی در دیدگاه آن دو یافت می شود.مهم ترین وجه تمایز این دودیدگاه آن است که ادونیس رویکردی معرفت شناختی به مدرنیسم دارد ولی الخال رویکرد وجود شناختی
مقاله پژوهشی
علیرضا شهرستانی؛ حمیدرضا زهره ای؛ حجت اله عسگری کاشانتویی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 69-83
چکیده
سعدی و فرطوسی از جمله ادیبانی هستند که میزان تأثیرپذیریشان از نهج البلاغه قابل تأمّل است. تا آنجا که میتوان گفت: بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه مهمترین الگوی محتوایی و مضمونی اندیشة ایشان بوده است. در این جستار، آثار سعدی و فرطوسی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سعدی و فرطوسی در آثار خود از ...
بیشتر
سعدی و فرطوسی از جمله ادیبانی هستند که میزان تأثیرپذیریشان از نهج البلاغه قابل تأمّل است. تا آنجا که میتوان گفت: بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه مهمترین الگوی محتوایی و مضمونی اندیشة ایشان بوده است. در این جستار، آثار سعدی و فرطوسی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سعدی و فرطوسی در آثار خود از سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه بهرههای اخلاقی و حکمی فراوان بردهاند و از این راه، مضمون و محتوای کلام خویش را غنیتر نمودهاند. این تأثیرپذیری، غالباً از نوع مستقیم بوده و پیدایی یا اثبات آن نیاز چندانی به توجیه یا تردید و تأویل ندارد؛ البتّه، شایان ذکر است که تأثیرپذیری مستقیم در شعر فرطوسی بیش از شعر و نثر سعدی است؛ زیرا نوآوری سعدی در خلق مضمونهای جدید و پیوند میان حکمتهای علوی و حکایتهای حاصل از سفر و تجربه و دانش با لطافت و پوششی نوین همراه است، در حالی که فرطوسی بیشتر به نظم درآوردن سخنان امام علی (ع) بسنده نموده است.
مقاله پژوهشی
حجت اله فسنقری؛ سهیلا اکبری
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 85-107
چکیده
رمانتیسم اجتماعی یا جامعهگرا شاخهای از رمانتیسم ادبی است که یر خلاف رمانتیسم فردی، مسائل و مشکلات جامعه را مورد توجه قرار میدهد. سعاد الصباح و سیمین بهبهانی دو شاعر توانای ادب معاصر عربی و فارسی، در طول دوران شعری خود، علاوه بر رمانتیسم فردی، رمانتیسم جامعهگرا را با موفقیت تجربه کردهاند.این پژوهش به دنبال آن است تا با روش ...
بیشتر
رمانتیسم اجتماعی یا جامعهگرا شاخهای از رمانتیسم ادبی است که یر خلاف رمانتیسم فردی، مسائل و مشکلات جامعه را مورد توجه قرار میدهد. سعاد الصباح و سیمین بهبهانی دو شاعر توانای ادب معاصر عربی و فارسی، در طول دوران شعری خود، علاوه بر رمانتیسم فردی، رمانتیسم جامعهگرا را با موفقیت تجربه کردهاند.این پژوهش به دنبال آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی به تطبیق مهمترین مؤلفههای رمانتیسم جامعهگرا در اشعار این دو شاعر بپردازد و وجوه اشتراک و افتراق آنها را بیابد.فقر، همدردی با محرومان، فساد و ناهنجاریهای اجتماعی، آزادیخواهی، وطنگرایی، دفاع از حقوق زنان و بهرهگیری از طبیعت و پدیدههای آن به صورت رمز یا نماد در به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی با تکیه بر احساس، عاطفه و خیال از مهمترین موضوعات مشترک اشعار این دو بانوی شاعر است؛ با این تفاوت که توجه به فقر، وضعیت محرومان جامعه و بیعدالتیهای اجتماعی در شعر سیمین و وطنگرایی در شعر سعاد، جلوه و نمود بیشتری دارد؛ در موضوع دفاع از حقوق زنان، سیمین حتی به دفاع از زنان روسپی و مطرود از جامعه میپردازد که این ویژگی در شعر سعاد دیده نمیشود.
مقاله پژوهشی
احمد لامعی گیو؛ سید مهدی ارفعی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 109-132
چکیده
حماسه یکی از انواع ادبی است که اعمال پهلوانی و حوادث خارقالعاده را به زبان فاخر روایت میکند. افلاطون و ارسطو از اولین کسانی بودند که به بحث و پژوهش درباره انواع ادبی پرداختهاند. این تحقیق برآن است تا حماسههای ایران را با ویژگیهایی که برای حماسههای جهان ذکر کردهاند، تبیین نماید. یافتهها بیانگر آن است که میان حماسههای ...
بیشتر
حماسه یکی از انواع ادبی است که اعمال پهلوانی و حوادث خارقالعاده را به زبان فاخر روایت میکند. افلاطون و ارسطو از اولین کسانی بودند که به بحث و پژوهش درباره انواع ادبی پرداختهاند. این تحقیق برآن است تا حماسههای ایران را با ویژگیهایی که برای حماسههای جهان ذکر کردهاند، تبیین نماید. یافتهها بیانگر آن است که میان حماسههای ایران و جهان به جز چند اختلاف جزئی، تفاوتی اساسی وجود ندارد. این پژوهش با رویکرد تاریخی- توصیفی تلاش نموده تا حماسه را در زبان فارسی و عربی بررسی کند، سپس آنها را با هم مقایسه نماید. در حوزه ادبیات تطبیقی باید به این نکته اشاره کنیم که پژوهشگران انواع ادبی، معتقدند اعراب به دلیل خصوصیات فرهنگی، منطقهای، قومی و زبانی، توانایی سرودن حماسهای نظیر شاهنامه و ایلیاد را نداشتهاند. آنها آثار حماسی دیگر ملل را با نام «ملحمه» میشناسند و واژه «حماسه» در ادبیات عرب، ژانر و نوع ادبی بهشمار نمیرود و در فخر و مباهات، رجز خوانی و برشمردن ویژگیهای قبیله، خلاصه میشود. اما این بدان معنا نیست که ادب عربی از این گونهی ادبی کاملاً تهی است و اعراب در ادوار مختلف تاریخی نسبت به آن بیگانه بودهاند. علاوه بر وجود اشعار حماسی و شاعران حماسهسرا در عصور مختلف ادبی، در دوره مملوکی افزون بر حماسههای تاریخی، شاهد شکوفایی حماسههای دینی هستیم که در ادبیات فارسی از نظر طول قصیده و تنوّع مضامین، اثری از آنها یافت نمیشود.
مقاله پژوهشی
علیرضا منوچهریان؛ فائقه محمدی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 133-151
چکیده
چکیده یکی از جلوههای مهمّ همگرایی فکری - فرهنگی میان ملل و اقوام بشری، سنّتهای مشترک ادبی است. از جملة این اشتراکها در ادب فارسی و عربی، شعر شمع است که به ادب الشّمعة نیز معروف است و از دیرباز در آثار برخی پارسیسرایان و تازیگویان انعکاس یافته است. این سخنوران، با به کارگیری ابزارهای هنری گوناگون بهویژه تشبیه، شمع ...
بیشتر
چکیده یکی از جلوههای مهمّ همگرایی فکری - فرهنگی میان ملل و اقوام بشری، سنّتهای مشترک ادبی است. از جملة این اشتراکها در ادب فارسی و عربی، شعر شمع است که به ادب الشّمعة نیز معروف است و از دیرباز در آثار برخی پارسیسرایان و تازیگویان انعکاس یافته است. این سخنوران، با به کارگیری ابزارهای هنری گوناگون بهویژه تشبیه، شمع را در دواوین و آثار خویش به تصویر کشیدهاند و امروزه میتوان هنرنمایی آنان را دستمایة پژوهشهای بینامتنی در ادبیّات تطبیقی قرار داد. از جمله شاعران شمعپرداز در ادب پارسی و عربی، منوچهری و میکالی به شمار میآیند. منوچهری در توصیف شمع، بیشتر از اجزاء و عناصر طبیعت بهره برده است ولی میکالی غالباً آدمنمایی نموده و شمع را به انسانی عاشق یا معشوق همانند ساخته است. گاهی نیز هر دو سخنور، شمع را همچون شاخة گلی (زرد) یا عاشقی زرد و زار دانستهاند. این جنبههای اشتراک و افتراق در تعابیر و تشبیهات دو شاعر و شیوههای اندیشیدن آنها دربارة شمع، موضوع پژوهش تطبیقی این مقالة بنیادی است که به شیوة تحلیلی - توصیفی فراهم آمده است؛ از جمله رهآوردهای این پژوهش، گسترش و تعمیق ادبیّات تطبیقی در مشرقزمین و ارائة وجوه دیگری از اشتراک فرهنگی – ادبی میان ایران و ملل عربی است.
مقاله پژوهشی
معصومه نعمتی قزوینی؛ صابره سیاوشی؛ لیلا جدیدی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 153-182
چکیده
در سالهای اخیر به کارگیری شخصیتها و مضامین دینی در شعر ادیبان مسلمان نمود بارزی داشته است. شاعران معاصر فارسی و عربی نیز در جهت استفاده از این شخصیت ها در اشعار خود اهتمام ورزیدهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفیتحلیلی به تحلیل شخصیتهای دینی به کاررفته در اشعار دو شاعر معاصر فارسی و عربی یعنی نازک الملائکه و طاهره صفارزاده پرداخته ...
بیشتر
در سالهای اخیر به کارگیری شخصیتها و مضامین دینی در شعر ادیبان مسلمان نمود بارزی داشته است. شاعران معاصر فارسی و عربی نیز در جهت استفاده از این شخصیت ها در اشعار خود اهتمام ورزیدهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفیتحلیلی به تحلیل شخصیتهای دینی به کاررفته در اشعار دو شاعر معاصر فارسی و عربی یعنی نازک الملائکه و طاهره صفارزاده پرداخته است. در این پژوهش ضمن معرفی دو مرحلهی نقل و ثبت شخصیت (التعبیر عن الشخصیة) و بیان به وسیلهی شخصیت یا تعبیر معاصر از شخصیت میراثی (التعبیر بالشخصیة) که به عنوان روش تعامل شاعران با شخصیت میراثی شناخته میشود، اشعار این دو شاعر بر اساس این دو مرحله دسته بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین در مرحلهی دوم شیوهی به کارگیری شخصیت، عامل به کارگیری و نیز موضع شاعر در کاربرد شخصیت نیز مشخص میگردد. یافتههای این پژوهش نشان دهندهی این است که هر دو شاعر از شخصیت های دینی در شعر خود بهره برده اند و شخصیتهایشان در هر دو مرحله گنجانده شده است با این تفاوت که شخصیتها در شعر نازک الملائکه بیشتر متعلق به مرحلهی دوم است و در شعر صفارزاده بیشتر در مرحله-ی اول گنجانده میشود.
مقاله پژوهشی
دوره 6، شماره 23 ، آذر 1395، صفحه 185-186
چکیده
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد، ضروری است.
بیشتر
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد، ضروری است.