نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه بیرجند
2 کارشناسارشد ادبیّات تطبیقی، دانشگاه بیرجند
چکیده
حماسه یکی از انواع ادبی است که اعمال پهلوانی و حوادث خارقالعاده را به زبان فاخر روایت میکند. افلاطون و ارسطو از اولین کسانی بودند که به بحث و پژوهش درباره انواع ادبی پرداختهاند. این تحقیق برآن است تا حماسههای ایران را با ویژگیهایی که برای حماسههای جهان ذکر کردهاند، تبیین نماید. یافتهها بیانگر آن است که میان حماسههای ایران و جهان به جز چند اختلاف جزئی، تفاوتی اساسی وجود ندارد. این پژوهش با رویکرد تاریخی- توصیفی تلاش نموده تا حماسه را در زبان فارسی و عربی بررسی کند، سپس آنها را با هم مقایسه نماید. در حوزه ادبیات تطبیقی باید به این نکته اشاره کنیم که پژوهشگران انواع ادبی، معتقدند اعراب به دلیل خصوصیات فرهنگی، منطقهای، قومی و زبانی، توانایی سرودن حماسهای نظیر شاهنامه و ایلیاد را نداشتهاند. آنها آثار حماسی دیگر ملل را با نام «ملحمه» میشناسند و واژه «حماسه» در ادبیات عرب، ژانر و نوع ادبی بهشمار نمیرود و در فخر و مباهات، رجز خوانی و برشمردن ویژگیهای قبیله، خلاصه میشود. اما این بدان معنا نیست که ادب عربی از این گونهی ادبی کاملاً تهی است و اعراب در ادوار مختلف تاریخی نسبت به آن بیگانه بودهاند. علاوه بر وجود اشعار حماسی و شاعران حماسهسرا در عصور مختلف ادبی، در دوره مملوکی افزون بر حماسههای تاریخی، شاهد شکوفایی حماسههای دینی هستیم که در ادبیات فارسی از نظر طول قصیده و تنوّع مضامین، اثری از آنها یافت نمیشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
علم الملاحم فی الأدبین الفارسی و العربی: دراسه مقارنه
نویسندگان [English]
- احمد لامعی کیو 1
- سید مهدی ارفعی 2
چکیده [English]
الحماسة هی نوع أدبیّ تتناول بأسلوب روائیّ موضوع البطولة وسیر الأبطال فی جوّ من الخوارق وتضخیم الأحداث التاریخیّة، ویغلب علیها الطابع الأُسطوریّ. إنّ فیلسوفَی الیونان أفلاطون وأرسطو، هما اللّذانِ حدّدا خصائص الملحمة تحدیداً فنّیّاً. یحاول هذا البحث أن یقارن بین الحماسة فی الأدبین الفارسیّ والعربیّ، مُعتمداً علی المَنهَج الوصفیّ و التاریخیّ، مبیّناً مواصفات الملاحم الإیرانیّة والعالمیّة الشهیرة. توصّلت الدراسة إلی نتائج مؤدّأها أنَّه لیس بین تلک الملاحم- بغضّ النظر عن بعض الأمور البسیطة- فروق أساسیّة. إضافةً إلی ذلک، یری الباحثون فی دراسات الأنواع الأدبیّة، أنَّه لاتوجد فی الأدب العربیّ ملاحم کالشاهنامة والإلیاذة ویرجع ذلک لأسباب ثقافیّة، إقلیمیّة، قومیّة ولغویّة. ولذلک، کان تستعمل الأعراب «ملحمة» بدل «حماسة» وکانوا یطلقون لفظة «الحماسة» علی الفخر وتعداد الفضائل. بعبارة أُخری نستطیع أن نقول إنَّ الملحمة فی الأدب العربیّ – قبل عصرنا الحاضر- لم تکن نوعاً أدبیّاً بعینه، بل تُذکَرُ ضمن الفخر والرثاء و... عادةً. وهذا لایعنی أنّ الأدب العربی تخلو من الحماسة کلّیّاً ولم یکن الأعراب یعرفونها علی الإطلاق فی العصور التاریخیّة المختلفة. ففی العصر المملوکی علی سبیل التمثیل لا الحصر، لقد حاول عدد من الشعراء الکبار أن یسدّوا هذا الفراغ بالملاحم الدینیّة، فنظموا أطول القصائد وأخصبها مضموناً فی تاریخ الإسلام والسیرة النبویّة، التی یُمکن تسمیتها بـ «الملحمة النبویّة»، بینما لا نعثر علی هذا النوع فی الأدب الفارسیّ.
کلیدواژهها [English]
- الأجناس الأدبیّة
- علم الأنواع
- الحماسة والملحمة
- الأدب الفارسیّ والعربیّ