موضوع عاشورا به عنوان یکی از پرشورترین و افتخارآمیزترین رویدادهای تاریخی، همواره مورد توجّه ملّتهای مختلف بوده و هست؛ تا آنجا که ادیبان و شاعران در آثار ادبی خود، از زوایای گوناگون به آن پرداختهاند. در شعر عربی و فارسی هم شاهکارهای بسیاری دربارة عاشورا آفریده شده که گاه بر ادبیّات سایر ملّتها تأثیری شگرف نهاده است. ترکیببند ...
بیشتر
موضوع عاشورا به عنوان یکی از پرشورترین و افتخارآمیزترین رویدادهای تاریخی، همواره مورد توجّه ملّتهای مختلف بوده و هست؛ تا آنجا که ادیبان و شاعران در آثار ادبی خود، از زوایای گوناگون به آن پرداختهاند. در شعر عربی و فارسی هم شاهکارهای بسیاری دربارة عاشورا آفریده شده که گاه بر ادبیّات سایر ملّتها تأثیری شگرف نهاده است. ترکیببند محتشم کاشانی یکی از این شاهکارها است که مورد استقبال شاعران متعهّد؛ از جمله سیّد مهدی بحر العلوم در ادبیّات عربی قرار گرفته است. آنچه انجام این پژوهش را از منظر ادبیّات تطبیقی ضروری مینماید، عمق عاطفه و نوع نگاه دو شاعر به موضوع عاشورا است که نشان از تأثیر این رویداد بر وجدان جمعی انسانها دارد. این مقاله موضوعات و شخصیّتهای عاشورایی را از نگاه دو شاعر بررسی میکند و دیدگاههای مشترک و متفاوت آنان را با ذکر نمونههای شعری تبیین مینماید. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که هر دو شاعر به موضوع عاشورا نگاهی مشترک دارند؛ ولی برخی تفاوتها نیز با توجّه به اختلاف فرهنگ و محیط جغرافیایی، موجب تفاوت در نوع نگاه دو شاعر در طرح موضوعات و تصویرپردازیها شده است. شیوة پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمعآوری دادهها کتابخانهای است.
ادبیّات تطبیقی به عنوان یک علم، در دو قرن اخیر در کشورهای اروپایی و عربی و اسلامی ظهور کرد؛ ولی مفهوم تطبیق از قرنها پیش در ادبیّات ملل مختلف وجود داشته است و ادبا و ناقدانی بودهاند که نوعی مقایسه، موازنه و تطبیق را میان ادبا و ادبیّات ملل مختلف انجام میدادند. بررسی ریشههای ادبیّات تطبیقی؛ به ویژه در کشورهای اسلامی و عربی، ...
بیشتر
ادبیّات تطبیقی به عنوان یک علم، در دو قرن اخیر در کشورهای اروپایی و عربی و اسلامی ظهور کرد؛ ولی مفهوم تطبیق از قرنها پیش در ادبیّات ملل مختلف وجود داشته است و ادبا و ناقدانی بودهاند که نوعی مقایسه، موازنه و تطبیق را میان ادبا و ادبیّات ملل مختلف انجام میدادند. بررسی ریشههای ادبیّات تطبیقی؛ به ویژه در کشورهای اسلامی و عربی، از این رو اهمّیّت دارد که بدون واکاوی میراث اسلامی در زمینه ادبیّات تطبیقی، نمیتوان برنامة شفّافی برای تحوّل و پیشرفت ادبیّات تطبیقی در کشورهای اسلامی طرّاحی کرد. از سوی دیگر، ظهور نظریة ادبیّات تطبیقی اسلامی و ضرورت توجه بیشتر بررسیهای تطبیقی به ادبیّات ملل اسلامی در عصر معاصر، بر اهمّیّت واکاوی ریشههای میراث اسلامی در این زمینه میافزاید.
این مقاله کوشش دارد از طریق بررسی برخی از آثار جاحظ، ابوالفرج اصفهانی، ابن قتیبه، ابن ندیم، ابن أثیر، شروح دیوان متنبّی و بیرونی، به واکاوی نشانههای ادبیّات تطبیقی در ادبیّات و نقد عربی قدیم بپردازد.
یافتههای پژوهش نشان میدهند که نشانههای ادبیّات تطبیقی در نقد عربی قدیم، ابتدا در مرحلة «سنجش ادبی درون ادبیّات عربی» نمود پیدا کرد و بعد از آن به صورت بارزتر، در مرحلة دوّم یعنی مرحله «سنجش ادبی برون مرزی ادبیّات عربی» ظهور یافت.
در نقد فرمالیستی آمریکایی، شعر دارای وجودی عینی و قائم به ذات است و تنها خود شعر را میتوان به نحوی عینی ارزیابی کرد: یعنی در این دیدگاه نه احساسات و نگرشهای مؤلّف یا خواننده مورد بررسی قرار میگیرند و نه زمینة تاریخی یا فرهنگی اثر. فرمالیستها اثر ادبی را به عنوان پدیدهای مستقل مورد تحلیل قرار میدهند تا به ذات و معنای آن ...
بیشتر
در نقد فرمالیستی آمریکایی، شعر دارای وجودی عینی و قائم به ذات است و تنها خود شعر را میتوان به نحوی عینی ارزیابی کرد: یعنی در این دیدگاه نه احساسات و نگرشهای مؤلّف یا خواننده مورد بررسی قرار میگیرند و نه زمینة تاریخی یا فرهنگی اثر. فرمالیستها اثر ادبی را به عنوان پدیدهای مستقل مورد تحلیل قرار میدهند تا به ذات و معنای آن دست یابند. به اعتقاد آنان با دریافت تنشها، ابهامات، گزارههای آیرونی دار درون متن و شناخت پیوند موجود میان آنها با دیگر اجزاء شعر، میتوان به آن صبغهای منطقی و وحدتی انداموار بخشید.
جستار حاضر تلاش دارد تا با رویکردی تحلیلی - توصیفی و در پرتو نقد فرمالیستی آمریکایی، به واکاوی دو چکامة «النّجمتان» انسی الحاج و «نشانی» سهراب سپهری بپردازد. نگارندگان در این پژوهش میکوشند تا با تمرکز بر تنشهای موجود میان دو اثر، نشان دهند که تنها با تکیه بر خود متن و تحلیل عناصر تنشزای آن است که میتوان به معنا آفرینی و انسجام معنایی متن پیرامون مفهوم «تلاش» دست یافت. برآیند نهایی این پژوهش، نمایانگر تجلّی ارزش شعری در برخی معانی برجستهسازی شدة آن نظیر سکوت و خروش، رکود و دگرگونی و تاریکی و نور در هر دو چکامة «النّجمتان» انسی الحاج و «نشانی» سهراب سپهری است که در تضادّی دائمی و حل ناشدنی قرار دارند و آنچه اهمّیّت دارد نیز همین تباین و تنش معنایی در جایگاه عاملی است که به اجزاء شعر، وحدتی انداموار بخشیده است.
پژوهش حاضر میکوشد چگونگی حضور اندیشههای خیّام را، به عنوان یکی از مفاهیم پر بسامد، در شعر عبدالوهّاب البیاتی شاعر نامآشنای عراقی بررسی کند و برای انجام این کار دو دفتر شعری «الّذی یأتی ولا یأتی» و «الموت فی الحیاة» که بیشترین توجّه را به خیام دارند، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در این مقاله خیّام به سه شکل در شعر بیاتی ...
بیشتر
پژوهش حاضر میکوشد چگونگی حضور اندیشههای خیّام را، به عنوان یکی از مفاهیم پر بسامد، در شعر عبدالوهّاب البیاتی شاعر نامآشنای عراقی بررسی کند و برای انجام این کار دو دفتر شعری «الّذی یأتی ولا یأتی» و «الموت فی الحیاة» که بیشترین توجّه را به خیام دارند، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
در این مقاله خیّام به سه شکل در شعر بیاتی بازیابی شده و مورد کنکاش قرار گرفته است. نخست ذکر نام خیّام و توصیف او، دوّم اندیشههای خیّامی که شاعر تحت تأثیر آنها به سرودن پرداخته است و پس از آن بررسی نقاب خیّام که یکی از تکنیکهای جدید و پر کاربرد در شعر معاصر عرب است. همچنین این پژوهش به جنبهای دیگر از تأثیرپذیری بیاتی از خیّام یعنی رباعیسرایی پرداخته است.
خواننده درخواهد یافت که بیاتی زندگی، شخصیّت و تفکّرات خیّام را به عنوان همزادی برای خود در نظر گرفته و به شعرش وارد کرده است و با نسبت دادن بسیاری از ویژگیهای جدید به خیّام، از او اسطورهای میسازد که تمام ویژگیهای مورد نظر شاعر انقلابی را داراست. خیّام در بسیاری از سرودهها خودِ شاعر است و به یقین نیشابور جایگاه خیّام و شهر آرمانی بیاتی، همان بغداد، زادگاه اوست.
حضور گستردة اسطوره و بازآفرینی آن در ادبیّات معاصر جهان، از جمله ادبیّات فارسی و عربی، سبب نوآوری و غنای ادبیّات گردیده است. اسطورة یونانی «پرومته» یکی از این اسطورههاست که شاعران ادب فارسی و عربی برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی، از آن به عنوان نماد سرکشی، اعتراض، مقاومت، رهایی و... بهره گرفتهاند. پژوهش حاضر بر آن است تا ...
بیشتر
حضور گستردة اسطوره و بازآفرینی آن در ادبیّات معاصر جهان، از جمله ادبیّات فارسی و عربی، سبب نوآوری و غنای ادبیّات گردیده است. اسطورة یونانی «پرومته» یکی از این اسطورههاست که شاعران ادب فارسی و عربی برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی، از آن به عنوان نماد سرکشی، اعتراض، مقاومت، رهایی و... بهره گرفتهاند. پژوهش حاضر بر آن است تا این گونة ادبی را که از قلمروهـای شاخص ادبیّـات تطبیقی بـه شمار میآید، در شعر برخی از شاعران برجستة ادب فارسی از جمله: «احمد شاملو»، «نادر نادرپور»، «سیاوش کسرایی» و برخی شاعران چیرهدست ادب عربی از جمله «عبدالوهّاب بیاتی»، «بدر شاکر السّیّاب»، «ابو القاسم شابی» و... بررسی نماید. به طور کلّی، شاعران مذکور بنا بر انگیزهها و اهداف سیاسی– اجتماعی خویش، اسطورة پرومته را در آثار خود بهکار بردهاند و از این اسطوره برای بیان احساسات خود، بـرانگیختن ملّت، اعتراض نسبت به واقعهای نامطلوب و... سود جستهاند. تحلیل علل کاربرد این اسطوره در شعر معاصر فارسی و عربی و بررسی چگونگی بازآفرینی آن و نیز بیان وجوه اشتراک و افتراق این بازآفرینی، از محورهای بنیادین این جستار است.
فرهنگ ایرانی، از دیرباز تاکنون، یکی از پربارترین فرهنگهای بشری به شمار آمده و همواره مورد توجّه شاعران قرار گرفته است. مهیار دیلمی، از شاعران ایرانیتباری است که فرهنگ و تمدّن خویش را به ادبیّات عرب معرّفی نموده است. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی - تحلیلی با هدف شناسایی زوایای گوناگون فرهنگ و تمدّن اصیل ایرانی در اشعار مهیار دیلمی ...
بیشتر
فرهنگ ایرانی، از دیرباز تاکنون، یکی از پربارترین فرهنگهای بشری به شمار آمده و همواره مورد توجّه شاعران قرار گرفته است. مهیار دیلمی، از شاعران ایرانیتباری است که فرهنگ و تمدّن خویش را به ادبیّات عرب معرّفی نموده است. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی - تحلیلی با هدف شناسایی زوایای گوناگون فرهنگ و تمدّن اصیل ایرانی در اشعار مهیار دیلمی است که به شیوهای نظاممند به بررسی جشنها، آداب و رسوم ایرانی، الفاظ و واژههای فارسی، ذکر پادشاهان ایرانی و... در دیوان مهیار میپردازد. در این مقاله، ضمن اثبات تأثیرپذیری عمیق مهیار از فرهنگ و تمدّن ایرانی، به این نتیجه نیز دست یافتهایم که علاقة قلبی مهیار دیلمی به سرزمین خویش، او را از توجّه به مبادی اسلامی بازنداشته است؛ امّا معرّفی فرهنگ و تمدّن جامعة ایرانی به ادیبان عرب، از دغدغههای مهمّ فکری اوست و دلیل بر این مدّعا، بسامد واژگان و اصطلاحات فارسی در دیوان اوست.
.
چکیده
اندیشهها و تأمّلات فلسفی خیّام، تأثیری ژرف بر شعر و ادب معاصر عربی گذاشتهاند. سایة پرسشهای حیرتآلود او که از طریق ترجمة رباعیات به زبان عربی در جهان عرب نفوذ کرده، در جایجای آثار ادبی و در شعر بسیاری از شاعران معاصر عرب بوضوح مشاهده میگردد. سیّد قطب، ادیب، متفکّر و شاعر نامآشنای معاصرِ مصری، از جمله شاعرانی ...
بیشتر
چکیده
اندیشهها و تأمّلات فلسفی خیّام، تأثیری ژرف بر شعر و ادب معاصر عربی گذاشتهاند. سایة پرسشهای حیرتآلود او که از طریق ترجمة رباعیات به زبان عربی در جهان عرب نفوذ کرده، در جایجای آثار ادبی و در شعر بسیاری از شاعران معاصر عرب بوضوح مشاهده میگردد. سیّد قطب، ادیب، متفکّر و شاعر نامآشنای معاصرِ مصری، از جمله شاعرانی است که در آثار ادبی- نقدی خود از خیّام و تأمّلات فلسفی او فراوان سخن گفته است و علاوه بر آن، در شعر نیز، از اندیشههای خیّام عمیقاً متأثّر بوده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی دیدگاههای سیّد قطب دربارة خیّام، شعر او را از منظر تأثیرپذیری از اندیشههای خیّامی واکاوی نموده است. یافتههای این پژوهش گویای آنند که سیّد قطب در یک مرحله از عمرش، دچار یک نوع سرگشتگی بوده است و اشعاری که او در این برهة زمانی سروده است، آمیخته به حیرت و به شدّت متأثّر از اندیشههای خیّام است.