مقاله پژوهشی
نرگس انصاری
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 1-22
چکیده
سبک را میتوان شیوة بیان و ویژگیهای زبانی هر متن دانست که موجب تمایز آن و صاحبش از دیگر متون و افراد میشود. با وجود اختلافات سبکی، گاه این ویژگیهای زبانی فراتر از فرد و در تناسب با معنا، ساختار و مشخّصات زبانی واحدی را در آثار ادبی ایجاد میکند که چهبسا بتوان آن را در آثار یک ژانر ادبی از چند زبان نیز ملاحظه کرد؛ بنابراین ...
بیشتر
سبک را میتوان شیوة بیان و ویژگیهای زبانی هر متن دانست که موجب تمایز آن و صاحبش از دیگر متون و افراد میشود. با وجود اختلافات سبکی، گاه این ویژگیهای زبانی فراتر از فرد و در تناسب با معنا، ساختار و مشخّصات زبانی واحدی را در آثار ادبی ایجاد میکند که چهبسا بتوان آن را در آثار یک ژانر ادبی از چند زبان نیز ملاحظه کرد؛ بنابراین فرضیه، پژوهش حاضر میکوشد تا بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعة دو اثر گنجشک و جبرئیلحسینی و الحسین لغة ثانیة جواد جمیل شاعر عراقی که دو شاهکار ادبی بدیع، کمنظیر و حتّی بینظیر در حوزة ادبیّات متعهّد عربی و فارسی به شمار میآید، به مقایسة برخی شگردها و گونههای سبکی بهکار رفته در آنها از جمله تکرار، ایهام، پارادوکس و... بپردازد. پژوهش حاضر و بررسی عناصر سبکی و زبانی دو متن، نشان از قدرت و توانمندی بالای شعر فارسی و هنر حسینی در استفاده از شگردهای مورد بررسی دارد. شاعر توانسته است در کاربرد این شگردها بر شعر عربی سبقت گیرد و از زبانی متمایزتر برخوردار شود. نکتة قابل توجّه در کاربرد این شگردها، تناسب آنها با محتوا و مضمون اشعار است که به وحدت ساختاری آنها کمک کرده است.
مقاله پژوهشی
فائزه پسندی؛ تقی اژه ای
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 23-44
چکیده
ادبیّات پایداری، واکنش شخص یا نسلی مبارز و متعهّد به منظور رهایی، استقلال و آزادی سرزمین، اجتماع، دین و فرهنگ از چنگال متجاوزان و منافقان است که از سرِ تعهّد، در گونههای مختلف ادبی خلق میشود. مهمترین عامل پیدایش این ادبیّات در کشورهایی نظیر ایران، حملة عراق به این کشور و در فلسطین، اشغال آن سرزمین توسّط صهیونیستها است که به ...
بیشتر
ادبیّات پایداری، واکنش شخص یا نسلی مبارز و متعهّد به منظور رهایی، استقلال و آزادی سرزمین، اجتماع، دین و فرهنگ از چنگال متجاوزان و منافقان است که از سرِ تعهّد، در گونههای مختلف ادبی خلق میشود. مهمترین عامل پیدایش این ادبیّات در کشورهایی نظیر ایران، حملة عراق به این کشور و در فلسطین، اشغال آن سرزمین توسّط صهیونیستها است که به عنوان حلقة مشترک میان ادیبان این دو سرزمین قرار گرفته و موجب موضعگیری ادیبان متعهّد نسبت به آن شده است. در این مقاله، سلمان هراتی و سمیح القاسم به عنوان شاعران نامدار و برجستة اینگونه از ادبیّات معاصر در این دو کشور، مورد واکاوی قرار میگیرند. شاعران یادشده، ضمن بهرهگیری از نمادهای مختلف، متعهّدانه و آرمانگرایانه به خلق تصاویر شعری بیبدیل همّت گمارده و شعرشان را در خدمت مکتبی قرار دادند که به آن اعتقادی راسخ داشتهاند. این شاعران، دارای اشتراکات معنایی و ساختاریاند که از جمله عمدهترین مضامین شعری ایشان، عشق به وطن، بزرگداشت پایداریهای مردم، ستایش مضمون والای شهادت و تجلیل از شهدا و خادمان وطن، ترسیم ماهیّت حقیقی دشمنان و منافقان، انگیزههای ملّی و دینی، آرمانگرایی و القای حسّ امید و بشارت در نسل حاضر و نهادینه کردن ارزشهای والا در نسل آینده رقم خورده است.
مقاله پژوهشی
حسین تک تبار فیروزجائی؛ علی عادلی
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 45-63
چکیده
در برهة کنونی تحت تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان مشرقزمین، ادبیّات مقاومت به عنوان شاخهای از ادبیّات متعهّد - که در نتیجة عواملی چون ظلم، تجاوز، استبداد، اختناق و دیگر مسائل شکل گرفته و دلاوریها و پایداریهای مبارزان را ثبت نموده - در ادبیّات زبانهای گوناگون جایگاه ویژهای یافته است که از برجستهترین نمونههای آن، ادبیّات ...
بیشتر
در برهة کنونی تحت تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی مردمان مشرقزمین، ادبیّات مقاومت به عنوان شاخهای از ادبیّات متعهّد - که در نتیجة عواملی چون ظلم، تجاوز، استبداد، اختناق و دیگر مسائل شکل گرفته و دلاوریها و پایداریهای مبارزان را ثبت نموده - در ادبیّات زبانهای گوناگون جایگاه ویژهای یافته است که از برجستهترین نمونههای آن، ادبیّات مقاومتِ فلسطین است. ادبیّات کسانی که پرداختن به مقاومت فلسطین، مهمترین بنمایههای شعر آنان را تشکیل میدهد؛ شاعرانی چون «سیّد علی موسوی گرمارودی» و «علی فوده» که همگام با دیگر شاعران، با انتخاب سلاحِ قلم و به تصویر کشیدنِ زندگیِ دردناک فلسطینیان، به مسئولیت خود جامة عمل پوشاندند و از این رو، شناخت ویژگیهای شعری آنان ضروری به نظر میرسد. این جستار، کوشیده است با رویکرد توصیفی - تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی در ادبیّات تطبیقی، به بررسیِ جلوههای پایداری در اشعار این شاعران بپردازد و روش آنان را در نشان دادن مظلومیّت و مقاومت فلسطین و ظلم صهیونیسم و یهودیّت نشان دهد تا باشد که بارقة امیدی برای مبارزین عرصة پایداری قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هر دو شاعر، به دنبال اعلام موجودیّت و هویّت فلسطیناند؛ دعوت به مقاومت، مبارزه با یهودیسازی، توصیف دشمنان و آگاهیبخشی به نسل آینده، از مهمترین موضوعاتِ شعریِ آنان است و پیروزی نهایی را در گروِ اتّحاد مسلمانان، بیداری ملّتهای عرب و پایداری مردم فلسطین میدانند.
مقاله پژوهشی
فرهاد دیوسالار؛ علی باقری؛ سعید بهمن آبادی
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 65-84
چکیده
رثای امام حسین (ع) و عاشورا، بخش قابل توجّهی از ادبیّات عربی و فارسی را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با تمرکز بر قصیدة «الدّم الثّائر» از وائلی و «نینامه» از امینپور، سعی در بررسی جایگاه شخصیّت امام حسین (ع) و دلالتها و معانی پنهان در متن این دو شعر دارد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و کتابخانهای است که پس از جمعآوری ...
بیشتر
رثای امام حسین (ع) و عاشورا، بخش قابل توجّهی از ادبیّات عربی و فارسی را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با تمرکز بر قصیدة «الدّم الثّائر» از وائلی و «نینامه» از امینپور، سعی در بررسی جایگاه شخصیّت امام حسین (ع) و دلالتها و معانی پنهان در متن این دو شعر دارد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و کتابخانهای است که پس از جمعآوری دادهها، به تحلیل و بررسی آنها و تطبیق بازتاب رثای امام حسین (ع) در شعر این دو شاعر، از منظر سبکشناسی دو قصیدة مورد نظر پرداخته شده است. نتیجه اینکه در قصیدة وائلی، محور اساسی، کهنالگوی ولادت مجدّد بوده و بیانگر دیدگاه رئالیستی شاعر است؛ ولی بر شعر امینپور، فضایی عرفانی حاکم است و امام را عارفی میداند که با شهادت خود به وصال رسیده است. فضای کلّی حاکم بر دو قصیده، حزنآلود و اندوهگین است. دو شاعر، روایتکنندة صرف ماجرای عاشورا نبوده و آن را دستمایة بیان معانی دیگری قرار دادهاند.
مقاله پژوهشی
تورج زینی وند
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 85-99
چکیده
خوانش اخلاقی اهداف و آرمانهای دانش ادبیّات تطبیقی میتواند مقدّمة این فرضیه شود که ادبیّات تطبیقی، نهتنها دانشی اخلاقگراست، بلکه درسه بُعد علّی، مفهومی و معرفتشناسی، وابستگی و پیوندی ریشهدار و ناگسستنی با علم اخلاق دارد؛ در حقیقت، دانش ادبیّات تطبیقی از این زاویه، علمی است که در اهداف و مقاصد خود معلول این دانش بوده ...
بیشتر
خوانش اخلاقی اهداف و آرمانهای دانش ادبیّات تطبیقی میتواند مقدّمة این فرضیه شود که ادبیّات تطبیقی، نهتنها دانشی اخلاقگراست، بلکه درسه بُعد علّی، مفهومی و معرفتشناسی، وابستگی و پیوندی ریشهدار و ناگسستنی با علم اخلاق دارد؛ در حقیقت، دانش ادبیّات تطبیقی از این زاویه، علمی است که در اهداف و مقاصد خود معلول این دانش بوده و بهمانند علم اخلاق، در پی ترویج و تبلیغ هنجارها و قوانین اخلاقی است که در تعاملات انسانی و فرهنگی، جانشین ناهنجاریها و چالشهای اخلاقی میگردد. این پژوهش، در پرتو مطالعات فرارشتهای، و البتّه با روش توصیفی – تحلیلی، بر آن است تا از زاویة اخلاق به تبیین و تفسیر اهداف ادبیّات تطبیقی بپردازد. یافتههای اساسی آن نیز چنین است که ادبیّات تطبیقی اصیل، با بهرهگیری از علم اخلاق میتواند موجب آفرینش یک گفتمان اخلاقی - جهانی گردد و بسترها و زمینههای اثربخشی و حضور معنادار خود را بیشتر و ژرفتر نماید.
مقاله پژوهشی
فائزه عرب یوسف آبادی؛ فاطمه روزخوش
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 101-119
چکیده
رمانهای پل ناتمام اثر عبدالرّحمان منیف و سفر به گرای 270 درجه، نوشتة احمد دهقان رمانهایی هستند که به سبب رویکرد واقعگرایانه به جنگ، بسیار به هم شبیه هستند. با بررسی تطبیقی،افزون بر آشنایی با شیوههای روایتشناسی این دو رمان، شناخت ادبیّات پایداری مردم مشرقزمین جهت افزایش روحیّة پایداری و استقامت محقّق میگردد. هدف اصلی ...
بیشتر
رمانهای پل ناتمام اثر عبدالرّحمان منیف و سفر به گرای 270 درجه، نوشتة احمد دهقان رمانهایی هستند که به سبب رویکرد واقعگرایانه به جنگ، بسیار به هم شبیه هستند. با بررسی تطبیقی،افزون بر آشنایی با شیوههای روایتشناسی این دو رمان، شناخت ادبیّات پایداری مردم مشرقزمین جهت افزایش روحیّة پایداری و استقامت محقّق میگردد. هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف اختلاف زمان تقویمی و زمان متن بر پایة نظریّة روایتشناسی ژرار ژنت در این آثار و تطبیق آنها با یکدیگر است. روش پژوهش، بر مبنای یادداشتبرداری کتابخانهای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی است و تحلیل بر اساس مضمون است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بر اساس معیار نظم در هر دو رمان، تعدّد بخشهایی که با نگاهی گذشتهنگر روایت شدهاند وجه غالب این نوع از زمانپریشی را به اثبات میرساند. بر اساس معیار تداوم، این نتیجه به دست آمد که در گسترة روایتهای هر دو رمان، مصادیق متعدّدی برای دامنههای زمانی روایتشدگی مربوط به صحنه وجود دارد. بر اساس معیار بسامد این نتیجه حاصل شد که بیشتر بخشهای هر دو رمان بسامد مفرد دارند. رمان سفر به گرای 270 درجه از تکنیک بسامد مکرّر یا چندمحور بهره نبرده است؛ ولی در رمان پل ناتمام، تعدّد یادآوری خاطرات مربوط به پل، سبب ایجاد بسامد مکرّر شده است؛ همچنین میزان استفادة رمان پل ناتمام از تکنیک بسامد بازگو یا تکرارشونده بیشتر از رمان سفر به گرای 270 درجه است.
مقاله پژوهشی
مجید محمدی؛ روژین نادری
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 121-141
چکیده
بهکارگیری برخی از اصول رمانتیسم یکی از وجوه مشترک شعری دو شاعر برجستة ایران و مصر، مجدالدّین میرفخرایی ملقّب به «گلچین گیلانی» و عبدالمعطی حجازی است. گلچین و حجازی از جمله شاعرانی هستند که با نگاهی رمانتیکی و با توجّه به شرایط فردی و اجتماعی زمانة خود و با تلاش برای گریز از آن، بخش عمدة شعرشان را آمیخته با غصّه، حسرت و دلتنگی ...
بیشتر
بهکارگیری برخی از اصول رمانتیسم یکی از وجوه مشترک شعری دو شاعر برجستة ایران و مصر، مجدالدّین میرفخرایی ملقّب به «گلچین گیلانی» و عبدالمعطی حجازی است. گلچین و حجازی از جمله شاعرانی هستند که با نگاهی رمانتیکی و با توجّه به شرایط فردی و اجتماعی زمانة خود و با تلاش برای گریز از آن، بخش عمدة شعرشان را آمیخته با غصّه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نمودهاند؛ لذا اشعار آنها دارای لطیفترین درونمایهها و مفاهیم رمانتیکی است. گرایش به عاطفه و احساسات عمیق، همراه با نوعی اندوه و درد رمانتیکی از مهمترین ابعاد مورد توجّه در گسترة اندیشههای مطرح در سرودههای دو شاعر است. همدلی و یگانگی با طبیعت، بازگشت به دوران بدوی و معصومیّت کودکی، روستاستایی، نوستالژی و حسرت بر ایّام گذشته، رؤیا، ناامیدی، غم و اندوه و عشق و شادی که از مهمترین مشخّصات جنبش رمانتیسم است، به فراوانی در آثار این دو شاعر مشاهده میشود. دستاورد علمی این پژوهش نشانگر این مطلب است که مجموعة عوامل یادشده پیرامون مبانی مکتب رمانتیک به صورتی بارز در آثار این دو شاعر بازتاب یافته است.
مقاله پژوهشی
ریحانه ملازاده؛ زهرا فرید
دوره 7، شماره 27 ، آذر 1396، صفحه 143-164
چکیده
احمد دحبور (1946 م) شاعر مبارز فلسطینی و نصرالله مردانی (1948 م) شاعر متعهْد ایرانی از جمله شاعرانی هستند که ادبیّات پایداری در آثار آنها نمود بارزی داشته است. دفاع مقدّس در ایران و مبارزة ملّت فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست، زمینة مناسبی برای پرداختن به مفاهیم مقاومت در برابر این دو شاعر ایجاد کرده است؛ همچنین پایداری هر دو شاعر ...
بیشتر
احمد دحبور (1946 م) شاعر مبارز فلسطینی و نصرالله مردانی (1948 م) شاعر متعهْد ایرانی از جمله شاعرانی هستند که ادبیّات پایداری در آثار آنها نمود بارزی داشته است. دفاع مقدّس در ایران و مبارزة ملّت فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست، زمینة مناسبی برای پرداختن به مفاهیم مقاومت در برابر این دو شاعر ایجاد کرده است؛ همچنین پایداری هر دو شاعر به عقاید دینی و اسلامی، سبب شده مضامین دینی بهویژه مفاهیم قرآنی، در شعر آنها از جایگاه ویژهای برخوردار باشد. الگوپذیری از فرهنگ عاشورا و شخصیّت حضرت مهدی (عج)، در مسیر پایداری و مقاومت نیز مورد توجّه هر دو شاعر بوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با واکاوی مضامین شعری در آثار این دو شاعر، تجلّی دین را در حوزة معنا و واژگان بهکار رفته نشان دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مفاهیم قرآنی در اشعار پایداری دحبور بیشتر به جهت توصیف فشار حاکم بر جامعه و نوید به پیروزی و در شعر مردانی به قصد بالا بردن روحیة مقاومت و تشویق رزمندگان به کار گرفته شده است؛ همچنین دحبور در مورد واقعة عاشورا بیشتر به تصویر خفقان موجود در جامعه و نفاقی که در دل مردم وجود داشته توجّه کرده ولی مردانی به رشادتها و حماسههای امام حسین (ع) و یاران ایشان پرداخته است. حضرت مهدی (عج) در شعر هر دو شاعر، رمز نجات و پیروزی به شمار میرود. مفاهیم دینی چون شهید و شهادت و ایثار نیز مورد توجّه هر دو بوده است.