مقاله پژوهشی
ادبیات تطبیقی
محمدجعفر اصغری؛ حسین بازوبندی
چکیده
پژوهش حاضر، با کاربست راهبردهای هفتگانه آندره لفویر(1975)، می کوشد میزان موفقیت «محمد نورالدین عبدالمنعم» مصری و «ندی حسون» سوری در ترجمه شعر «سفر به خیر» محمدرضا شفیعی کدکنی را مورد واکاوی و بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان میدهد شعر «سفر به خیر»، اگرچه کلاسیک نیست و همچون شعر سنتی خود را مُقید به رعایت ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با کاربست راهبردهای هفتگانه آندره لفویر(1975)، می کوشد میزان موفقیت «محمد نورالدین عبدالمنعم» مصری و «ندی حسون» سوری در ترجمه شعر «سفر به خیر» محمدرضا شفیعی کدکنی را مورد واکاوی و بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان میدهد شعر «سفر به خیر»، اگرچه کلاسیک نیست و همچون شعر سنتی خود را مُقید به رعایت وزن و قافیه در همه مقاطع نمی داند، اما در برخی موارد، دارای ضرب آهنگ است؛ از این رو، لازم است که در برگردان برخی مقاطع، از راهبُرد وزنی و قافیهای استفاده شود. با وجود این، عبدالمنعم و حسون، در ترجمة این شعر صرفاً از راهبرد ترجمه تحت اللفظی استفاده کرده اند. این امر، باتوجه به اینکه شاعر شعر، خود از سرآمدان حوزه ادبیات تطبیقی عربی فارسی به شمار می رود، فرآیند کوچ اندیشه ها از طریق ترجمه را با مشکل مواجه میکند.
مقاله پژوهشی
موسی پرنیان؛ مهسا رضایی
چکیده
کتاب نفثةالمصدور، تألیف شهاب الدین محمّد زیدری نسوی از آثار تاریخی- ادبی ارزشمند قرن هفتم است؛ این کتاب به دلیل برخورداری از ویژگیهای سبکی دورۀ خود، دارای نثری مصنوع و فنّی است که ضمن برخورداری از صنایع لفظی و معنوی کلام، استشهاد به آیات، احادیث، مثلها و شعرهای عربی نیز در آن به فراوانی صورت گرفته است. نویسنده برای آشکار ساختن ...
بیشتر
کتاب نفثةالمصدور، تألیف شهاب الدین محمّد زیدری نسوی از آثار تاریخی- ادبی ارزشمند قرن هفتم است؛ این کتاب به دلیل برخورداری از ویژگیهای سبکی دورۀ خود، دارای نثری مصنوع و فنّی است که ضمن برخورداری از صنایع لفظی و معنوی کلام، استشهاد به آیات، احادیث، مثلها و شعرهای عربی نیز در آن به فراوانی صورت گرفته است. نویسنده برای آشکار ساختن مهارت خود در به کارگیری زبان عربی، با شگردهای مختلفی از شعرها و عبارتهای عربی در لابه لای نثر فارسی استفاده کرده است؛ این پژوهش بر آن است تا تأثیرگذاری زبان و ادب عرب را برنفثةالمصدور با دیدی سبک شناسانه نشان دهد و چگونگی پیوند لفظی و معنوی شعرها و عبارتهای عربی را با نثر فارسی نشان دهد و اینکه شواهد عربی چگونه توانسته اند باعث پیوستگی کلام فارسی شوند و با چه کیفیّتی این ارتباط برقرار شده است.نتایج این پژوهش توصیفی- تحلیلی به خوبی چگونگی تأثیرپذیری کتاب نفثةالمصدور از زبان و ادب عرب را نمایان ساخته و نشان میدهد که شعرها و عبارتهای عربی از سویی میتوانند به عنوان بخشی از کلام در جمله، جایگاه دستوری چون: نهاد، مفعول، مسند، متمم، قید، مضافالیه و... اخذ کنند یا از حیث زیبایی شناسی در قالب آرایه های ادبی و کاربردهای بلاغی – هنری مانند : تشبیه، تمثیل،کنایه، مناظره و ایهام جلوهگری کنند. از سوی دیگر، شواهد عربی به خوبی توانستهاند ارتباطی معنایی با نثر فارسی به روشهای مختلفی چون؛ تتمیم، تأکید، تنظیر ،توصیف، ملخّص و حلّ معانی برقرار کنند.
مقاله پژوهشی
علی پروانه؛ علی سلیمی؛ تورج زینی وند؛ شهریار همتی
چکیده
ادبیات از دیرباز مانند دیگر فعالیتهای فکری و معنوی انسان هدف و منظوری اجتماعی و فرهنگی داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دستخوش دگرگونی گشته و آینۀ تمام نمای جامعۀ خویش بوده است. با مروری بر ادبیات ملل، می توان نحوۀ تأثیرپذیری آن را از مقوله های جنسیت، زبان و فرهنگ مشاهده کرد.وجود تشابه و نقاط مشترک فراوان بین شعر ...
بیشتر
ادبیات از دیرباز مانند دیگر فعالیتهای فکری و معنوی انسان هدف و منظوری اجتماعی و فرهنگی داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دستخوش دگرگونی گشته و آینۀ تمام نمای جامعۀ خویش بوده است. با مروری بر ادبیات ملل، می توان نحوۀ تأثیرپذیری آن را از مقوله های جنسیت، زبان و فرهنگ مشاهده کرد.وجود تشابه و نقاط مشترک فراوان بین شعر فارسی و عربی، ضرورت تطبیق دیدگاه نقدیِ غذامی را بین دو ادبیات ایجاب کرده است. این پژوهش، که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، در تلاش است تا نقاط مشترک بین دو ادب را از زاویۀ دیگر بازگو کند.نتیجه اینکه، شعر عربی و فارسی از همان ابتدا عرصۀ جدال زیرساختهای زبانی مذکر و مؤنث بوده است. در دورۀ کلاسیک، زبان مذکر و نرینه محور حاکم است و اگر معدود زنانی پای در عرصۀ شعر و شاعری گذاشتند، به ناچار و به اجبار فرهنگ و گفتمان شعری رایج آن زمان، زبانی مردانه داشتند. در دوران معاصر و با ارتباط شرق با غرب، آشنایی با جنبشهای آن و در نتیجه آزادی عمل بیشتر، بستر مناسب برای آگاهی زنان از وضع خویش فراهم آمد و در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نقش پررنگ تری داشتند. با ورود زنان به عرصۀ شعر، زبان شعری در هر دو ادب، آن فخامت و مردانگی دوران کلاسیک خود را از دست داد و با پذیرش ویژگیهای زبانی زنانه، دچار نرمی، لطافت و انعطاف پذیری بیشتری شد. نازک الملائکه و فروغ فرخزاد، از پایه گذران زیرساختهای زبانی زنانه در شعر بودند و با آگاهی کامل به ابراز احساسات زنانه در شعر میپرداختند.
مقاله پژوهشی
ادبیات تطبیقی
فرزانه زارعی؛ بهار صدیقی؛ احمدرضا حیدریان شهری
چکیده
آب، سازه ازلی طبیعت آغاز و دربرگیرنده مفاهیم ارجمندی همچون زایش، مرگ، تطهیر، رستخیز و باروری است. این سازه دیرین آفرینش، ازدیرباز در ادیان ملل، جایگاه ویژه ای داشته است؛ از افکنده شدن پهلوان در آب و حیات جاودانه یافتن وی تا خویشکاری قدسی آب و نمود آن در قالب ایزد-بانوان نگهدار سبزینه، حیات و رستخیز. آنچه نگارش جستار حاضر را به ...
بیشتر
آب، سازه ازلی طبیعت آغاز و دربرگیرنده مفاهیم ارجمندی همچون زایش، مرگ، تطهیر، رستخیز و باروری است. این سازه دیرین آفرینش، ازدیرباز در ادیان ملل، جایگاه ویژه ای داشته است؛ از افکنده شدن پهلوان در آب و حیات جاودانه یافتن وی تا خویشکاری قدسی آب و نمود آن در قالب ایزد-بانوان نگهدار سبزینه، حیات و رستخیز. آنچه نگارش جستار حاضر را به عنوان یک ضرورت در ذهن نگارندگان مطرح نموده عبارت است از: بازیابی نمود کهن الگوی آب و جایگاه و نقش این عنصر هستی بخش در سروده های دو شاعر برجسته معاصر عربی و فارسی، فروغ فرخزاد و لمیعه عباس عماره. در گام نخست و تحلیل شاکله و چگونگی کاربست این عنصر حیاتی در اشعار دو شاعر در گام پسین. از اینرو نظر به اینکه هیچ جستاری به صورت مستقل یا تطبیقی و میانرشتهای دربارة لمیعه عباس عماره، شاعر عراقی معاصر نگاشته نشده است. نگارندگان این جستار کوشیدهاند تا در قالب خوانشی اسطورهگرا، کهنالگوی آب را مورد بررسی قرار دهند. رهیافت فرجامین جستار پیشرو حکایت از آن دارد که اندیشه های هر دو شاعر به گونه ژرف و شگرفی با آب در جایگاه ارجمندترین سازه طبیعت و گاهان هستی، پیوند خورده است. با این تفاوت که قالبها و گونه های کاربست آب در سرودههای فروغ فرخزاد، نمایانگر دگردیسی آب و نمود منفی آن در اندیشه اوست؛ درحالی که آب و نمادینگی آن در سروده های لمیعه عباس عماره، حکایت از نگرش روشن، امیدبخش و زندگی آفرین شاعر نسبت به این سازه پاک ازلی دارد.
مقاله پژوهشی
ادبیات تطبیقی
مهدی شاهرخ؛ علی بابایی دم طسوج؛ سلیمان سادات اشکور
چکیده
عبدالمعطی حجازی و پروین اعتصامی به سبب تشابه فرهنگی، اجتماعی و دینی، دیدگاههای مشترکی نسبت به مسائل اجتماعی در شعرشان دارند؛ هرچند گاه تفاوتها در نگرشهایشان در نوع تعبیر، انتقادها و اعتراض هایشان به چشم میخورد. این پژوهش با تکیه بر شیوۀ توصیفی تحلیلی در صدد آن است که رویکرد شهرگریزی را در اشعار این دو شاعر بزرگ عربی و ...
بیشتر
عبدالمعطی حجازی و پروین اعتصامی به سبب تشابه فرهنگی، اجتماعی و دینی، دیدگاههای مشترکی نسبت به مسائل اجتماعی در شعرشان دارند؛ هرچند گاه تفاوتها در نگرشهایشان در نوع تعبیر، انتقادها و اعتراض هایشان به چشم میخورد. این پژوهش با تکیه بر شیوۀ توصیفی تحلیلی در صدد آن است که رویکرد شهرگریزی را در اشعار این دو شاعر بزرگ عربی و فارسی بررسی و مقایسه نماید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان بسامد درونمایۀ شهرگریزی، بهعنوان یک مسألۀ اجتماعی، در شعر دو شاعر یکسان نیست؛ شهرگریزی در اشعار پروین اعتصامی، ریشه در عواطف و احساساتش دارد و روستا را آرمانشهر خود میداند؛ شهرگریزی او بیشتر از آنکه صریحاً تنفر از شهر باشد، در روستادوستی نمود پیدا میکند. او مناظر طبیعی روستا و نیز تصویرهای شعری روستایی را با تکیه بر زبان کنایه، تمثیل و حکایت در شعر خود ترسیم میکند. این درحالی است که شعر عبدالمعطی حجازی، نقد صریح و آشکار از زندگانی شهرنشینی بوده و در اشعار او چنین تمثیلهای دور از ذهن مبتنی بر حکایت و تمثیل را نمیبینیم. شهرگریزی در شعر وی نتیجۀ علاقۀ او به محیط روستا و آرامش آن و نیز بیزاریاش از ستمی است که در شهر تجربه کرده است.
مقاله پژوهشی
ادبیات تطبیقی
صلاح الدین عبدی؛ ابوذر گلزار؛ میترا خدادادیان
چکیده
فرهنگهای مختلف همواره مورد توجه و تهاجم سلطه جویان بوده است، به گونه ای که سلطه گران درصدد تغییر و تحریف ارزشهای انسانی و ملیِ فرهنگهای زیر سطه خود بودهاند؛ فرهنگ اسلامی نیز از جمله این موارد است. شناخت شبیخون فرهنگی و راه و روش حضور آن در ادبیات و همچنین ارتباط و تأثیر آن در ادبیات اسلامی، ملازم ممارست خاص است. جلال ...
بیشتر
فرهنگهای مختلف همواره مورد توجه و تهاجم سلطه جویان بوده است، به گونه ای که سلطه گران درصدد تغییر و تحریف ارزشهای انسانی و ملیِ فرهنگهای زیر سطه خود بودهاند؛ فرهنگ اسلامی نیز از جمله این موارد است. شناخت شبیخون فرهنگی و راه و روش حضور آن در ادبیات و همچنین ارتباط و تأثیر آن در ادبیات اسلامی، ملازم ممارست خاص است. جلال آل احمد و عبدالرحمن المیدانی دو نویسنده نامی در حوزه ادبیات فارسی و عربی معاصر هستند. پژوهش تطبیقی حاضر، بیان شاخصه های شبیخون فرهنگی همچون؛ مدارس، کتاب و مطبوعات، فرقه سازی، هویت، رفاه طلبی، علماء و زبان در دو کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد و «أجنحه المکر الثلاثه» عبدالرحمن المیدانی است. مهمترین نتایج دست یافته، حاکی از آن است که هر دو نویسنده نسبت به فرهنگ جامعه خود متعهد بودهاند بدین جهت، شاخصههای شبیخون فرهنگی به وضوح در این دو اثر جلوهنمایی میکند. روش کار در پژوهش حاضر، متکی بر مکتب تطبیقی اسلامی به صورت توصیفی - تحلیلی است، به این صورت که پس از استخراج تمامی نمونهها از دو کتاب، به تحلیل آنها پرداخته شده است.
مقاله پژوهشی
معصومه قهرمان پور؛ علی قهرمانی؛ مهین حاجی زاده
چکیده
سهراب سپهری در شعر معاصر فارسی و سوزان علیوان در شعر معاصر عربی، از جمله شاخصترین چهرههایی هستند که عناصر نقاشی به طور بارز، در اندیشهها و سبک شعری دو شاعر رخنه کرده است؛ مهمترین دلیل این موضوع، به فعالیت دو شاعر در زمینه نقاشی برمیگردد. پژوهش حاضر، این نقطه مشترک میان دو شاعر را زمینهای برای واکاوی تطبیقی عناصر نقاشی و میزان ...
بیشتر
سهراب سپهری در شعر معاصر فارسی و سوزان علیوان در شعر معاصر عربی، از جمله شاخصترین چهرههایی هستند که عناصر نقاشی به طور بارز، در اندیشهها و سبک شعری دو شاعر رخنه کرده است؛ مهمترین دلیل این موضوع، به فعالیت دو شاعر در زمینه نقاشی برمیگردد. پژوهش حاضر، این نقطه مشترک میان دو شاعر را زمینهای برای واکاوی تطبیقی عناصر نقاشی و میزان حضور و بسامد آنها در شعر دو شاعر مورد بحث قرار داده و با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به بررسی مؤلّفههای نقاشی دو دفتر شعری شاعر میپردازد. نتیجه نشان میدهد که عوامل و عناصر نقاشی چون، قلمگیری، قاب بندی، ترکیببندی، رنگ آمیزی در سرودههای شعری هر دو شاعر به کار رفته است.