یوسف الخال، شاعر سوری و فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی، دو شخصیت ادبی هستند که انسان معاصر و دغدغههای او در زندگی اجتماعی، درکانون اندیشه آنهاست. تصویری که فروغ در دو دفتر«تولدی دیگر» و«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» و الخال در «قصیده طویله» با بهرهگیری از اسطورۀ «قهرمان» از انسان معاصر ترسیم میکنند، همانندی ...
بیشتر
یوسف الخال، شاعر سوری و فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی، دو شخصیت ادبی هستند که انسان معاصر و دغدغههای او در زندگی اجتماعی، درکانون اندیشه آنهاست. تصویری که فروغ در دو دفتر«تولدی دیگر» و«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» و الخال در «قصیده طویله» با بهرهگیری از اسطورۀ «قهرمان» از انسان معاصر ترسیم میکنند، همانندی بسیاری دارد. بحران هویّت انسان در جوامع کلانشهری مدرن در نتیجة فاصله گرفتن او از ارزشهای سنّتی و میراث معنوی، درونمایه اصلی این آثار است. نقطه اشتراک دو شاعر در این ارتباط، تأثیرپذیری عمیق از «تی.اس.الیوت» است که شعر او به عنوان یکی از آبشخورهای اصلی تحوّل در شعر مدرن عربی و فارسی قلمداد میشود. جستار پیشِ روی از رهگذر تحلیل درونمایههای مرتبط با اسطورۀ فوق الذکر به روش توصیفی ـ تطبیقی در آثار دو شاعر، همانندی محتوایی آنها در ترسیم چهرۀ انسان معاصر را نشان میدهد. برداشت نهایی آن است که آثار یادشده، عرصۀ جدال نومیدی و امید برای رهایی انسان معاصر از بحران هویّت است.
صاحببن عبّاد، وزیر ایرانی و ادیب نامبردار عصر عباسی، از جمله افرادیست که تصویرش به عنوان شخصیّتی بیگانه، در شعر ابننباتهسعدی و شریف رضی (شاعران عراقی دورة عباسی) انعکاس یافته است. در این مقاله تصویر شخصیّت صاحب، بر اساس مبانی مهم تصویرشناسی، در شعر این دو شاعر مورد بررسی قرارگرفته است. نتیجة تحقیق بیانگرآن است که تصویرسازی، ...
بیشتر
صاحببن عبّاد، وزیر ایرانی و ادیب نامبردار عصر عباسی، از جمله افرادیست که تصویرش به عنوان شخصیّتی بیگانه، در شعر ابننباتهسعدی و شریف رضی (شاعران عراقی دورة عباسی) انعکاس یافته است. در این مقاله تصویر شخصیّت صاحب، بر اساس مبانی مهم تصویرشناسی، در شعر این دو شاعر مورد بررسی قرارگرفته است. نتیجة تحقیق بیانگرآن است که تصویرسازی، به روش غیرمستقیم بینامتنی(از طریق نامه نگاری صاحب با ابننباته و شریف) صورت پذیرفته و تصویر در دو حالت تسامح و تحریف مثبت خوانش شده است. از آنجایی که نامهنگاری، باعث ایجاد رابطة دوستانه میان صاحب و آنها وکاهش نقش سایر عوامل در تصویرسازی گردیده وحالت تسامح نسبت به حالت تحریف مثبت،کاربرد بیشتری داشته، تصویر شخصیّت وی در آثار ایشان، به واقعیت نزدیکتر شده است. افزون بر این، تشابه روش تصویرسازی و عوامل مؤثّر برآن، سبب شباهت هرچه بیشتر تصویرسازی آن دو از شخصیّت صاحب گردیده است.
اسکندر، شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشورگشاییهای او در کتاب اخبارالطوال و شاهنامه روایت شده است. این مقاله در صدد است تا با بررسی تطبیقی چهرۀ اسکندر و داستان شهر زنان در هر دو متن - روایت دینوری و فردوسی - را از نظر شیوههای روایتگری مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. به این منظور ضمن بررسی چهرۀ اسکندر در متون قبل و بعد از اسلام، ...
بیشتر
اسکندر، شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشورگشاییهای او در کتاب اخبارالطوال و شاهنامه روایت شده است. این مقاله در صدد است تا با بررسی تطبیقی چهرۀ اسکندر و داستان شهر زنان در هر دو متن - روایت دینوری و فردوسی - را از نظر شیوههای روایتگری مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. به این منظور ضمن بررسی چهرۀ اسکندر در متون قبل و بعد از اسلام، به تفاوتها و تشابههای روایت داستانی و تاریخ روایی بر اساس دیدگاه راویان، توصیفها، ویژگیهای روایتها، انتقال و گفتگوها، اشاره میشود. تا اینکه میزان توفیق هرکدام از راویان در این بررسی و تطبیق معلوم گردد. یافتههای این پژوهش، بیانگر این است که این روایت در دو اثر از ساختار مشابهی پیروی میکند؛ اما گفتگوها و توصیفات در شاهنامه طولانیتر است و بار نمایشی در آن بیشتر خود را نشان میدهد.
تحوّلات سیاسی- اجتماعی و به دنبال آن، شکلگیری انقلابهای معاصردر تاریخ ایران و مصر، زمینة مناسبی برای گروهی از شاعران و سخنورانی شد تا تمام توش و توان ادبیشان را در راه آزادی وتحقّق آرمان ملّتها و تودههای ظلمستیز به کارگیرند. فرّخی یزدی، شاعر انقلابی ایران در دوره قاجار و رضاخان پهلوی و عبد الرحمن یوسف، شاعر ...
بیشتر
تحوّلات سیاسی- اجتماعی و به دنبال آن، شکلگیری انقلابهای معاصردر تاریخ ایران و مصر، زمینة مناسبی برای گروهی از شاعران و سخنورانی شد تا تمام توش و توان ادبیشان را در راه آزادی وتحقّق آرمان ملّتها و تودههای ظلمستیز به کارگیرند. فرّخی یزدی، شاعر انقلابی ایران در دوره قاجار و رضاخان پهلوی و عبد الرحمن یوسف، شاعر انقلاب مـردم مصر، علیـه حکومت مستبدانـه حسنی مبـارک از جمله شاعران متعهّدی میباشندکه در دو عرصة شعر و روزنامهنگاری به مبارزه علیه استبداد و ستم پرداختند.آزادی، عدالتخواهی، دعوت به مبارزه و انقلاب، حمایت از وطن و طبقههای ستمدیده مردم و نقد اوضاع اجتماعی، برجستهترین مضامین شعری این دو شاعر انقلابی است. فرّخی و عبدالرحمن ریشة بیشتر چالشهای جامعه را به حکومتها و دستگاههای سیاسی وقت نسبت نمیدهند، بلکه مردم را نیز در بروز برخی مشکلات و مصائب اجتماعی سهیم میدانند. از آنجاکه مخاطب شعر پایداری، عموم افراد جامعه است، هر دو شاعر این پژوهش درگزینش واژگان مأنوس و ساده، تعمّد دارند و در این زمینه، شاعر مصری توجّه بیشتری داشته و واژگان عامیانه در شعر وی بسیار دیده میشود. این سادگی و وضوح بیان در صور خیال هر دو شاعر نیز تأثیر داشته است، از این رو ارکان تشبیهات و استعارههای هر دو شاعر غالباً از امور محسوس و یا معقولاتی است که برای مخاطبین با آسانی قابل درک میباشند. پژوهش حاضر با تحلیل و نقد تطبیقی به واکاوی مضامین و ویژگیهای فنّی ادبیات پایداری این دو شاعر میپردازد.
با توجّه به اینکه رمان، تصویری عینی از چشـمانداز و برداشت نویسنده از زندگی است که اوضاع فکری- فرهنگی هر عصری را به تصویر میکشد؛ پژوهش مذکور تلاش کرده است با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمانهای الشّحاذ (گدا) اثر نجیب محفوظ و اشک سبلان نوشتة ابراهیم دارابی را از منظر جامعهشناسی مورد بررسی قرار ...
بیشتر
با توجّه به اینکه رمان، تصویری عینی از چشـمانداز و برداشت نویسنده از زندگی است که اوضاع فکری- فرهنگی هر عصری را به تصویر میکشد؛ پژوهش مذکور تلاش کرده است با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمانهای الشّحاذ (گدا) اثر نجیب محفوظ و اشک سبلان نوشتة ابراهیم دارابی را از منظر جامعهشناسی مورد بررسی قرار دهد تا تصویری از سیمای مصر پس از انقلاب 1952 و ایران سالهای 1324 تا 1357 را از لابهلای سطور این آثار به نمایش بگذارد. نتایج نشان از آن دارد که محفوظ در رمان خود با استفاده از شیوة جریان سیّال ذهن و زبانی نمادین، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه مصر پرداخته و بحران روحی قهرمان داستان، مصیبتهای روشنفکران و تعارضهای درونی آنان را به تصویر کشیده است؛ ابراهیم دارابی نیز به مانند محفوظ، اما با سبکی رئالیستی، اوضاع ایران را در برهة تاریخی مذکور، بازگو کرده است. قهرمان رمانش، فردی تحصیلکرده و مبارزی نستوه علیه رژیم پهلوی است. درونمایة اشک سبلان استبدادستیزی و درونمایة الشّحاذ، ستیؤ با فرهنط غربی است. شخصیّت زنان در رمانهای مذکور، تابع شخصیّت مردان است. زن در رمان الشّحاذ، وسیلهای برای رسیدن به آرامشهای زودگذر است؛ اما در رمان اشک سبلان با زنانی نمونه برخورد میکنیم که علاوه بر خانهداری، دوشادوش مردان، در عرصة مبارزه نیز حضوری فعّال دارند.کودکان و نوجوانان نیز نوید دهندة آیندهای زیبا هستند و نویسندگان مذکور بهوسیلة این دو قشر، پیروزی و آزادی را بشارت میدهد.
چکیده
مطالعه و بررسی نقش مراکز علمی ایران در پیشبرد علوم عربی و ادبی در حوزۀ ادبیات تطبیقی مکتب فرانسه میگنجد؛ زیرا مراکز علمی ملتی در ادبیات ملتی دیگر تأثیرگذار بوده است. در دورۀ عباسی (656-132هـ.ق) که علوم عربی و ادبی بیش از هر دورۀ دیگری شکوفا شد، با در نظر گرفتن مقتضیات و بستر سیاسی و دینی مناسب، نقش چهار مرکز علمی غرب ایران ...
بیشتر
چکیده
مطالعه و بررسی نقش مراکز علمی ایران در پیشبرد علوم عربی و ادبی در حوزۀ ادبیات تطبیقی مکتب فرانسه میگنجد؛ زیرا مراکز علمی ملتی در ادبیات ملتی دیگر تأثیرگذار بوده است. در دورۀ عباسی (656-132هـ.ق) که علوم عربی و ادبی بیش از هر دورۀ دیگری شکوفا شد، با در نظر گرفتن مقتضیات و بستر سیاسی و دینی مناسب، نقش چهار مرکز علمی غرب ایران «دینور، قرمیسین، شهرزور و حلوان» در پیشبرد علوم عربی و ادبی و شاخههای آن چون صرف و نحو، بلاغت و نقد، حدیث و فقه، تاریخ نگاری و علوم ادبی محض برجسته است. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی در صدد تبیین نقش سازنده و جایگاه حقیقی این مراکز در اعتلای علوم عربی و ادبی در عصر عباسیان است و یافتههای آن حاکی از این است که این مناطق با پرورش اندیشمندان بزرگی چون دینوریها و شهرزوریها در به بار نشستن و پیشرفت علوم عربی و فرهنگ اسلامی نقش به سزایی ایفا نموده است.
خاصیّت تنوّع واژگان از عـوامل مهم در مقبولیت یک شعر یا نثر محسوب میشود. تنوّع واژگان از جمله ویژگیهای سبکی است که با مقایسه آن در بین تعدادی از متنها، میتوان با ارائه آمار و نمودارها، عنوان کرد که کدام یک از این متن ها در مقایسه با دیگر متون از غنای لغوی بیشتری برخوردار است؟ بحث حاضر به ارائه یک روش نظری برای مقایسه خاصیت تنوّع ...
بیشتر
خاصیّت تنوّع واژگان از عـوامل مهم در مقبولیت یک شعر یا نثر محسوب میشود. تنوّع واژگان از جمله ویژگیهای سبکی است که با مقایسه آن در بین تعدادی از متنها، میتوان با ارائه آمار و نمودارها، عنوان کرد که کدام یک از این متن ها در مقایسه با دیگر متون از غنای لغوی بیشتری برخوردار است؟ بحث حاضر به ارائه یک روش نظری برای مقایسه خاصیت تنوّع کلمات در اسلوب پرداخته و این روش را به شکل عملی میان نمونههایی از نوشتههای ابن درید، بدیع الزمان همدانی و قاضی حمید الدین بلخی به مرحله اجرا در میآورد. نتیجة این بررسی، نشان میدهد که اسلوب قاضی حمید الدین بلخی (5/48 %) در مقایسه با ابن درید و بدیع الزمان همدانی از تنوّع واژگان بیشتری برخوردار است و اسلوب ابن درید (48 %) در سطح پایینتری نسبت به آن دو قرار میگیرد و اسلوب بدیع الزمان (2/48 %) در حدّ وسط میان آن دو میباشد.
چکیده
«تزاحم تصاویر»: پدیدهای ادبی و نتیجة کوشش شاعران برای انباشته کردن و در کنار هم چیدن هرچه بیشتر تصویرها و صور خیال در کمترین ابیات است. این پدیده در شعر شاعران اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم نمود بیشتری یافته و به عنوان یکی از عوامل مهم تقلید و عدم نوآوری در شعر شاعران این دوره معرّفی شده است. از میان شاعران این دوره، ...
بیشتر
چکیده
«تزاحم تصاویر»: پدیدهای ادبی و نتیجة کوشش شاعران برای انباشته کردن و در کنار هم چیدن هرچه بیشتر تصویرها و صور خیال در کمترین ابیات است. این پدیده در شعر شاعران اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم نمود بیشتری یافته و به عنوان یکی از عوامل مهم تقلید و عدم نوآوری در شعر شاعران این دوره معرّفی شده است. از میان شاعران این دوره، میتوان اشعار منوچهری در ادب فارسی و ابن خفاجه اندلسی در ادبیات عرب را مورد تطبیق و بررسی قرار داد.
پژوهش حاضر در پی آن است تا با نگرشی تحلیلی و تطبیقی و با تکیه بر مکتب آمریکاییِ ادبیات تطبیقی، شعر دو شاعر مذکور را بررسی کرده و مظاهر و عوامل تزاحم تصاویر موجود در شعر ایشان را استخراج نماید. نتــایج پژوهش، نشان میدهد که مقولة تزاحم تصاویر در هر دو وجه آن؛ یعنی «تزاحم تصویر با تصویر» و «تصویر با موضوع» ناشی از عواملی چون ضعف محور عمودی، صبغة اشرافیّت، تصویرگرا بودن شاعر، عدم آگاهی شاعر به موضوع وصف خود، عدم تناسب میان تصویر با زمینههای موضوعی و عاطفی است.
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجله «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2- این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد.3- رعایت اصول فنی و اخلاقی نقد، ضروری است.
بیشتر
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجله «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2- این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد.3- رعایت اصول فنی و اخلاقی نقد، ضروری است.