نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
چکیده
یکی از انواع آشناییزدایی در زبان، انتخاب بیان پارادوکسی است. پارادوکس در زمرة قوانین شناخته شدة رستاخیز کلمات در حوزة بوطیقای جدید و زبانشناسی قرار دارد. ادیبان عرب در بهرهگیری از این ترفند ادبی غافل نماندهاند. آنان به ویژه در ادبیّات عرفانی غنیترین جلوههای پارادوکسی زبان را به کار گرفتهاند. آمیختگی عرفان با ادب و تحوّل تکاملی ادبیّات از سادگی به ژرفایی را میتوان مهمترین عامل گسترش ناسازوارگی در ادب عربی برشمرد. در بلاغت صوفی، محور جمالشناسی شکستن عرف و عادتهای زبانی است. در مرکز این قلمرو استتیک غلبة موسیقی و شطح (پارادوکس) بر دیگر جوانب بیان هنری کاملاً آشکار است.
با واکاوی در دیوان کبیر«ابن عربی»و«ابن فارض» درمییابیم که هرچه از عرفان زاهدانه به عرفان عاشقانه گرایش پیدا میکنیم، بسامد ناسازوارگی بیشتر میشود؛ و هرچه فاصلة میان دوسویة ناسازواره در دیوان «ابن عربی» و «ابن فارض» کمتر میشود بر بلاغت سخن آنان افزوده میشود و پایه و مایة سخن آنان را بالاتر میبرد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
التناقض الظاهری فی الأشعار العرفانیّة علی أساس دیوان «ابن عربی» الکبیر و دیوان «ابن فارض
چکیده [English]
الملخّص
من ضروب الانزیاح فی اللّغة اختیار التّناقض الظّاهری الّذی یعدّ فی زمرة القوانین المألوفة لقیامة الکلمات فی مجال فنون الشّاعر الحدیثة ومجال علم الجمال. الأدباء العرب لم یکونوا غافلین عن استخدام هذة الحیلة الأدبیّة.لاسیّما هم قاموا باستخدام أغنی الوجوه المتناقضة فی الأدب العرفانی. یعتبر امتزاج العرفان بالأدب وأیضا التیّار التطوّری من البساطة إلی التّعقید من أهمّ عوامل امتداد التناقض الظّاهری فی الأدب. بلاغة الصّوفی محور حطم المجاملات والتّقالید اللّغویّة فی نطاق الأصوات والموسیقی کانت أو فی نطاق المعانی. فی ارتکاز علم الجمال تکتشف غلبة الموسیقی والشطح علی الجوانب الفنیّة الأخری.
بحثنا فی دیوانی «ابن عربی» و «ابن فارض» واجدین التّناقض الظّاهری یکثر فی العرفان التّقشّفی بالنّسبة إلی العرفان الغرامیّ. مهما تقلّ مسافة بین طرفی التّناقض الظّاهری فی دیوانی «ابن عربی» و «ابن فارض» یرتفع مستوی ومغزی بلاغة کلامهما.
کلیدواژهها [English]
- الکلمات الدّلیلیّة: التّناقض الظّاهری
- ابن عربی
- ابن فارض
- الشّعر العربی
- الشطح
- العرفان