نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران
3 دانشآموخته کارشناسیارشد زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
چکیده
جریان سیّال ذهن، شکل خاصی از روایت داستان است که زمینه کنار رفتن نویسنده و مشارکت خواننده در تجربیّات ذهنی شخصیّتها را فراهممینماید. جوخه الحارثی و نسیم مرعشی در رمان های سیدات القمر و پاییز فصل آخر سال است کوشیدهاند تا با بهرهگیری از تکنیکهای سیلان ذهنی، به بیان دغدغهها و مسائل زنان در جوامع خود بپردازند. ازاینرو این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکرد جریان سیّال ذهن در این دو رمان و میزان موفقیت هر یک از نویسندگان را موردبررسی قرارمیدهد. یافتهها گویای آن است که الحارثی در ارائه تکنیکهای سیّال ذهن برای انعکاس ذهنیّات شخصیتهای داستان موفقتر بودهاست؛ وی با بهرهگیری از ظرفیت روایت دانای کل، در به کار گرفتن تکنیک تکگویی درونی شایستهتر عمل کرده است. الحارثی با به کار گرفتن تداعی آزاد، پرشهای زمانی - مکانی پی در پی و تغییر زاویه دید راوی، باعث ایجاد ابهام در متن میشود و شعرگونگی در زبان، زمینه ابهام بیشتر در متن او را فراهم میکند؛ مرعشی به علت رویکرد سادهنویسی، کمتر از شعرگونگی بهره برده است؛ وی حدیث نفس را برای بیان احساسات زنانه به کار برده اما الحارثی آن را به جهت اهداف والاتری، از جمله احقاق حقوق از دست رفته زنان در جوامع سنتی بهکارمیگیرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Application of Narrative Techniques and Linguistic Tricks in the Novels Sayyid al-Qamar by Al-Harithi Squad and Autumn is the Last Season of the Year by Nasim Marashi from the Perspective of Fluid Flow of Mind
نویسندگان [English]
- Ali Akbar Mohammadi 1
- Hojjatollah Fesanghari 2
- Naseibe Shahamat Dehsorkh 3
1 Assistant professor of Arabic Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, university of Birjand. Birjand, Iran
2 Associate Professor of Arabic Language and Literature, Faculty of Theology and Islamic Studies University of Hakim Sabzevari, Sabzevar, Iran.
3 M.A. Student in Arabic Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, university of Birjand, Birjand, Iran
چکیده [English]
Stream of consciousness is considered to be a special kind of story telling in which the reader participates in the characters’ mental experience, while the writer contributes none. Jokha Alharthi and Nasim Marashi, in “Sydat alqamar” and “Paeez Fasle Akhare Sal Ast”, respectively, tried to target at weman’s concerns and problems in their societies, through the implementation of the technics provided by the stream of consciousness method. In this study, we aim to evaluate the application of this method and its level of success, in these two stories, via an analytic-descriptive method. We found that Alharthi has been more successful in such an implementation to reflect the characters’ mindsets. More spesifically, she applied the inner monologue technic through making use of the omniscient narrator capacity, in a more admirable way. She has provided ambiguities via the application of free association, frequent space-time jumps and changing the narrator’s point of view. Furthermore, her poetic language makes the story even more ambiguous. By contrast, Marashi has been less poetic in her language owing to the adoption of simple writing attitude. She takes the advantage of soliloquy to account for the feminine feelings, in comparison with Alharthi who has adopted such a method for more precious purposes to be fulfilled, such as weman’s right in traditional societies.
کلیدواژهها [English]
- Comparative Literature
- Stream of consciousnss
- novel
- Jokha Alharthi
- Nasim Marashi
عنوان مقاله [العربیة]
توظیف التقنیات السردیة واللّغویة من منظور تیار الوعی فی روایتی سیدات القمر لجوخة الحارثی و الخریف، آخر فصول السنة لنسیم مرعشی
چکیده [العربیة]
إنّ تیار الوعی، أسلوب حدیث ومتمایز فی السرد القصصی یقوم فیه الکاتب بتسجیل عواطف الشخصیات وأحداث الروایة ما قبل النطق بها أو وقوعها علی أرض الواقع. ویحاول الکاتب فی هذا الأسلوب أن یشارک القارئ لمعایشة تجارب الشخصیات الذهنیة القصصیة وذلک من خلال استعراضها فی عملیة السرد. ففی روایتی سیدات القمر و پاییز فصل آخر سال است(الخریف، آخر فصول السنة)، علی مایبدو تحاول الروائیتان، جوخة الحارثی ونسیم مرعشی فی عملهما الروائی، استعراض اضطرابات المرأة النفسیة وهواجسها الروحیة فی المجتمع التقلیدی. وقامت الدراسة لتلقی الضوء علی مدی فاعلیة تقنیات تیار الوعی فی نجاح عملیة السرد وایصال الفکرة الی المتلقی، مقارنةً بین العملین القصصیین والکشف عن مدی فوز الکاتبتین فی استخدام هذا الأسلوب القصصی. وتدلنا نتائج البحث علی أنّ الروائیة العمانیة، جوخة الحارثی أحرزت تقدماً ملحوظاً فی عملها القصصی ضمن استخدام تقنیات السرد ومکوّنات تیار الوعی. فمنها: إمکانیات السرد من منظور العالِم الکل وزاویة الرؤیة وتوالی تغییرها، والتداعی الحرّ، وإنعدام الترتیب الزمکنی، والمونولوج الداخلی، وشعریة اللغة. فکل هذه المکونات السردیة التی یعدّها نقاد تیار الوعی أحدثت غموضاً بالغاً فی مدرکات القارئ. غیر أن الروائیة الإیرانیة نسیم مرعشی جنحت الی الإجتناب من استخدام شعریة اللغة القصصیة فی عملیة السرد. فحاولت أن تستخدم تیار الوعی لمجرد التعبیر عن أنوثة الأحاسیس بید أن الحارثی فغایتها هی استرجاع الحقوق المسلوبة للمرأة والکشف عن الظلم الذی عمل بحقها فی المجتمع التقلیدی.
کلیدواژهها [العربیة]
- الأدب المقارن
- تیار الوعی
- الروایة
- جوخة الحارثی
- نسیم مرعشی