تحلیل ماهیّت موج‌های مثبت و منفی در شعر مقاومت عربی و فارسی (بر اساس نظریة «ژیلبر دوران» در نقد ادبی)

نویسندگان

1 استاد گروه زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه رازی

2 کارشناس ارشد زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه رازی

چکیده

نهضت بیداری اسلامی درکشورهای عربی و حملة عراق به ایران، به عنوان رخدادهای بزرگ قرن بیستم، طبع شاعران را تحت الشّعاع قرار داده است؛ آنان همدوش رزمندگان به پاخاستند و در قالب واژگان، مضامینی همچون شهادت و استقامت در راه حق را در برابر مضامینی چون ظلم و استعمار قرار داده‌ و بدین نحو تصاویری را که یا دارای بار عاطفی مثبت است و یا حقیقت و حالتی منفی دارد، خلق کرده‌اند؛ نگریستن از این زاویه به شعر معاصر پایداری، ریشه درآرای نظریّه‌پرداز فرانسوی «ژیلبر دوران» دارد که معتقد است؛ تمام واژگان و تعبیرات در دایرة واژگانیِ ذهنِ تصویرگرانِ شعر جنگ، به دو دسته تقسیم شده است: دستة واژگان اهورایی و دستة واژگان اهریمنی؛ نظریّة «ژیلبر دوران» به دلیل آنکه پا را از حیطة انسان- جامعه‌شناسی فراتر نهاده و به نقد اسطوره‌شناختی کشیده شده است، می‌تواندکمک شایانی به نگاه فرامتنی به شعر جنگ، خصوصاً در فهم دقیق‌تر مفاهیم و تعبیرات در خیال شاعرانه کند؛ لذا این مقاله با تکیه بر نظریة نقدی وی و با روش توصیفی–  تحلیلی درصدد آن است تا نشان دهد که جنگ و تحوّلات ناشی از آن چگونه بر ساختار لفظی و محتوایی شعر خواه در ادب فارسی و خواه در ادب عربی تأثیر گذاشته و موجب به وجود آمدن مدارهای منفی و مثبت و قطب‌های متضادی در نظام شعر می‌شود.
واژگان کلیدی: شعر پایداری عربی و فارسی، ژیلبر دوران، قطب‌های متضاد، ادبیّات تطبیقی.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

تحلیلُ ماهیّة الأمواج الإیجابیة والسلبیة فی شعر المقاومة العربی والفارسی تطبیقاً لأسلوب «جیلبر دوران» فی النقد الأدبی

نویسندگان [English]

  • یحیی معروف 1
  • روزین نادری 2
چکیده [English]

إن حرکة الصحوة الإسلامیة فی الدول العربیة، وهجوم صدام علی إیران بصفتها کحوادث عظیمة فی القرن العشرین سیطرت علی قریحة الشّعراء. هؤلاء الشعراء وقفوا بجانب المقاتلین لسدّ هجوم الأعداء فخلقوا مضامینَ سامیة کالشهادة فی سبیل الله والصمودة فی سبیلِ الحق مقابل مضامینَ کالظّلم والاستعمار؛ فلهذا خَلقوا تقنیةً فنیة تشتَملُ شحنةً عاطفیةً إیجابیةً أو حقیقةً وحالةً سلبیةً.
النّظرُ إلى الشّعرِ الحدیث مِن هذه الزاویة له جذورٌ فی آراءِ المحلّل الأدبی الفرنسی «جیلبر دوران» الّذی اعتقد بأنَّ جمیع المفردات والتعبیرات فی دائرة الألفاظ لِذهن شعراء شعر الحرب تنقسم إلی قسمین:القسمُ الأول هو الألفاظ الطّاهرة والإلهیة والقسم الثانی هو الألفاظ القذرة والشّیطانیة؛ بما أن هذه النظریّة تطرَّقت إلی مباحث معرفة الإنسان وعلم الاجتماع وکذلک نقد الدّراسات الّتی ترتبط بالأساطیر؛ فلهذا تساعد الباحث فی نظرته الخاصّة إلی شعر الحرب، خاصّة فی إدراک المفاهیم والتعبیرات للخیال الشاعریّ.
بناءاً علی هذا تسعی هذه الدّراسة وفقا للأسلوب التوصیفی التّحلیلی لـ«جیلبر دوران» وفی ضوء المنهج الوصفی أن تسلط الضوء علی أن الحرب وآثارها کیف أثرَّت علی البینة الشعریة لفظا ومعنیً فی کل من الأدبین الفارسی والعربی. وبالتالی کیف نتجت عنها الإتجاهات الإیجابیة والسلبیة فی النظام الشعری.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • الکلمات الدّلیلیة: شعر المقاومة
  • جیلبر دوران
  • الأمواج المضادة
  • الأدب المقارن