بررسی ناسیونالیسم ایرانی و عربی و بازتاب آن در شعر دوران مشروطه ایران و نهضت عرب

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران

2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران

چکیده

ناسیونالیسم از جمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و رشد آن، زیادی محصول استعمار بود. از­آن­جای که وقایع این دوران تمامی جنبه­های زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده بود، شاعران این دوره در نقش مصلحان اجتماعی ظاهر شدند و محتوای شعرشان را در خدمت بسط اندیشه های جدید مخصوصاً ناسیونالیسم قرار دادند که در نتیجه شعر از حالت ذهنیت­گرایی بیرون آمد و حالت عینیت­گرا و رئالیستی یافت. در این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و چهار مؤلفه ناسیونالیسم؛ یعنی زبان، تاریخ و فرهنگ، سرزمین و دین در شعر شاعران بزرگ این عصر بررسی شده با این هدف که دیدگاهی نسبتاً جامع و گویا ارائه شود. در نهایت این نتیجه به دست آمد که ناسیونالیسم عربی به دلیل پراکندگی سرزمین، تنوع تاریخی، تعدد ادیان و نقش دوگانه حکومت عثمانی با چالش­های زیادی روبرو بوده است. در ناسیونالیسم عربی، زبان عربی بیش از سایر مؤلّفه­ها مدنظر بوده، ولی در میان شاعران ایرانی، بیش­تر بر تاریخ و فرهنگ و سرزمین تکیه شده است. دین اسلام نیز به دلیل حضور تاریخی و مبارزه با استعمار در میان شاعران ایرانی و عربی به عنوان یکی از عناصر ناسیونالیسم مورد توجّه قرار گرفت؛ از این روی ناسیونالیسم ایرانی و عربی بر خلاف نوع اروپایی نه تنها ضد دین نبود بلکه رنگ دینی هم داشت.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

دراسـﺔ القومیـﺔ الإیرانیـﺔ و العربیـﺔ و إنعکاسِها فی شعرِ عصر المشروطـﺔ الإیرانیـﺔ و النهضـﺔ العربیـﺔ

نویسندگان [English]

  • احمد خاتمی 1
  • کاظم دزفولیان 1
  • فرهاد شاکری 2
چکیده [English]

القومیة من المصطلحات التی دخلت الأدب السیاسی بعد التعرّف علی الثقافة الغربیة وحضارتها فی بدایة القرن التاسع عشر. کان ظهورها إلی حد کبیر نتاج الإستعمار و لکن بعد مدة أصبحت من وسائل النضال ضدّ الاستعمار. أحداث هذه الفترة أثّرت علی جمیع جوانب الحیاة الإجتماعِیة و الشعراء لم یستطیعوا أن ینعزلوا مِنها بل ساهموا کالمصلحین الاجتماعیین و السیاسیین و جعلوا فحوی شعرهم فی خدمة المسائل السیاسیة و الاجتماعیة لاسیما القومیة و من ثمّ أخرجوا الشعر من الحالة الذهنیة إلی الحالة العینیة. فی هذا المقالِ قارنّا بصورة توصیفیة ـ تحلیلیة القومیة الایرانیة و القومیة العربیة علی أساس أربع مقوماتها الأساسیة و هی اللسان، والتاریخ و الثقافة، والوطن أو الأرض، والدین فی أشعارکبار الشعراء الایرانیین والعرب فی عصر النهضة وعصر المشروطة المقاربین ونهدف أن نُری تصویرا جامعا فی هذا المجال. ووصلنا الی هذه النتیجة أنّ القومیة العربیة کانت مواجهة بمسائل و نقاشات کثیرة لتفرّق الدُول العربیة وتنوّع تأریخها وتعدّد الأدیان والموقف الثنائی إزاء الدولة العثمانیة. القومیة العربیة رکّزت علی اللسان تمرکزا أکثر من سائر العناصر واستفادوا منه لتوحید الناس ولکنّ الشعراء الایرانیین رکّزوا علی التاریخ و الثقافة و الوطن ولم یعتنوا باللسان إعتناء کثیرا. اما دین الاسلام کان من العناصر الرئیسیة فی تکوین القومیة الایرانیة والعربیة خلافا للقومیة الاوروبیة التی کانت فی نزاع دائم مع الدین.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • الکلمات الدّلیلیّة: القومیة
  • الشعر الفارسی و العربی
  • المشروطة
  • نهضة العرب