ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار رشتۀ زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

2 دانش‌آموختۀ کارشناسی‌ارشد رشتۀ زبان و ادبیّات فارسی، کارمند سازمان صدا و سیمای مرکز ایلام، ایران

چکیده

ادبیّات تطبیقی زمینه‌های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه‌ها، مطالعات میان­رشته‌ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به­مثابة دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش­های اجتماعی برای مخاطب­پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ‌ها) را با کنایه‌های شیرین و به­جا پرمغزتر می‌کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک‌تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعة سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین­صورت که درام‌ یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت­برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب­های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش­گفته نوع اندیشۀ هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می‌رود با گفتگو‌هایی که مردم در زندگی روزمرّۀ خود استفاده می‌کنند، روبه­رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقولۀ کنایۀ قاموسی، کنایۀ زبانی و کنایۀ ابداعی بررسی شده است. کنایه‌ها در این اثر، نه آن‌چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک­دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه‌ها به­کار می‌روند. در هفتاد و شش کنایه‌ای که در این درام به­کار رفته، چهل و سه کنایه از گونۀ زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه‌های پنهان و شفاف­سازی عقده‌های اجتماعی و ارائة راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّۀ اجتماعی پرداخته است.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

أدب المقارن وسینما إیران (دراسة فی مضمون کنایة فی الدّراما الإجتماعیة إنفصال نادر عن سیمین)

نویسندگان [English]

  • امیرعباس عزیزی فر 1
  • مریم امینی 2
1 أستاذ مساعد فی قسم اللّغة الفارسّیة وآدابها، کلّیة الآداب والعلوم الإنسانیّة، جامعة رازی، کرمانشاه، ایران
2 الماجستیرة فی فرع االلّغة الفارسیّة وآدابها، موظّف لمنظّمة الصّوت الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة المرکز ایلام، ایران
چکیده [English]

یفتتح الأدب المقارن مجالات الدّراسیّة کثیرة أمام الباحثین. لیس العلاقة بین السینما والأدب یختفی علی أحد والإخراجین للدّرامات الاجتماعیّة لکی تروق الدّرامهم لدی المخاطبین إقبالاً کثیراً، یرمز إلی أمور کثیرة الحوارات بالکنایات العذب والملائم لأنّ إقترب نوع الحوارات أو المفاوضات من النّاس إقتراباً کثیرةً. الدّراسة الرّاهنة یعتمد علی أسلوب نوعیّ والقراءة أو الدّراسة السّمعی البصری وتحلیل المضمون. بهذا الطّریق أنّ الدّراما المذکور یعالج بالاستفادة من القرص المضغوط، ثمّ یسجّل الحواراته وأخیراً نحلحلها. علی أساس المدارس الأدب المقارن، الإتجاه أو النّزعة لهذه الدّراسة علی أساس المذهب الأمریکیة الّتی لیس یقصد وضع قواعد ثابت ومحدود. کان سبب للانتقاء الدّراما المذکور نوع تفکیر فنیّ للإخراج، وصف المسرحیّة وأسلوب خاص للإخراج فی الدّراما انفصال نادر عن سیمین. کثیر ما یمکن توقّعه نواجه بالحوارات الّتی یستفید النّاس فی الحیاة الیومیّة. یعالج الکنایة فی هذه الدّراما علی ثلاثة أنواع: الکنایة قاموسی، الکنایة اللّغوی، الکنایة الإبداعی. الکنایات فی هذا الأثر لیست غریباً مبتذلاً إضافةً إلی ذلک لیس فیها کثیر جمال من النّاحیة الشّعریّة؛ یعنی یستعمل الکنایات علی أساس الموقع أو الحالة لکلّ شخصیّة ومسیرة القصّة. فی السّتة والسّبعین الکنایة الّتی استعمل فی هذه الدّراما عدد ثلاثة والأربعین من نوع لغویّ، ثلاثة وعشرین من نوع معجمی أو القاموسی وثمانی منها من نوع إبداعی الدّراما المذکور کثیر من أن یعالج للقشور المستور والشّفافیة العقدة الاجتماعیة وبیان الحلول أکثر یتعاطی لقضایا الیومیّة أو السّاعة الاجتماعیّة.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • الأدب المقارن
  • الکنایة
  • الدّراما
  • انفصال نادر عن سیمین
  • أصغر فرهادی

عنوان مقاله [العربیة]

Comparative Study and Iran Cinema (A Study of the Notion of Irony in the Social Drama in the film of Separation of Nader and Simin)

چکیده [العربیة]

Comparative literature has opened many fields of study to researchers, one of them is interdisciplinary studies. The relationship between cinema and literature as two human arts is not pervasive, and social drama directors make their drama audiences more lucrative, engage in sweeter and farther ironies to bring the genre of dialogue closer to people's conversations. The present study is a qualitative and audiovisual study and content analysis, so that the drama is examined by using CD (cd), then conversations are recorded and finally analyzed. According to comparative literature schools, this approach is based on the American school, which does not seek to develop the fixed and restrictive rules. The reason for choosing this drama was the type of artistic thought of the director, its dramatic character and the particular style of the director. In Separation of Nader and Simin, we are confronted with common conversations of people use in their daily lives. The irony in this drama is examined in three categories: consonantal, linguistic, and inventive. The irony in this work is neither poetic nor out of mind, nor superficial, that is to say, according to the situation of each character and the process of the story. Of the seventy-six ironies used in this drama, forty-three are linguistic, twenty-three are vulgar, and eight are inventive. Rather than expressing the hidden layers and clarifying the social complexes and presenting the solution, the drama focuses more on everyday social issues.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • Comparative Literature
  • Irony
  • Drama
  • Separation of Nader and Simin
  • Asghar Farhadi
آقاگل­زاده، فردوس؛ محمود اربابی و قدرت­الله عموزاده (1393). ویژگی­های زبان محاوره در نمایش­نامه­نویسی رادیویی. فصلنامۀ علوم خبری، (11 و 12)، 77-102.
ابراهیمی، منصور (1384). تاریخچة انواع کنایه: کنایه، ادبیّات نمایشی و تئاتر. تئاتر، (39)، 176-189.
امینی، محمّدرضا (1384). تأملی درباره جنبه‌های نمایشی ادبیّات فارسی. علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، 22 (1)، 203-216.
انوشیروانی، علی‌رضا (1389). آسیب شناسی ادبیّات تطبیقی در ایران. نامۀ فرهنگستان، 2 (2)، 32-55.
بیدل دهلوی، عبدالقادر (1392). دیوان بیدل دهلوی. تصحیح اکبر بهداروند. تهران: نگاه.
بیضایی، بهرام (1385). نمایش در ایران. تهران: روشنگران.
بیهقی، ابوالفضل (1383). تاریخ بیهقی. تصحیح علی­اکبر فیاض. مشهد: دانشگاه فردوسی.
------------ (1388). تاریخ بیهقی. تصحیح محمّدجعفر یاحقی و مهدی سیدی. مشهد: دانشگاه فردوسی.
حیاتی، زهرا (1394). مطالعة تطبیقی رویدادهای داستان در روایت ادبی و سینمایی. مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، 8 (1)،71-98.
خاقانی شروانی، افضل‌الدّین (1378). دیوان اشعار. تهران: زوار.
خویشتندار، پریسا (1391). بررسی کنایه در شعر احمد شاملو از منظر زیبایی‌شناسی و نوآوری در کنایات. درّ درّی، دانشگاه آزاد اسلامی نجف­آباد، 2 (5)، 7-20.
رحیمی، امین؛ سیّده زهرا موسوی و مهرداد مروارید (1393). نمادهای جانوری نفس در متون عرفانی با تکیه بر آثار سنایی، عطار و مولوی. متن­پژوهی ادبی، 18 (62)، 147-173.
رماک، هنری (1391). تعریف و عملکرد ادبیّات تطبیقی. ادبیّات تطبیقی: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 3 (2)، 54-73.
زینی‌وند، تورج (1392). ادبیّات تطبیقی: از پژوهش‌های تاریخی - فرهنگی تا مطالعات میان‌رشته‌ای. مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، 5 (3)، 21-35.
ستاری، جلال (1378).پرده‌های بازی (دربارة تعزیه وتئاتر). تهران: میترا
سعدی، مشرف­الدّین (1374). گلستان. تصحیح غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
-------------- (1391). بوستان. تهران: آریااندیش.
-------------- (1362). کلّیات سعدی. به­تصحیح محمّدعلی فروغی. تهران: طلوع.
شفیعی کدکنی، محمّدرضا (1350). صورخیال در شعر فارسی. تهران: نیل.
شیری، قهرمان (1385). دلالت­های ضمنی در پس­زمینۀ روایت. مجلّة دانشکده ادبیات و علوم انسانی اصفهان، 2 (47)، 139-170.
عطار نیشابوری، شیخ فریدالدّین (1360). تذکرة الاولیاء. تصحیح محمّد استعلامی. تهران: زوّار.
فیستر، مانفرد (1395). نظریّه و تحلیل درام. چاپ دوم، تهران: مینوی خرد.
کبیری سامانی، علی؛ علیرضا ملکوتی و زهره یادگاری (1395). بازشناسی معنی خانه در قرآن؛ رهیافتی در جهت تبیین مبانی نظری خانه. پژوهشکدة هنر، معماری و شهرسازی، 13 (45)، 61-76.
کزازی، میرجلال‌الدّین (1385). بیان. تهران: نشر مرکز.
کلرکوپر، مارکوس (1382). خانه؛ نماد خویشتن. ترجمة احد علیقلیان. فرهنگستان هنر، (5)، 84-119.
میرزانیا، منصور (1382). فرهنگ‌نامة کنایه. تهران: امیرکبیر.
میرشکار، فرید (1387). متادرام. تهران: نمایش.
نصرالله منشی، ابوالمعالی (1377). کلیله و دمنه. تهران: امیرکبیر.