نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیارگروه ادبیّات تطبیقی و زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خدابنده، خدابنده، ایران
چکیده
پژوهش حاضر با تأکید بر اهمّیّت مطالعات بینارشتهای در تحقّق اهداف ادبیّات تطبیقی براساس مکتب امریکایی و با تکیه بر کهنالگوی مرگ و تولّد دوباره، بهروش توصیفی - تحلیلی و شیوة استقرائی، ظرفیتهای نظریّة ناخودآگاهی جمعی و کهنالگوهای یونگ را در تحلیل چرایی و چگونگی تشابهات ادبی میان ادبیّات ایران و عرب و بهطور خاص در شعر خیّام و بیاتی واکاوی و از لایههای ژرف و مشترک کهنالگویی این دو متن، پرده برداشته است تا ضمن تأکید بر رابطة میان ادبیّات و روانشناسی، برکارکرد کهنالگوها در آفرینش آثار ادبی برتر ملل مختلف جهان صحه بگذارد و از همه مهمتر، نقش کهنالگوها در تبیین تشابهات ادبی میان ادبیّات ایران و عرب را نشان دهد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که هردو متن، از شالودههای ژرف و مشترک کهنالگوی مرگ و تولّد دوباره برخوردارند که همین عامل، باعث تشابهات ادبی گسترده و نزدیکی متون پیشگفته شده؛ امّا تفاوتهای جزئی نیز در نحوة تجلّی این کهنالگو در اینمیان دیده میشود؛ بدین صورت که در شعر بیاتی، کهنالگوی مرگ و تولّد دوباره، بیشتر در قالب اسطورة سومری ایشتار و تموز، اسطورة مصری ایزیس و اوزیریس و در نماد برساختة عایشه تجلّی مییابد؛ ولی در شعر خیّام، بهطور عمده در تبدیلشدن آدمی به خاک و دگردیسی آن به سبزه و گیاه و سبو، نمود یافته است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
الموت والتّجدید کالأنماط البدائیة فی شعر عمر الخیام وعبد الوهّاب البیاتی
نویسنده [English]
- لیدا نامدار
أستاذة مساعدة فی قسم الأدب المقارن واللّغة الفارسیّة وآدابها، جامعة الحرّة الإسلامیّة، واحدة خدابنده، خدابنده، إیران
چکیده [English]
هذا البحث یؤکّد على دراسات الحقوق المتداخلة فی تحقیق أهداف الأدب المقارن وفق المذهب الأمریکی معتمداً على أنماط الموت والتّجدید ومنهج البحث هو المنهج الوصفی – التّحلیلی الاستقرائی. فی هذا البحث نرید استخدام نظریّة اللّاوعی الجمعی والأنماط البدائیّة لغوستاف یونغ لمعرفة أوجه التّشابه بین الأدبین الفارسی والعربی بشکل عام والخیّام والبیاتی بشکل خاص لدراسة أوجه التّشابه والاختلاف فی الأنماط البدائیّة لدى الشّاعرین. هذه المقالة تؤکّد على العلاقات بین الأدب وعلم النّفس ووظیفة الأنماط البدائیّة فی خلق الأعمال الأدبیة عند الأمم أنحاء العالم وخاصّة دور الأنماط الأوّلیة فی أوجه التّشابه بین الأدب الفارسی والأدب العربی. تظهر نتائج الدّراسة أنّه فی هذین النّصین یمکن مشاهدة أسس مشترکة فی أنماط الموت والتّجدید وهذا أدّى بدوره إلى التّشابهات الأدبیّة الواسعة فی النّصین المذکورین ولکن هناک القلیل من أوجه الاختلاف فی کیفیّة تمثل هذه الأنماط البدائیّة حیث نرى أنماط الموت والتّجدید عند البیاتی فی إطار أسطورة عشتار وتموز عند السّومریین وایزیس واوزیریس عند المصریین ورمز عائشة الإبداعی ولکن فی شعر الخیّام تظهر فی تحویل الإنسان إلى التّراب ثمّ تحویله إلى النّبات والکوز.
کلیدواژهها [English]
- الأدب المقارن
- الخیّام
- البیاتی
- یونغ
- اللّاوعی الجماعی
- الموت والتّجدید
- النّمط البدائیّة
عنوان مقاله [العربیة]
Archetype of Death and Rebirth in Khayyam & Al-Bayati's Poetry
چکیده [العربیة]
This study emphasizes the importance of interdisciplinary studies in achieving the goals of comparative literature based on the American literary school and the archetype of death and rebirth. It also uses analytical descriptive and inductive methods to test the theoretical capacities of Jung's collective unconscious and the archetypes to analyze the why and the how of literary similarities between Iran and Arabi literature, and especially in Khayyam and Bayati's poetry, the study explores and reveals the deep and common layers of archeology of these two texts, while emphasizing the relationship between literature and psychology which confirms the use of archetypes in the creation of the best literary works of different nations of the world and, most importantly, it shows the role of archetypes in justifying the literary similarities between Iran and Arab literature. The results indicate that both texts have deep and common foundations of the archetype of death and rebirth, which have led to widespread literary similarities and the closeness of the aforementioned texts. In the meantime, their minor differences in the manifestation of these archetypes can be seen in the manifestation of archetype, fore example, in Bayati's poetry, the archetype of death and rebirth are mostly expressed in the form of the Sumerian myth of Ishtar and Tammuz, the Egyptian myth of Isis and Osiris, and in the symbol made by Bayati, named: Aisha; but in Khayyam's poetry, it is mainly reflected in the transformation of man into dust and its transformation into greenery and plants and vegetables.
کلیدواژهها [العربیة]
- Comparative Literature
- Khayyam
- Al-Bayati
- Jung
- Collective Unconscious
- Archetype
- Death and Rebirth