دانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) لخلیل پروینی (دراسة ونقد)بررسی انتقادی کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) اثر خلیل پروینی113370FAمحمودحیدریدانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه یاسوج، محل خدمت فعلی دانشگاه شیرازJournal Article20150506الملخّص
نقد الکتب التّعلیمیّة والجامعیّة أمر ضروریٌّ مادام الأمر مبنیّاً ومنطبقاً علی تحسین التّعلیم حتّی تَظهر للمؤلّف الخبایا المظلمة وأن تُرفَع النّواقص فی الطّبعات اللّاحقة. فی مثل هذه الدّراسات النّقدیة من الأجدر أن یصبّ الدّارسون جلّ اهتمامهم فی الکشف عن النّقائص ونقاط الضّعف. من الکتب المنشورة حدیثاً فی مجال الأدب المقارن لطلبة أقسام اللّغة العربیّة وآدابها فی إیران لمرحلة البکالوریوس کتاب <em>الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة)</em> لخلیل پروینی والّذی طبع فی منظّمة «سمت». فی هذا المقال تمّ دراسة الکتاب المذکور فی قسمین: الأوّل الدّراسة الشّکلیّة والثّانی الدّراسة المضمونیّة وفی کلا المجالین یبدأ النّاقد ببیان نقاط القوّة ثمّ یتطرّق إلی مکامن الضّعف أو العیوب. من أبرز نتائج البحث أنّ التّقنیّات التّعلیمیّة کالانسجام والتّجنّب عن الإطناب وکون التّمارین والتّدریبات والأسئلة مفقودة فی هذا الکتاب وما استطاع المؤلّف أن یلبّی الحاجات المنشودة لمنظّمة «سمت» وطلّاب الأقسام العربیّة فی إیران فلهذا یحتاج الکتاب إلی التّعدیلات الأساسیّة وفقاً للمعاییر التّعلیمیّة.
چکیده
نقد کتابهای درسی و دانشگاهی که در راستای تحوّل و بهبود کیفیّت آموزشی صورت میپذیرد، امری ضروری است، تا زوایای پنهان و تاریکی که بر مؤلّف پوشیده بوده، آشکار گردد و در صورت امکان در چاپهای بعدی برطرف شود. در بررسیهای انتقادی، بیان کاستیها بر امتیازات فزونی دارد؛ و این خود تلاشی از جانب جامعة علمی برای ارتقا و غنای آن کتاب و رفع نواقص موجود است. یکی از کتابهای تازه انتشار یافته در حوزة ادبیّات تطبیقی که برای دانشجویان رشتة زبان و ادبیّات عرب در دورة کارشناسی تدوین شده، کتاب <em>الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة)</em> اثر خلیل پروینی است که توسّط انتشارات سمت به چاپ رسیده است. این پژوهش، به مطالعه و بررسی این کتاب در دو بخش کلّی: شکلی و محتوایی میپردازد و در هر قسمت، ابتدا امتیازات کتاب و سپس کاستیهای موجود بررسی میشوند. یافتههای پژوهش، بیانگر این است که کتاب از تکنیکهای لازم آموزشی؛ همچون انسجام مطالب، پرهیز از اطناب ممل، داشتن تمرین و سؤالات بحث و بررسی و... برخوردار نیست و نتوانسته است، اهداف آموزشی انتشارات سمت و جامعة دانشگاهی را محقّق سازد. لذا در صورت تجدید چاپ، نیاز به اصلاحات اساسی و کلّی دارد.
https://jccl.razi.ac.ir/article_370_77cc22d18b96438769a5820d6241807f.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521دراسة و نقد کتاب تاریخ ادبیات عصر عباسی در پرتو فرهنگ و تمدن ایرانیان باستان لوحید سبزیان-بورنقد و بررسی کتاب تاریخ ادبیّات عصر عبّاسی در پرتو فرهنگ و تمدّن ایرانیان باستان اثر وحید سبزیانپور1532371FAسجاددادفراستادیار گروه تاریخ، دانشگاه رازی کرمانشاهروح الهبهرامیدانشیار گروه تاریخ، دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20160227الملخّص
سیطرة الفرس واستیلاءهم علی رقعة کبیرة من العالم قدیما وفرت هدوء واستقرارا مکّنا الایرانیین من التّوسع من ثقافتهم والعلاقات الانسانیّة فیما بینهم. لقد تأثّر العرب بالحضارة الفارسیة إثر الهیمنة الدّینیّة والسیاسیّة الإیرانیّة الواسعة علی أجزاء کبیرة من العالم خاصّة علی بلاد الحیرة والیمن. عقب انتشار الإسلام وفتح إیران علی أیدی العرب أثرت الثّقافة والآداب الایرانیة ومعالم الحضارة الفارسیة البارزة أثرت بشتّی الطّرق وفی مختلف المجالات علی اللّغة العربیّة وثقافتها. مما أدّی إلی تقدّم العرب ورقیّهم علی صعید السّیاسة والحکومة والعلوم والآداب. یهدف هذا المقال دراسة کتاب <em>تاریخ أدبیات عصر عباسی در پرتو فرهنگ و تمدن ایرانیان باستان</em> لوحید سبزیانبور شکلا ودلالة. من أبرز ما توصّلنا إلیه عبر هذا البحث أنّ المؤلّف المحترم سعی جاهدا لمعالجة الموضوع اعتماداً علی المصادر القدیمة والجدیدة. ولقد حاولنا فی مقالنا هذا نقد الأثر فی الجانب الشّکلی والمضمونی والمنهجی وتسلیط الضّوء علی نقاط القوّة والضّعف فی الکتاب انطلاقا من مهمّة النّقد والنّاقد.
چکیده
چیرگی و سرآمدی ایرانیان بر بخش بزرگی از جهان باستان آن روز، استقرار و آرامشی پدید آورد که در سایة آن، مردمان توانستند به فرهنگسازی و گسترش روابط انسانی در میان خویش بپردازند. در عصر ساسانیان، در نتیجة نفوذ سیاسی و دینی گستردة ایران؛ به ویژه در دو منطقة حیره و یمن، اعراب به تدریج تأثیرات کلانی را از تمدّن ایرانی به دست آوردند. به دنبال گسترش اسلام و فتح ایران توسّط اعراب مسلمان، آداب و فرهنگ ایرانی به همراه جلوههای بارز تمدّن ملّت ایران از راههای گوناگون و در زمینههای متنوّع بر فرهنگ و زبان عربی تأثیر گذارد و موجبات پیشرفت و تعالی اعراب را در گسترة حکومت و سیاست، فرهنگ و ادب و علوم و فنون فراهم آورد. این نوشتار، بر آن است تا کتاب <em>تاریخ ادبیّات عصر عبّاسی در پرتو فرهنگ و تمدّن ایرانیان باستان</em>، اثر وحید سبزیانپور را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد نقد قرار دهد. بررسی کتاب نشان میدهد که مؤلّف کوشش نموده تا با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید به بررسی و تحلیل موضوع بپردازد. با این حال، از آنجا که ماهیّت نقد، بررسی، تحلیل و ارزیابی علمی نقاط قوّت و ضعف یک اثر در ابعاد شکلی، محتوایی و روششناسی آن با توجّه به معیارهای علمی نقد است، در این پژوهش نیز تلاش گردیده تا با توجّه به تعریف فوق به نقد اثر مذکور پرداخته شود.
https://jccl.razi.ac.ir/article_371_878a3ee4a4eac24180d8cb89cbb72e18.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521نقد لکتاب الصّراع بین الأدبین الفارسی والعربی لآذرتاش آذرنوشنقد کتاب چالش میان فارسی و عربی اثر آذرتاش آذرنوش3365372FAمهدیدشتیدانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی تهرانJournal Article20160310الملخّص
یمکن هذا البحث محاولة لنقد کتاب <em>الصّراع بین الأدبین الفارسی والعربی</em> فی القرون الأوّلیّة لمؤلّفه آذرتاش آذرنوش. وقد اخترنا لبحثنا هذا الطّبع الثّانی للکتاب وهو الّذی تمّ عام 1387 هـ ش. هذا وقد اقترح نظریّة الصّراع بین الأدب الفارسی والعربی لأوّل مرّة باحثون من أمثال ریشتر-برونبورغ وباسورث وکلود جیلیو. وقد خالف النّظریّة من أمثال جولی إسکات ومیثمی. وقد أخذ المؤلّف (آذرنوش) فکرته بناءً علی ما صرّح به فی الکتاب من کلود جیلیو. وقد طرح جیلیو الفکرة نفسها کفرضیّة عند مروره بکتاب <em>الاقتباس من القرآن</em> للثّعالبی. مع أنّ الثّعالبی نفسه لم یتطرّق إلیها. وقد سعی آذرنوش جاهداً لإثبات فرضیّة جیلیو بالاعتماد علی مصادر لم یکن جیلیو قد عرفها قطّ. وأمّا ما نرمی إلیه فی هذا المقال هو أن نثبت أنّ ما تبنّاه آذرنوش فی کتابه فیما یتعلّق بالصّراع بین الأدبین لیس له أساس من الصّحّة. وقد اعتمدنا فی بحثنا هذا ما قاله المؤلّف فی کتابه الّذی أسلفناه سابقاً.
چکیده
در این نوشتار، کوشیدهایم تا کتاب <em>چالش میان فارسی و عربی (سدههای نخست)</em> نوشتة آذرتاش آذرنوش را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم؛ نظریّة چالش میان فارسی و عربی، ادّعایی است که اوّل بار از جانب برخی از خاورشناسان همچون ریشتر - برونبورگ، باسورث و کلود ژیلیو ابراز شده است و البتّه هستند کسانی همچون جولی اسکات و میثمی که با آن مخالفند. در این میان، نویسندة کتاب، بنا به تصریح خود این معنا را از کلود ژیلیو وام گرفته است. ژیلیو این مطلب را به عنوان یک حدس، به هنگام مطالعة کتاب <em>الاقتباس من القرآن</em> ثعالبی طرح کرده با تذکار این نکته که ثعالبی خود از این چالش اسمی نبرده است. نویسنده بر مبنای قبول بیدلیل این حدس، کوشیده است تا با استمداد از مدارکی که ژیلیو نمیشناخته، درستی آن را تأیید کند. ما در این نوشتار، تنها بر مبنای اعترافات نویسنده، نشان دادهایم که ادّعای چالش، درست به نظر نمیرسد و مستندات مؤلّف به جای چالش، بیشتر بر تفاهم میان فارسی و عربی دلالت دارد. این پژوهش بر اساس چاپ دوّم کتاب است که در سال 1387 صورت گرفته و تمامی صفحات ارجاعی نیز متعلّق به همین چاپ است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_372_7f7b4135cd4d5b3cfc11fd5a93fa2031.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) لخلیل پروینی (نقد ودراسة)نقدی بر کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) تألیف خلیل پروینی6784373FAفرهادرجبیدانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه گیلانJournal Article20160305الملخّص
استقطب الأدب المقارن فی الأعوام الأخیرة اهتمام الجامعات والمعاهد العلمیّة وقد لقی الأدب المقارن فی الدّراسات الخاصّة بالأدبین الفارسی والعربی اهتماماً أکبر. نشر المجلّات وإقامة الملتقیات والمؤتمرات وطبع الکتب فی نطاق واسع ممّا یؤیّد ذلک. لا یخفی أنّ النّشاطات المذکورة توّاً بحاجة ماسّة للدّراسة والنّقد لکی یتمّ العمل علی رفع المستوی الکیفی فضلاً عن المستوی الکمّی. یهدف المقال الحاضر لدراسة کتاب <em>الأدب المقارن (دراسة نظریّة وتطبیقیّة) </em>لمؤلّفه خلیل پروینی والکشف عن مکامن قوّته وضعفه. وتشمل دراستنا الجانب الشّکلی والمضمونی کلیهما. من أبرز النّتائج الّتی توصلنا إلیها عبر الدّراسة أنّ الکتاب یتمتّع بمواصفات جیّدة من حیث الشّکل والصّورة کما یتّسم بسمات فنّیّة وعلمیّة جیّدة من حیث المحتوی. اللّهمّ إلّا فیما یتعلّق الجانب التّطبیقی من الکتاب فهو مأخوذ علیه فی بعض المواضیع حیث یکون من اللّازم أن یعید فیها المؤلّف المحترم النّظر فی الطّبعات التّالیة. فالکتاب بشکل عام یتمتّع بالمعاییر المتّبعة لتدوین الکتب الدّراسیّة للجامعات.
چکیده
ادبیّات تطبیقی در سالهای اخیر، بسیار مورد توجّه محافل علمی و دانشگاهی ایران بوده است. این رویکرد، به ویژه در پژوهشهای حوزة فارسی - عربی از اهتمام بیشتری برخوردار است؛ نشر مجلّهها، برگزاری همایشها و نگارش کتابهای گوناگون که در این زمینه حاصل شده است، مؤیّد این نکته است. البتّه، همة این تلاشها نیازمند نقد و بررسی است تا علاوه بر کمیّتگرایی به کیفیّت دستاوردها نیز توجّه شود. نوشتة حاضر، با هدف بررسی کتاب <em>الأدب المقارن دراسة نظریّة وتطبیقیّة</em> اثر خلیل پروینی بر آن است تا ضمن معرّفی اثر، به مواضع قوّت و ضعف آن اشاره نماید. به همین سبب، نگارنده، کتاب را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد، کتاب حاضر از لحاظ شکلی در سطح مطلوبی قرار گرفته است و از لحاظ فنّی و محتوایی، ضمن برخورداری از امتیازات لازم، در برخی موارد، به ویژه در بخش تطبیق، نیازمند بازنگری در چاپهای بعدی است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_373_a565060b125f8521a555dd2dbc740232.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521آراء محمّد السّعید جمال الدّین فی ضوء کتابه الأدب المقارن (دراسة ونقد)معرّفی و نقد دیدگاههای محمّد السّعید جمالالدّین در پرتو کتاب ادبیّات تطبیقی85114374FAتورجزینی ونددانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه رازی کرمانشاهنسرینپروش ورکارشناسارشد ادبیّات تطبیقی، دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20160304الملخّص
یعدّ محمّد السّعید جمال الدّین من روّاد الأدباء والکتّاب فی مجال الأدب المقارن الإسلامی فی مصر. من نتائج بحثنا هذا أنّ الشّاعر تأثّر بالمدرسة الفرنسیّة علی صعید النّقد الثّقافی من الأدب المقارن وبخاصّة فی الأدب المقارن الإسلامی ویعتبر هذا من أبرز سمات نزعته فی الأدب المقارن. لقد کرّس الشّاعر جلّ اهتمامه فی موضوع التّأثیر المتبادل فی ضوء الصّلات التّأریخیّة. زد علی ذلک أنّه عکف علی دراسة الأدب المقارن الإسلامی وبطریقة علمیّة علی غرار طه ندا هادفاً التّنقیب عن التّفاعل الثّقافی الّذی شهدته الشّعوب الإسلامیّة عبر التّأریخ وکما اهتمّ بنقد الجهود الّتی بذلتها الأمبریالیّة والنّاتورالیّة الغربیّة الرّامیة إلی تفریغ الشّعوب الإسلامیّة من هویّته الأصلیّة مستهدفاً من ذلک کلّه بیان أهمّیّة نظریّة الأدب المقارن الإسلامی وضرورتها. وقد تمّ إعداد هذا المقال خصّیصاً لدراسة وتحلیل مکانة الأدیب محمّد السّعید جمال الدّین وآراءه فی إطار الأدب المقارن وعلی وجه خاص نظریّته المتعلّقة بالأدب المقارن الإسلامی اعتماداً علی المنهج الوصفی – التّحلیلی المتّبع فی دراسة القضایا الأدبیّة.
چکیده
محمّد السّعید جمالالدّین از پیشگامان و مؤلّفان برجستة ادبیّات تطبیقی مصر در حوزة نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است. در حقیقت، یافتههای پژوهش، بیانگر این است که مشخّصة اصلی اندیشههای تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی و تأکید بر نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیّات تطبیقی، تأکید بر مسألة تأثیر و تأثّر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوهای علمی به بررسی ادبیّات تطبیقی اسلامی میپردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تأثیر و تأثّری را که ادبیّات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشتهاند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریّه (نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاشهای امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملّتهای اسلامی نیز میپردازد. این پژوهشِ توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی محمّد السّعید جمالالدّین، به تحلیل جایگاه و دیدگاههای وی در باب ادبیّات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی، میپردازد.
.
https://jccl.razi.ac.ir/article_374_e7aaf5d384787bcd7bdc4c4ec5df0b94.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521دراسة الکنایات المشترکة فی الأدبین الفارسی والعربی
(الأمثال المولّدة فی مجمع الأمثال للمیدانی نموذجاً)پژوهشی در کنایههای مشترک در ادب عربی و فارسی (نقد و مطالعة موردپژوهانه: امثال مولّد در مجمع الأمثال میدانی)115136375FAوحیدسبزیان پوراستاد گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه رازی کرمانشاههدیهجهانیدانشجوی دکتری زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20160305الملخّص
أورد أحمد بن محمّد المیدانی (518 هـ) فی کتابه مجمع الأمثال قرابة ألف مثل مولّد. قد عرّف الأدباء الأمثال المولّدة بأنّها: «الأمثال الّتی تفتقد الهویّة العربیّة وقد انحدرت إلی الثّقافة العربیّة من سائر الثّقافات». ممّا جعل الباحثین یعتبرون هذه الأمثال متأثّرة بالثّقافة الإیرانیّة وآدابها احتواها علی المزید من الکنایات المستخدمة لدی الفرس ممّا یکشف عن هویّتها الإیرانیّة. تفید نتائج هذه الدّراسة أنّ ثمة مماثلة کبیرة بین الأمثال المولّدة والکنایات الفارسیّة. وإذا اعترفنا بصبغة هذه الکنایات الإیرانیّة فلا بدّ من الاعتراف بنشأتها الإیرانیّة أیضاً. ذلک لأنّه یجب اعتبار الکنایات ممّا یتعلّق باللّغة الّتی نشأ وترعرع منها وفیها.
چکیده
احمد بن محمّد میدانی (518 هـ) در کتاب مجمع الأمثال 1000 مثل را به عنوان «المولّدون» معرّفی کرده است که در تعریف آنها گفتهاند: «امثالی که هویّت عربی ندارند، در ادب عربی بیسابقهاند و از فرهنگهای دیگر به زبان عربی سرایت کردهاند» از آنجا که به اعتقاد محقّقان، فرهنگ و ادب ایرانی بیشترین تأثیر را در ادب عربی داشته است، وجود کنایههای مشترک در امثال مولّد و ادب فارسی میتواند از کلیدهای بازگشایی راز هویّت این امثال باشد. نتیجة این پژوهش، نشان میدهد که پارهای از کنایههای موجود در امثال مولّد، شباهت زیادی به کنایههای ادب فارسی دارد و از آن جهت که کنایههای هر فرهنگ، متعلّق بدان فرهنگ است، این شباهت، نشاندهندة هویّت فارسی و ایرانی این امثال است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_375_ce04f43f3739fae686416a9f8d8b8559.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521کتاب مرایا للالتقاء والارتقاء بین الأدبین العربی والفارسی لحسین جمعة (دراسة ونقد)بررسی و ارزیابی کتاب مرایا للالتقاء والارتقاء بین الأدبین العربی والفارسی اثر حسین جمعه137154376FAمحمدرضاعزیزیاستادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه بیرجندJournal Article20160306الملخّص
یهدف المقال دراسة ونقد کتاب <em>مرایا للالتقاء والارتقاء بین الأدبین العربی والفارسی</em> لمؤلّفه حسین جمعه علی الصّعید الشّکلی والمضمونی. عرّفنا بدایة وقبل الدّخول فی صمیم الموضوع بالکاتب وذکرنا ما یلزمنا من مواصفات البحث وضرورته. ومن ثمّ قمنا بنقد ودراسة الکتاب المذکور أعلاه. فیما یتعلّق بالشّؤون الشّکلیّة کالتّنقیح وکیفیّة کتابة الحروف وعلامات التّرقیم وما إلی ذلک من القواعد العامّة للتّألیف ثمّ تطرقنا إلی الجانب المحتوائی وأخذنا بنظر الاعتبار ما یخصّه مثل تطابق العنوان مع عناوین الکتاب والمستوی العلمی للمصادر والمراجع والتّدقیق فی الإحالات واستخدام الآلیات العلمیّة النّاجحة لرفع المستوی التّعلیمی للکتاب ومدی توظیف المؤلف للمصطلحات الفنّیّة ذات صلة بالموضوع والاهتمام بتطبیق المناهج العلمیّة ورعایة الانتظام وحسن التّنسیق والتّبویب والاستفادة من المعلومات الحدیثة المعنیة بالعناوین والالتزام بالموضوعیّة أو الحیادیّة فی دراسة وتقییم الشّخصیّات ومدی صحّة ومصداقیّة المعلومات الواردة فی الأثر وموقف المؤلف من القیم الدّینیّة والثّقافة الإسلامیّة وخلاصة القول لقد حاولنا فی هذا البحث الاهتمام البالغ بما یتعلّق بالجوانب الظاهریة أو الدّاخلیّة من الکتاب علی قدر المستطاع.
چکیده
هدف مقالة حاضر، بررسی شکلی و محتوایی کتاب <em>مرایا للالتقاء والارتقاء بین الأدبین العربی والفارسی</em> به قلم حسین جمعه است. پیش از ورود به موضوع، شرححال مختصری از نویسندة کتاب بیان شده و مشخّصات و مسألة پژوهش، ذکر گردیده است. سپس نقد مؤلّفههای شکلی و دیداری اثر، همچون میزان رعایت قواعد عمومی ویرایش و نگارش، کیفیت حروفنگاری، صفحهآرایی و جامعیت صوری کتاب، مورد توجّه قرار گرفته است. عناصر محتوایی، همچون انطباق عنوان با مطالب کتاب، اعتبار علمی منابع، دقّت پژوهشگر در ارجاعات، بهرهگیری از ابزارهای علمی لازم برای تفهیم و تبیین موضوع، کیفیت و میزان کاربرد اصطلاحات تخصّصی و... در متن مقاله، بیان شده است. همچنین نظم منطقی و انسجام دادهها در کلّ کتاب یا در هر فصل، نوآوری و روزآمدی اطّلاعات، رعایت اصول منبعدهی علمی، شخصیّت و بیطرفی علمی پژوهشگر، میزان همخوانی دادههای علمی با مبانی و پیشفرضهای مورد قبول، رویکرد اثر نسبت به فرهنگ و ارزشهای دینی و... بررسی گردیده است؛ به عبارت دیگر، در این پژوهش توصیقی - تحلیلی، امتیازات و کاستیهای هر یک از عناصر درونساختاری و برونساختاری در کتاب مذکور، اشاره و در حدّ توان ارزیابی گردیده است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_376_3e1af6394f411186ed1788f2513593f4.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521سعید علّوش رائد التّعریف بمدارس الأدب المقارن فی اللّغة العربیّةنقد و بررسی کتاب مدارس الأدب المقارن اثر سعید علّوش155171377FAحسینکیانیدانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه شیرازJournal Article20160310الملخّص
بدأ تصنیف الکتب وتألیفها فی الأدب المقارن فی الأدب العربی سنة 1948. دراسة مسیرة هذه التّصانیف تکشف عن تجربتها المتأرجحة بین الصّعوبة والیسر. کتاب «<em>مدارس الأدب المقارن، دراسة منهجیة»</em>لسعید علّوش یُعدُّ من الکتب المؤثّرة فی تاریخ مصنفات الأدب المقارن العربی. المؤلّف علّوش بعدما صنّف کتابه الأوّل تحت عنوان<em> مکوّنات الأدب المقارن فی العالم العربی</em> (1986) أدرج بعض معلوماته فی کتابه الثّانی وذلک للأهمیّة الّتی کانت تحظی بها تلک المعلومات وطبعه بسنة 1987. یستهدف هذا المقال نقد الکتاب وتحلیله على أساس منهج التّحلیل المضمونی مبیناً عبر هذه المنهج المؤشرات الصّوریة والمعنویة للکتاب المدروس. تظهر نتائج البحث أنّ هذا الأثر کان فترة ظهوره وفی عصره، کتاباً ناجحاً نافذاً مؤثراً کما أنّه فتح آفاقاً جدیدةً نحو الأدب المقارن للباحثین العرب، حیث عرّف الباحثین بالأطر النظریة لکلّ مکتب ومهّد الأرضیة المناسبة للدراسات الجدیدة فی الأدب المقارن. المنهج الّذی سلکه علّوش فی هذا الکتاب، هو منهج تحلیلی نقدی و لم یتبع مدرسة خاصة فی دراسته إلّا أنّ هذا الکتاب یعانی من مشکلتین بارزتین؛ الأولى: أنّ هذا الکتاب بأکمله لیس إلّا نسخة معادة لمضامین الکتاب الآخر للمؤلف نفسه الّذی تمّ طبعه قبل هذا الکتاب بعام واحد والثّانیة: یرکّز الکاتب جلّ اهتمامه على معالجة آراء المنظّرین ویضرب الصّفح عن ذکر المنهج و المؤشرات المتواجدة فی الدّراسات المقارنة لکلّ مدرسة ادبیة.
چکیده
نگارش کتاب در موضوع ادبیّات تطبیقی از سال 1948 در ادبیّات عربی آغاز شد. بررسی جریانشناسانة این آثار نشان میدهد که این نگارشها فراز و نشیبهایی را تجربه کرده است. کتاب <em>مدارس الأدب المقارن، دراسة منهجیة</em> نوشتة سعید علّوش از کتابهای تأثیرگذار در تاریخ نگارشهای ادبیّات تطبیقی است. نویسنده پس از نگارش کتاب <em>مکوّنات الأدب المقارن فی العالم العربی</em> (1986) به دلیل اهمّیّت مطالب گفته شده در آن کتاب، مطالب آن را در کتاب دوّم خود قرار داد و در سال 1987 به چاپ رساند. این نوشتار با هدف تبیین مؤلّفههای جامعیّت صوری و ابعاد محتوایی و با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی به نقد و تحلیل کتاب پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که این اثر، در زمان خود، کتاب تأثیرگذار و موفّقی بوده و افق تازهای به روی ادبیّات تطبیقی گشود. کتاب، پژوهشگران ادبیّات تطبیقی را با مبانی و چهارچوبهای نظری هر مکتب آشنا کرد و زمینة پژوهش جدید در ادبیّات تطبیقی را فراهم آورد. روش علّوش در این کتاب، تحلیلی - نقدی است و در پژوهش خود، پیرو مکتبی خاص نیست؛ امّا دو اشکال در کتاب بسیار روشن و واضح است: اوّل اینکه تمام کتاب، تکرار مطالب کتاب دیگر نویسنده است که یک سال پیش از این به چاپ رسیده است و دیگر اینکه، نویسنده بیشتر به بررسی نظریّة صاحبنظران هر مکتب میپردازد و به روش و چگونگی پژوهش هر مکتب و مؤلّفههای آن در پژوهش تطبیقی اشاره نکرده است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_377_228fe611a7cdb89236ffae2c2b152c8c.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651562120160521ملحق العددپاره ها و نکته ها175186666FAJournal Article20160110غیر محکمةتعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد، ضروری است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_666_c9f080cb7cd05eb47a7f320d358c5d53.pdf