دانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522النظرة النقدیة لإحسان عبّاس وعبدالحسین زرّینکوب
فی التفاعل مع الثقافة والأدب الغربیرویکرد نقدی احسان عبّاس و عبدالحسین زرّین کوب در تعامل با فرهنگ و ادبیّات غرب128212FAابوالحسنامین مقدسیدانشیار گروه زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه تهران0743-6934-0003-0000داودشیروانیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شهید بهشتی تهرانJournal Article20150311احسان عبّاس و عبدالحسین زرین کوب من الباحثین الممتازین الذَینِ قد تألّقا فی مجال التفاعل مع الأدب و الثقافة الغربیة، کما فی مجال النقد الأدبی المعاصر للعربیة و الفارسیة؛ و قد تطرّقا إلی التحقیق و البحث فی هذا المجال، بإستخدام منهج التجربة والخطأ، وقد درّسا جمیع التأثیرات التی قد وقعت خلال فترات من التاریخ، من الیونان القدیم حتی الیوم بین أدبی الشرق والغرب. و قد حصلا علی هذه النتیجة بأن هذا التفاعل الثقافی کان دائماً بین هذین الأدبین ولایزال کذلک؛ ولکن هذا التفاعل لا یعنی أن تنفیذ مبادئ إحدی هذه الثقافات، من الممکن تطبیقها علی أدب و ثقافة أمة أخری دائماً. إنهما اختارا موقفاً واعیآً حاسماً إزاء النظریات النقدیة الغربیة التی قد دخلت فی النقد العربی و الفارسی منذ ألازمان السابقه حتی الیوم، و مع استعراض هذه النظریات و قبولها، لم یبقا مستسلماً و مقلداً لها دون الوعی ابداً. <br /> بناءاً علی هذا، حاولنا فی هذه الدراسة، -معتمدین علی المنهج الوصفی- التحلیلی-، أن نشیر إلی التفاعل الثنائی و المعتاد بین الأدب و الثفافة الشرقیة و الغربیة؛ وأیضاً نقارن بین آراء و تعلیقات هذین الناقدین المعاصرین کمحققی الادب المقارن، فی مجال الکیفیة و المستوی لهذه التفاعلات، فی الماضی و الحاضر، و مستوی اتجاههما بنسبة تراثهما و أیضاً بنسبة الأدب و الثقافة الغربیة المعاصرة.احسان عبّاس و عبدالحسین زرّینکوب از جمله پژوهشگران برجستهای هستند که در عرصه تعامل با فرهنگ و ادبیات غرب به مانند عرصة نقد ادبی معاصر عربی و ایرانی، با استفاده از روش آزمون و خطا به تحقیق و بررسی در این حوزه پرداختهاند. آنها همه تأثیر و تأثّرهایی را که در طول تاریخ و در طی ادوار مختلف، از یونان قدیم تا به امروز، بین دو ادب شرق و غرب صورت گرفته، مورد بررسی و نقد قرار داد و به این نتیجه رسیدهاند که این داد و ستد فرهنگی، همواره بین این دو ادب وجود داشته و دارد. اما این تبادل به این معنا نیست که تطبیق همة اصول یکی از این فرهنگها بر ادب و فرهنگ دیگری همواره امکانپذیر باشد. آنان همچنین در برابر نظریههای نقد غربی که از دیرباز تا به امروز وارد ادبیّات عربی و فارسی شدهاند، موضع کاملاً آگاهانه برگزیدهاند و ضمن بررسی و پذیرش آنها تسلیم و مقلّد محض نبودهاند.<br /> بر این اساس، در این پژوهش، تلاش شده است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، ضمن اشاره به تعامل دوجانبه و همیشگی ادبیّات و فرهنگ شرق و غرب، آرا و نظرات این دو ناقد معاصر را در زمینه چگونگی و میزان این تعاملات در گذشته و حال و میزان گرایش هر یکی از آنها به ادبیّات و فرهنگ گذشته خود و همچنین به ادبیّات و فرهنگ معاصر غرب، بررسی و مقایسه کنیم.<br /> https://jccl.razi.ac.ir/article_212_c4357f3dd40b245d923953e3b75286e5.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522دراسـﺔ القومیـﺔ الإیرانیـﺔ و العربیـﺔ و إنعکاسِها فی شعرِ
عصر المشروطـﺔ الإیرانیـﺔ و النهضـﺔ العربیـﺔبررسی ناسیونالیسم ایرانی و عربی و بازتاب آن در شعر دوران مشروطه ایران و نهضت عرب2950213FAاحمدخاتمیاستاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانکاظمدزفولیاناستاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانفرهادشاکریدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانJournal Article20150212القومیة من المصطلحات التی دخلت الأدب السیاسی بعد التعرّف علی الثقافة الغربیة وحضارتها فی بدایة القرن التاسع عشر. کان ظهورها إلی حد کبیر نتاج الإستعمار و لکن بعد مدة أصبحت من وسائل النضال ضدّ الاستعمار. أحداث هذه الفترة أثّرت علی جمیع جوانب الحیاة الإجتماعِیة و الشعراء لم یستطیعوا أن ینعزلوا مِنها بل ساهموا کالمصلحین الاجتماعیین و السیاسیین و جعلوا فحوی شعرهم فی خدمة المسائل السیاسیة و الاجتماعیة لاسیما القومیة و من ثمّ أخرجوا الشعر من الحالة الذهنیة إلی الحالة العینیة. فی هذا المقالِ قارنّا بصورة توصیفیة ـ تحلیلیة القومیة الایرانیة و القومیة العربیة علی أساس أربع مقوماتها الأساسیة و هی اللسان، والتاریخ و الثقافة، والوطن أو الأرض، والدین فی أشعارکبار الشعراء الایرانیین والعرب فی عصر النهضة وعصر المشروطة المقاربین ونهدف أن نُری تصویرا جامعا فی هذا المجال. ووصلنا الی هذه النتیجة أنّ القومیة العربیة کانت مواجهة بمسائل و نقاشات کثیرة لتفرّق الدُول العربیة وتنوّع تأریخها وتعدّد الأدیان والموقف الثنائی إزاء الدولة العثمانیة. القومیة العربیة رکّزت علی اللسان تمرکزا أکثر من سائر العناصر واستفادوا منه لتوحید الناس ولکنّ الشعراء الایرانیین رکّزوا علی التاریخ و الثقافة و الوطن ولم یعتنوا باللسان إعتناء کثیرا. اما دین الاسلام کان من العناصر الرئیسیة فی تکوین القومیة الایرانیة والعربیة خلافا للقومیة الاوروبیة التی کانت فی نزاع دائم مع الدین.
ناسیونالیسم از جمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و رشد آن، زیادی محصول استعمار بود. ازآنجای که وقایع این دوران تمامی جنبههای زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده بود، شاعران این دوره در نقش مصلحان اجتماعی ظاهر شدند و محتوای شعرشان را در خدمت بسط اندیشه های جدید مخصوصاً ناسیونالیسم قرار دادند که در نتیجه شعر از حالت ذهنیتگرایی بیرون آمد و حالت عینیتگرا و رئالیستی یافت. در این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و چهار مؤلفه ناسیونالیسم؛ یعنی زبان، تاریخ و فرهنگ، سرزمین و دین در شعر شاعران بزرگ این عصر بررسی شده با این هدف که دیدگاهی نسبتاً جامع و گویا ارائه شود. در نهایت این نتیجه به دست آمد که ناسیونالیسم عربی به دلیل پراکندگی سرزمین، تنوع تاریخی، تعدد ادیان و نقش دوگانه حکومت عثمانی با چالشهای زیادی روبرو بوده است. در ناسیونالیسم عربی، زبان عربی بیش از سایر مؤلّفهها مدنظر بوده، ولی در میان شاعران ایرانی، بیشتر بر تاریخ و فرهنگ و سرزمین تکیه شده است. دین اسلام نیز به دلیل حضور تاریخی و مبارزه با استعمار در میان شاعران ایرانی و عربی به عنوان یکی از عناصر ناسیونالیسم مورد توجّه قرار گرفت؛ از این روی ناسیونالیسم ایرانی و عربی بر خلاف نوع اروپایی نه تنها ضد دین نبود بلکه رنگ دینی هم داشت.
https://jccl.razi.ac.ir/article_213_63e5362c7f3c5314d2199e2a3e7c1c98.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522تجلّیات الواقعیة السحریة فی الروایتین(دراسة مقارنةتحلیل تطبیقی کاربست رئالیسم جادویی در دو رمان «حارس المدینة الضائعة» و «کولی کنار آتش»5174214FAمحمدخاقانی اصفهانیاستاد گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه اصفهانسیدمحمدرضاابن الرسولدانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه اصفهانرقیهصادقیکارشناس ارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه اصفهانJournal Article20150129یعتبر النظر إلی الأدب من منظور الواقعیة السحریة من الأسالیب الحدیثة وذات الکفائة فی فن الروایة؛ و فی یومنا هذا مع توظیف هذا الأسلوب یتطرق إلی تحلیل أنواع التعارض والصعوبات الاجتماعیة والسیاسیة والأدب الشعبی. من هذه الروایات یمکن الإشارة إلی روایة <em>کولی جنب النار</em> لِمنیرو روانیبور روائیة بلادنا المعاصرة؛ و<em>حارس المدینة الضائعة</em> لإبراهیم نصرالله الکاتب والناقد الفلسطینی المعاصر. لقد تبین فی هذه المقاله المفاهیم و المبانی الواقعیة السحریة مع الترکیز علی وجهة نظر الادباء والناقدین البارزین، ویتجلّی ذلک بکل وضوح فی فن: التشخیص والفضاء فی الروایتین. هذه الدراسة تتطرق إلی دراسة تجلیات الواقعیة السحریة مع الترکیز علی عناصر الشخصیة و الفضاء، فی الروایتین. وتجلیات الملامح الواقعیة السحریة تتبلوّر فی الشخوص، الوهم والخیال، الخوف من الوحده، التحوّل الروحی؛ والفضاء الوهمی، والاستغراب.
گرایش به سبک رئالیسم جادویی در ادبیات، یکی از شیوههای جدید و کارآمد در حوزه داستاننویسی است که امروزه با به کارگیری این سبک به تحلیل انواع تضادها، مشکلات اجتماعی، سیاسی و ادبیّات فولکور به صورت ضمنی میپردازد؛ از جمله این رمانهای رئالیسم جادویی میتوان به <em>کولی کنار آتش</em> نوشته منیرو روانیپور داستاننویس معاصر ایران، و <em>حارس المدینة الضائعة</em> اثر ابراهیم نصرالله نویسنده و منتقد فلسطینی اشاره کرد. در این مقاله مفاهیم و مبانی رئالیسم جادویی با توجه به دیدگاه منتقدان و صاحبنظران ادبی تعریف و تبیین شده و سپس رمانهای ذکر شده با توجه به ویژگیها و مؤلّفههای رئالیسم جادویی تحلیل شدهاند. پژوهش حاضر به بررسی کاربست رئالیسم جادویی با تکیه بر عناصر شخصیت و فضا در این رمانها میپردازد و کاربست جلوههای رئالیسم جادویی در رویکردهایی همچون: شخصیّتها، وهم و خیال، ترس از تنهایی، استحالۀ روحی و فضای وهمآلود، تعفّنبار و اغراقی، نمود یافتهاند.
https://jccl.razi.ac.ir/article_214_892e82a6400981bda1095e3452f8027f.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522دراسة مقارنة فی آداب الحرب مرتکزة علی عیون الأخبار والشاهنامهبررسی تطبیقی آیین سپاهیگری ایران باستان با استناد به عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامۀ فردوسی75104226FAوحیدسبزیان پوردانشیار گروه و زبان ادبیّات عربی، دانشگاه رازی کرمانشاهکاوهقنبریکارشناس ارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20150216عندما نقارن أدب الحرب فی <em>عیون الاخبار</em> مع نظیره فی ا<em>لشاهنامه</em> یتبیّن لنا أن أدب الحرب وفنونه فی العهود القدیمة من تاریخ إیران،کان یتّبع مبادئاً خاصة متقدّمة؛ بما فیها أساسیَّات تصفیف الجیش التی کانت تحتوی علی حشد البیادق والخیَّالات وراکبوالفیلة والجند العسر، والقلب والمیمنة والمیسرة والمادَّتین. وکان للجیش الإیرانی علم التخطیطات العسکریة وعلم نفس الحرب؛ وکان یستفید من فنون خاصة لتحدید الوقت وتوقیت الزحف المناسب، وحشد الجیش وفقا لهبوب الریاح وضوء الشمس وتوفیر المیاه والعتاد، والحفاظ علی المعلومات، ودسائس البیات والدفاع ضدها، وفتح الحصون، وأخیرا رفع معنویات الجنود وزرع الیأس فی قلب العدوّ. ومع مقارنة المؤَلَّفَین، إضافة إلى التعرف على بعض القواعد وآداب إیران القدیمة للحرب، یظهر لنا أن الشاهنامه بالتحدید فی مجال فنون الحرب خلافا لبعض الباحثین، فقد تأثرت بالآداب والثقافة الإیرانیة القدیمة. ومن خلال المقارنة بین الکتابین اللذین ذکرناهما أعلاه وباستخدام الأسلوب التأریخی والتحلیلی إننا نرید أن نعطی مؤشرات من الجیش الإیرانی فی العهود القدیمة، وما إلی ذلک سنشیر إلی أن الفردوسی کان أمیناً فی نقل مصادره المعروفة فی خداینامه.
مقایسة <em>عیون الأخبار</em> ابن قتیبه و<em> شاهنامه</em> فردوسی نشان میدهد که فنون نبرد در ایران پیش از اسلام از مبانی نظری خاصی برخوردار بوده است. از جمله آن مبانی نظری میتوان به آرایش سپاه اشاره کرد که مواردی مانند استقرار پیادهگان، سواران، فیلسواران، جنگجویان چپ دست، قلب، میمنه، میسره، مقدّمه و ساقة لشگر را در برمیگیرد. ایرانیان پیش از اسلام، روانشناسی جنگ و تاکتیکهای نظامی آن را به خوبی میدانسته و برای تشخیص زمان و مکان حمله، استقرار سپاه، با توجه به وزش باد، تابش خورشید، دسترسی به آب و آذوقه، حفظ اطّلاعات، شبیخون و دفاع، تسخیر قلعهها، تقویت روحیۀ سربازان و تضعیـف روحیة دشمن از فنون ویژهای بهرهمند بودهاند. از مقایسه این دو اثر، افزون بر روشن شدن برخی مبانی نظری مـربوط به ارتش ایران، معلوم میگردد که <em>شـاهنامه</em> فردوسی در بخش نظامی و آداب سپاهیگری از آیینها و فرهنگ ایران پیش از اسلام تأثیر پذیرفته است. در این مقاله با استفاده از روش تاریخی -تحلیلی، سر نخهایی از ساختار و مبانی نظری ارتش ایران ارائه داده، نشان دادهایم که حکیم توس در نقل منابع خود یعنی خداینامهها، امین بوده است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_226_cee45d8845a6f09c2c807713edd19986.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522دراسة مقارنة للأسلوب اللغوی والفکری وتحلیل اللغة الجنسیة
فی أشعار بروین اعتصامی و نازک الملائکةبررسی تطبیقی سبک زبانی و فکری و واکاوی زبان جنسیّتی در اشعار پروین اعتصامی و نازک الملائکه105125216FAقاسممختاریدانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی دانشگاه اراکمعصومهدرخشانکارشناس ارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه اراکJournal Article20150224الأدب المقارن یبحث عن الجوهر الرئیسی للأدب حتّی یوفّر التّفاهم والسّلام العالمی بتقریب الفکر البشری. إن بروین إعتصامی و نازک الملائکة من شهیرات الشاعرات فی الأدب الفارسی والأدب العربی. هذا البحث مع افتراض أن بین المؤشر الإجتماعی الجنسیّ وخصائص لغة المرأة علاقة مباشرة ومنتظمة؛ عبر اتکائه علی النّزعات العامة المؤثرة علی التّصرفات الکلامیة فی لغة النّساء یحاول أن یُثبت أن بروین إعتصامی ونازک الملائکة تتبعان مواصفاتهما الرّوحیّة النّسویّة فی کثیر من الخصائص اللغویة کإستخدام الصور والمعجم اللغوی، والتراکیب، والأنماط اللغویة، واختیار المواضیع وتطبیق خصائص ماوراء اللغة فی شعرهما بحیث یمثل شعرهما تماماً الأسلوب النسوی. إذن یمکننا القول أنَّ شعر بروین اعتصامی ونازک الملائکة نموذج حقیقی لانتقاءاتٍ لغویةٍ نسویةٍ وأن شعرهما یمثّل الخُلق والأسلوب النسوی وتتمثل فیه اللغة التابعة لجنسهما. هذا البحث یقارن الأسلوب النّسوی فی أشعار هاتین الشاعرتین. یرجع اختلاف أشعارهما فی کمیة استخدام المواضیع النّسویّة وهذه المواضیع أکثر وأبرز فی أشعار بروین إعتصامی. وقد تم هذا البحث استناداً إلى المدرسة الأمریکیة فی الأدب المقارن.
ادبیّات تطبیقی در پی یافتن جوهرۀ اصلی ادبیّات انسانی است تا با شناخت آن بر غنای فکر و اندیشۀ انسان بیافزاید و با نزدیک ساختن فکر و اندیشۀ انسانها، زمینۀ تفاهم و صلح جهانی را فراهم سازد. پروین اعتصامی و نازک الملائکه از شاعران بنام و صاحب سبک در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش حاضر با فرض بر این اصل که بین متغیّرهای اجتماعی جنس و ویژگیهای زبانی گروههای آن، ارتباطی مستقیم و قاعدهمند وجود دارد، سعی دارد تا با تکیه بر گرایشهای عام حاکم بر رفتارهای کلامی گروه زنان، ثابت نماید که پروین اعتصامی و نازک الملائکه در بیشتر مختصّات زبانی از جمله: استفاده از صورتها و اقلام واژگانی، کاربرد ساختها و الگوهای زبانی، انتخاب موضوع و ویژگیهای کاربردی و فرازبانی، کاملاً موافق با روحیّات و خلق و خوی زنانه عمل کردهاند؛ بنابراین میتوان آثار پروین اعتصامی و نازک الملائکه را نموداری واقعی از گزیدههای کلامی یک زن دانسته و نشان داد که اشعار این دو شاعر بیانگر خلق و خوی و سبک زنانه است و بیشتر ویژگیهای زبان جنسیّتی گروه جنس خود را منعکس نموده است. تفاوت اشعارآن دو در کمّیت به کارگیری مضامین زنانه است و این مضامین در اشعار پروین اعتصامی برجستهتر مینماید. این پژوهش براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی صورت گرفته است.
https://jccl.razi.ac.ir/article_216_12f50ff4e327b654f0bb0112efd8f10c.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522تحلیلُ ماهیّة الأمواج الإیجابیة والسلبیة فی شعر المقاومة العربی والفارسی
تطبیقاً لأسلوب «جیلبر دوران» فی النقد الأدبیتحلیل ماهیّت موجهای مثبت و منفی در شعر مقاومت عربی و فارسی (بر اساس نظریة «ژیلبر دوران» در نقد ادبی)127150217FAیحییمعروفاستاد گروه زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه رازیروژیننادریکارشناس ارشد زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه رازیJournal Article20150307إن حرکة الصحوة الإسلامیة فی الدول العربیة، وهجوم صدام علی إیران بصفتها کحوادث عظیمة فی القرن العشرین سیطرت علی قریحة الشّعراء. هؤلاء الشعراء وقفوا بجانب المقاتلین لسدّ هجوم الأعداء فخلقوا مضامینَ سامیة کالشهادة فی سبیل الله والصمودة فی سبیلِ الحق مقابل مضامینَ کالظّلم والاستعمار؛ فلهذا خَلقوا تقنیةً فنیة تشتَملُ شحنةً عاطفیةً إیجابیةً أو حقیقةً وحالةً سلبیةً.
النّظرُ إلى الشّعرِ الحدیث مِن هذه الزاویة له جذورٌ فی آراءِ المحلّل الأدبی الفرنسی «جیلبر دوران» الّذی اعتقد بأنَّ جمیع المفردات والتعبیرات فی دائرة الألفاظ لِذهن شعراء شعر الحرب تنقسم إلی قسمین:القسمُ الأول هو الألفاظ الطّاهرة والإلهیة والقسم الثانی هو الألفاظ القذرة والشّیطانیة؛ بما أن هذه النظریّة تطرَّقت إلی مباحث معرفة الإنسان وعلم الاجتماع وکذلک نقد الدّراسات الّتی ترتبط بالأساطیر؛ فلهذا تساعد الباحث فی نظرته الخاصّة إلی شعر الحرب، خاصّة فی إدراک المفاهیم والتعبیرات للخیال الشاعریّ.
بناءاً علی هذا تسعی هذه الدّراسة وفقا للأسلوب التوصیفی التّحلیلی لـ«جیلبر دوران» وفی ضوء المنهج الوصفی أن تسلط الضوء علی أن الحرب وآثارها کیف أثرَّت علی البینة الشعریة لفظا ومعنیً فی کل من الأدبین الفارسی والعربی. وبالتالی کیف نتجت عنها الإتجاهات الإیجابیة والسلبیة فی النظام الشعری.
نهضت بیداری اسلامی درکشورهای عربی و حملة عراق به ایران، به عنوان رخدادهای بزرگ قرن بیستم، طبع شاعران را تحت الشّعاع قرار داده است؛ آنان همدوش رزمندگان به پاخاستند و در قالب واژگان، مضامینی همچون شهادت و استقامت در راه حق را در برابر مضامینی چون ظلم و استعمار قرار داده و بدین نحو تصاویری را که یا دارای بار عاطفی مثبت است و یا حقیقت و حالتی منفی دارد، خلق کردهاند؛ نگریستن از این زاویه به شعر معاصر پایداری، ریشه درآرای نظریّهپرداز فرانسوی «ژیلبر دوران» دارد که معتقد است؛ تمام واژگان و تعبیرات در دایرة واژگانیِ ذهنِ تصویرگرانِ شعر جنگ، به دو دسته تقسیم شده است: دستة واژگان اهورایی و دستة واژگان اهریمنی؛ نظریّة «ژیلبر دوران» به دلیل آنکه پا را از حیطة انسان- جامعهشناسی فراتر نهاده و به نقد اسطورهشناختی کشیده شده است، میتواندکمک شایانی به نگاه فرامتنی به شعر جنگ، خصوصاً در فهم دقیقتر مفاهیم و تعبیرات در خیال شاعرانه کند؛ لذا این مقاله با تکیه بر نظریة نقدی وی و با روش توصیفی– تحلیلی درصدد آن است تا نشان دهد که جنگ و تحوّلات ناشی از آن چگونه بر ساختار لفظی و محتوایی شعر خواه در ادب فارسی و خواه در ادب عربی تأثیر گذاشته و موجب به وجود آمدن مدارهای منفی و مثبت و قطبهای متضادی در نظام شعر میشود.
واژگان کلیدی: شعر پایداری عربی و فارسی، ژیلبر دوران، قطبهای متضاد، ادبیّات تطبیقی.https://jccl.razi.ac.ir/article_217_da99483643d9241d49a43fe35968ded5.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522البحث عن معنی اغتنام الفرصة الخیّامی فی شعر علی محمود طه المصریواکاوی اندیشة دم غنیمت شمری خیّامی در شعر علی محمود طه مصری151175218FAفرامرزمیرزاییاستاد گروه زبان و ادبیّات عرب دانشگاه بوعلی سینا همدانخلیلپروینیدانشیارگروه زبان و ادبیّات عرب دانشگاه تربیت مدرس تهرانابوالفضلرحمنیدانشجوی دکترای رشتة زبان و ادبیّات عرب دانشگاه بوعلی سینا همدانJournal Article20150307إنّ إغتنام الفرصة، أی استذکار اللحظات، نسیان العدید من المرارات الماضیّة و الابتعاد عن المخاوف المستقبلیّة، هی ظاهرة معنویة فی الشعر الخیامی حیث تتکون من نظرة عمیقة إلی العالَم الداخلیّ الملیء بالرموز فضلا عن ذلک تعتبرُ الأسئلة الوجودیّة من سماتها البارزة. ینعکس هذا المفهوم علی نطاق واسع فی شعر شعراء العرب المعاصرین، و إستثناءً علی أنّه قد یخلطه مع المتعة الأبیقوریّة و قلَّلُوه إلی حدّ المحبوب الحسیّ. <br />إنّ علی محمود طه، الشاعر المصریّ أحدُ اولئک هؤلاء الشّعراء الذی قد أخذ فکر إغتنام الفرصة من الخیّام و لکن یعبّره فی سیاق المفاهیم الحسیّة. هذه الدراسة تحاول لتمثّل کیف علی محمود طه التعرّف علی هذا الفکر الخیامیّ و أیّ التأویلات الإنحرافیّة حدّثتْ فی شعره ؟ لقد أجابها الکتّاب من رؤیة مقارنة فی ضوء منهج تحلیلیّ –وصفیّ و بناءً علی المنحی النقدیّ عن الأسئلة المذکورة. یبدو علی محمود طه لم یکن یتعرف علی مصادر الفکر الخیامیّ بطریقة مباشرة، بلْ إنه عرفه عن طریق تأویل ملهم من ترجمات الرباعیّات باللغة الإنجلیزیّة و العربیّة و قد نحی موقف المادیّ و ذی المتعة أو الأبیقوریّة من هذا الفکر الخیامیّ. <br /> <br /> دم غنیمت شمری؛ به معنای پاسداشت لحظهها، فراموشی تلخیهای گذشته وکنارنهادن نگرانیهای آینده، پدیدهای است معنایی در شعر خیّام که از نگرشی ژرف به جهانِ سربسته و پر رمز و راز شکل میگیرد و پرسشهای وجودگرایانه از ویژگیهای بارز آن به شمار میرود. این مفهوم در شعر شاعران معاصر عرب، انعکاسی گسترده دارد، با این تفاوت که گاهی آن را با خوشباشی و لذّتطلبی اپیکوری اشتباه گرفته و در حد یک کامجوی حسّی کاهش دادهاند. علی محمود طه، شاعر مصری از آن دسته شاعرانی است که اصل اندیشة دم غنیمت شمری را از خیّام گرفته است، اما آن را در قالب مفاهیم حسّی بیان میکند. این پژوهش میکوشد تا نشان دهد؛ چگونه علی محمود طه با این اندیشة خیّامی آشنا شده و چه برداشتهای انحرافی از آن در شعرش روی داده است؟ نگارندگان با چشم اندازی تطبیقی و روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی انتقادی به پرسشهای فوق پاسخ دادهاند. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که علی محمود طه مستقیماً با منبع فارسی اندیشة خیّامی آشنا نبوده، بلکه با برداشتی الهامگونه از ترجمههای انگلیسی و عربیِ رباعیّات خیّام، رویکردی مادی گرایانه ولذّت طلبانه به این اندیشه دارد. <br /> https://jccl.razi.ac.ir/article_218_bcce5cf65c8bc3c0e74cb3e90b09967e.pdfدانشگاه رازیکاوش نامه ادبیات تطبیقی2676-651551720150522ملحق العددپاره ها و نکته ها177193670FAJournal Article20150129تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجله «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2- این بخش، ارزش علمی – پژوهشی ندارد.3- رعایت اصول فنی و اخلاقی نقد، ضروری است.https://jccl.razi.ac.ir/article_670_871ec13837a42742b7b0f38125ffb216.pdf