2024-03-28T15:39:17Z
https://jccl.razi.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=146
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
رباعیّات خیّام و صلاح جاهین در آیینه ادبیّات تطبیقی
محمدنبی
احمدی
انتها
فیروزی
رباعیات خیام نیشابوری، یکی از مجموعههای شعری است که در مجامع بینالمللی به دلیل روح انتقادی و سنّت ستیزی آن، به شهرت فراوانی دست یافته است؛ به گونهای که کمتر اثر دیگری با این نوع شعری و موضوع آن برابری میکند. صلاح جاهین، شاعر، کاریکاتوریست، هنرمند و روزنامهنگار معاصر مصری، دارای رباعیات در خور توجّهی است. در این مقاله برآنیم با بررسی دیوان دو شاعر به اندیشههای مشترک آنها اشاره نماییم. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر ادبیّات تطبیقی؛ براساس مکتب فرانسوی و با تکیّه بر دیوان دو شاعر است. فرضیۀ پژوهش بر این نکته استوار است که چون رباعی یک قالب ایرانی است و از آنجا که بیشترین ترجمۀ رباعیات خیام در کشور مصر صورت گرفته است، احتمال داده میشود که صلاح جاهین از خیام تأثیر پذیرفته است. هرچند نویسندگان این مقاله معتقدند که این مسأله، تأثیرپذیری مطلق نبوده، بلکه در اشعار صلاح، نوعی نوآوری نیز وجود دارد؛ برای نمونه، وی در پایان هر رباعی، واژۀ «عجبی» را میآورد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مضمونها و رویکردهایی همچون؛ زندگی، مرگ و نیستی، جوانی، معشوق، شراب، فصل بهار، روش فلسفی و بهرهگیری از مفاهیم قرآنی، از اندیشههای مشترک خیام و صلاح به شمار میآیند.
ادبیات تطبیقی
شعر عربی و فارسی
قالب رباعی
خیام
صلاح جاهین
2018
08
23
1
23
https://jccl.razi.ac.ir/article_938_8e8de888cb4ca2da1c1e86ce7377003e.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
بررسی و تحلیل تطبیقی وحدت وجود در شعر ابن عربی و شمس مغربی
فریبا
اکبرزاده
مفهوم وحدت وجود در تصوّف اسلامی، با نام ابن عربی شناخته شده است. چنین مفهومی که بر تعبیرهایی همچون؛ وحدت پروردگار و هستی، خداوند تنها وجود حقیقی جهان، آفرینش سایهای از آن وجود حقیقی و... استوار است، بازتاب گستردهای در میان صوفیان وعارفان ایرانی داشته است. شمس مغربی یکی از شاعران و بزرگان تصوّف ایرانی است که گرایش فراوانی به شعر و اندیشۀ ابن عربی، بویژه مفهوم وحدت وجود، داشته است. پوشیدن خرقۀ معروف صوفیانه بدست شاگردان ابن عربی وترجمه و تفسیر اندیشههای وی، در موضوع وحدت وجود، سبب شده است که او یکی از نخستین وشاید هم شبیهترین شاعران وصوفیان ایرانی به ابن عربی در زمینۀ وحدت وجود باشد. یافتۀ اساسی این پژوهش میانرشتهای (ادبیّات و تصوّف) بر این بنیاد است که تحلیل این بخش از شعر صوفیانه ایشان، بدون آگاهی از مبانی تصوف اسلامی در حوزة وحدت وجود، امری دشوار است. از سوی دیگر؛ اهتمام ابن عربی بیشتر به ارائۀ مبانی نظری وحدت وجود است و تأثیرپذیری شمس مغربی از ابن عربی و تفسیر و تحلیل آراء ایشان، امری مشهود و غیر قابل انکار است.
ادبیات تطبیقی
مطالعات میانرشتهای
تصوّف
وحدت وجود
ابن عربی
شمس مغربی
2018
08
23
25
40
https://jccl.razi.ac.ir/article_930_1dbf457b82032a173ff19ea072df471f.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
خردورزی در منظومههای تمثیلی احمد شوقی و پروین اعتصامی
علی اصغر
روان شاد
احمد
ابراهیمی نیا
احمد شوقی، شاعر پرآوازة ادبیات معاصر عربی و پروین اعتصامی، بانوی شهیر شعر معاصر فارسی از شاعرانی هستند که با استفاده از ظرفیّت تعلیمی شعر، به امر آموزش و تربیت، بهویژه تربیت کودکان و نوجوانان، اقدام کرده و برای این منظور، به سرودن منظومههای تمثیلیروی آوردهاند. اهمّیّت این نوع از قصّهها در سهولت انتقال مفاهیم اخلاقی، تربیتی و اجتماعی به مخاطب است. با توجّه به ضرورت و اهمّیّت بازشناسی این مفاهیم در بررسیهای تطبیقی، این پژوهش به دنبال این هدف است که با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به مقایسه و تحلیل خردورزی که یکی از مهمترین مضامین در اشعار احمد شوقی و پروین اعتصامی است، بپردازد تا از این طریق، وجوه تشابه و تفاوت اندیشههای دو شاعر را نمایان سازد. یافتههای تحقیق، بیانگر این است که شوقی و پروین، خرد را چراغ راهنمای زندگی فرد معرّفی میکنند که وی با بهکارگیری آن، میتواند موانع و مشکلات را از پیشرو بردارد و با فهم معنای واقعی زندگی، آیندۀ روشنی را برای خود رقم بزند. دو شاعر معتقدند که آنچه موجب غنای عقل و تکامل آن میشود، کسب تجربه است. آن دو، رعایت احتیاط را نشانۀ خردورزی میدانند و کسی را خردمند به حساب میآورند که همواره جانب احتیاط را نگه دارد. در زمینۀ تفاوت دیدگاهها؛ شوقی، رشد مادّی و دنیوی را به عنوان یکی از نتایج خردورزی مطرح میکند و حال آنکه، پروین با صراحت بر رشد و کمال معنوی و روحانی تأکید میکند.
ادبیات تطبیقی
احمد شوقی
پروین اعتصامی
منظومۀ تمثیلی
خردورزی
2018
08
23
41
68
https://jccl.razi.ac.ir/article_939_845bfc87dd1ceafe78c81bc266e9e71c.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
نقد ترجمه محمّد الفراتی از استعارهها و کنایات «نینامه»
محسن
سیفی
فاطمه
سرپرست
مترجم و شاعر سوری، محمد الفراتی(1880-1978م) «نینامه» مولوی را به زبان شعر ترجمه نموده است. وی با وجود آشنایی با زبان فارسی گاه در فهم، دریافت و انتقال استعاره و کنایه موجود در زبان مولوی موفق نبوده است. لذا این جستار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، سعی دارد به بررسی و ارزیابی دریافت معنایی استعارات و کنایات موجود در نینامه، توسط محمد الفراتی بپردازد که در پی آن برای مخاطب روشن میگردد با وجود تلاشهای مترجم، شکاف معنایی و نارسایی در معادلگزینی در ترجمۀ وی به چشم میخورد. همچنین روشن میگردد که فهم مقصود اصلی بسته به درک معانی پوشیدۀ واژگان و تعابیر دارد و به دنبال آن برای خواننده روشن میشود که مترجم با مبنا قرار دادن متن مبدأ تلاش نموده در نقل معانی امین باشد، اما گاه، وجود مفاهیم کنایی و استعاری وی را از رسیدن به پیام مولوی بازداشته و نتوانسته پی به مقصود شاعر ببرد، در نتیجه ترجمۀ لفظی را اختیار نموده که معنا و عناصر فرهنگی زبان مبدأ در آن نادیده گرفته شده است.
ادبیات تطبیقی
نینامه
محمّد الفراتی
نقد ترجمه
استعاره و کنایه
2018
08
23
69
86
https://jccl.razi.ac.ir/article_940_8dac9252681a92e396c94b6fc9f5d88c.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
بررسی تطبیقی مینیمالیستی داستانهای کودکانه زکریا تامر و صادق هدایت
پیمان
صالحی
کلثوم
باقری
جنبش فرمالیسم (1920) مغربزمین، باعث شکلگیری منشور مینی مالیسم، با شعار «کم، زیاد است» در ادبیّات گردید و نویسندگان از این رویکرد استقبال کردند، چنان که داستانهای کودکانة تامر و هدایت متأثّر از اصول فرمالیسم است. داستانهای تامر شکلدهندة آغاز راه صحیح برای کودکان و نوجوانان و مبلّغ ارزشهای انسانی است و نیز هدایت در داستانهای کودکانة خویش توجّه ویژهای به نکات اخلاقی و تربیتی دارد. این دو نویسنده، گاه فضا را برای بیان ارزشها آماده میکنند و زمانی نتیجهگیری و درک آن را به مخاطب وامیگذارند. بیشتر داستانهای مورد بحث، از طرحی ساده؛ یعنی خرده پیرنگ برخوردارند و زبان آنها برای همگان قابل فهم است. شخصیّتها در این داستانها نمایندة افکار، رفتار و گفتار جامعة سوری و ایرانی هستند و زمان داستانها بر گذشته و حال دلالت دارد؛ امّا به مکان وقوع حوادث، اشارهای نشدهاست و تنوّع مکانی نیز در آنها وجود ندارد. این مقاله، عناصر مینیمالیسم را در داستانهای تعلیمی زکریا تامر و صادق هدایت با هدف تبیین مشخصّههای مینیمالیسم و انگیزة نویسندگان از توجه به این شگردها در رویکردی توصیفی- تحلیلی وبا تکیه بر مکتب تطبیقی آمریکایی بررسی کرده و نشان داده است که بسیاری از داستانهای این دو نویسنده، مشخصههای مینیمالیستی مانند: محدودیت شخصیتها، گفتوگوی زیاد، جملات کوتاه و... را بازنمایی کردهاند.
ادبیات تطبیقی
مینیمالیسم
داستان
ادبیات کودک
زکریا تامر
صادق هدایت
2018
08
23
87
109
https://jccl.razi.ac.ir/article_941_d11d56f60b298af20ee3ed65d7e18736.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
مقایسه دوسویه شعر حسن هنرمندی و حافظ ابراهیم (نقد و پردازش اصول رمانتیسم)
علی
صیادانی
رمانتیسم، مکتبی مبتنی بر تخیّل، احساس، یأس، ناامیدی واحساسات فردی است که به نالههای عاشقانه اصالت میبخشد و دارای رویکرد خاصی نسبت به مرگ و مرگطلبی میباشد. از آنجا که مکتب رمانتیسم در جهان غرب ظهور یافت، مسلماً تأثیر آن ابتدا در میان نویسندگان و شعرای غرب و سپس در ایران و جهان عرب متجلّی شد. در این میان، افرادی نظیر حسن هنرمندی و حافظ ابراهیم نمایشگر این تأثیرپذیری از مکتب رمانیسم قلمداد میشوند. حافظ ابراهیم، یکی از نمایندگان مکتب کلاسیک است، اما در میان اشعارش قصائدی دیده میشود که در آنها از مفاهیم رمانتیسم مانند طبیعت، حزن و اندوه، عشق، تنهایی... سخن میگوید. زیباییهای طبیعت را به تصویر میکشد و برای تسکین دردهایش به آن پناه میبرد. او مرگ را اتفاق شیرین میداند و آن را تنها راه غلبه انسانهای شریف بر نیرنگهای روزگار معرفی میکند. از سوی دیگر، حسن هنرمندی به عنوان نمایندة رمانتیسم ایران به موضوعاتی؛ نظیر ناامیدی، وحشت، مرگ، ناکامی، عشق و...که همگی از موضوعات اصلی این مکتب میباشند، پرداخته است.
ادبیات تطبیقی
شعر معاصر عربی و فارسی
رمانتیسم
حسن هنرمندی
حافظ ابراهیم
2018
08
23
111
131
https://jccl.razi.ac.ir/article_942_e14df76619ac7ae8f8b9ef07c41fd6fe.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
شعر کانکریت در گذشتۀ ادبی ایران و عرب
مجاهد
غلامی
در گذشتۀ ادبی ایران و عرب، کم نبوده خلاقیّتهای ادبیای که به هرحال این خلاقیّتها و دستاوردها در تکوین این قبیل نوآوریها بیتأثیر نیز نبودهاست. چنانکه دیداری کردن شعر یا آنچه امروزه به شعر کانکریت شناخته میشود، علیرغم آنکه بیشتر حاصل مواجهة شاعران ایرانی و عرب با ادبیّات سدههای اخیر اروپا است، امّا در گذشتۀ ادبی ایران و عرب، مورد التفات ادیبان و بلاغیون بودهاست. این جستار که با روش تحلیل محتوا، با تکیه بر منابع کتابخانهای و با هدف بررسی تجربههای دیداریگرایی در سنّت ادبی ایران و عرب فراهم آمدهاست، به تبیین این مسئله میپردازد که در ادبیات عرب، از ابتدا گرایش به جنبههای دیداری کردن شعر، بهویژه در حوزۀ معنایی قابل رصد کردن است. به تدریج و خصوصاً در شعر اواخر دورۀ عبّاسی و شعر اندلس است که شاعران پا را از این فراتر میگذارند و با آمیختن تصویر با شعر، شعرهایی را میآفرینند که رگههای دیداریگرایی در آنها کاملاً مشهود است. شاعران فارسی زبان، اگرچه به بازیهای زبانی و معنایی با شکل واجها و واژهها، رغبت فراوان داشتند امّا کمتر گرد شعر دیداری گشتهاند. قدیمترین تجربههای شعر دیداری در ادبیات فارسی را باید در کتابهای بلاغی و ذیل صنعتهایی چون موشّح، مشجّر، مدوّر و امثال این دید. هرچند که همین نمونهها نیز خود از گرایش به دیداری کردن شعر در گذشتة ادبی ایران خبر می-دهد و برای شعر کانکریت امروزی، تباری بومی فراهم میآورد.
ادبیات تطبیقی
شعر عربی و فارسی
شعر دیداری
شعر کانکریت
موشّح
2018
08
23
133
154
https://jccl.razi.ac.ir/article_1411_f37ea7649d213ee0673c2542b8bab428.pdf
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6515
1397
8
30
خوانش رمزگانهای اجتماعی در دو قطعة «سگها و گرگها» و «الطیور» (با رویکرد نشانهشناسی)
علی اکبر
محسنی
روژین
نادری
سمانه
نوروزی
دو منظومة روایی «سگها و گرگها» اخوان ثالث و «الطیور» امل دنقل منظومههایی تمثیلی هستند؛ تمثیلی از جامعهای که برخی علیرغم نابسامانیهای موجود، سکوت پیشه کرده و برای تکه استخوانی، دم میجنبانند و در عوض آزادگانی هستند که سرما و گرسنگی و آوارگی را تحمّل میکنند؛ زیرا به آزادگی ایمان دارند و نمیخواهند زیر یوغ اربابان بروند. اگر در دو قطعة شعری- روایی نامبرده دقیق شویم، میتوانیم به کنه این معنی راه یابیم که «اخوان» و «دنقل» در روایت قصّهگونة خود، مقصودی فراتر از روایت سادة یک قصّه داشتهاند. آنها کوشیدهاند تا با عناصر قصّه و روایت، دریافت خود را از مسائل اجتماعی و سیاسی به صورت نمادین نشان دهند. از دید نشانهشناسی، متن روایی چیزی جز یک نشانه نیست. از اینرو، اگر بخواهیم از دید نشانهشناسی نگاه کنیم، میبینیم که روایتهای دو شاعر از قصّه، مانند زنجیری به هم بافته شده و از طریق راوی به ذهن خواننده منتقل میشود و خواننده بر اساس افق انتظار خاصّ خویش به تأویل یا تفسیر این رمزها میپردازد و بدین ترتیب رابطهای بین شاعر راوی و خوانندة روایت شکل میگیرد. عکسالعمل خواننده از روایت، زمانی به خوبی شکل میگیرد که به راستی به معناهای رمزی راوی در روایت قصّهها پی برده باشد. لذا نگارندگان مقالة حاضر، با تکیه بر تاریخ سیاسی ایران و مصر در عصر دو شاعر و با رویکردی «نشانهشناسی» به کشف رمزگانهای دو قطعة شعری مذکور پرداختهاند. ».
ادبیّات تطبیقی
نشانهشناسی
شعر معاصر
«سگها و گرگها»
«الطیور»
2018
08
23
155
180
https://jccl.razi.ac.ir/article_944_abb0d93d0caca581bf5985477abe22c7.pdf