دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
سبکشناسی «تصویر حلاّج» در شعر ادونیس و شفیعی کدکنی (مطالعه موردپژوهانه: دو سروده«مرثیة الحلاّج» و «حلاّج»)
1
21
FA
حسین
ابویسانی
0000-0003-2416-5654
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه خوارزمی، تهران
ho.abavisani@yahoo.com
امید
پورحسن
کارشناسارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه خوارزمی، تهران
omid.pourhassan1368@yahoo.com
سبکشناسی، دانشی است که تلاش میکند از یافتههای علوم مختلف، مانند بلاغت، تاریخ ادبیّات، زبانشناسی و... بهره گیرد. این دانش، در روند بررسی و تحلیل متن، از خردترین لایه که آواهای متن باشد، آغاز میکند و در نهایت سعی میکند به سطح فکری متن برسد. یکی از مهمترین روشهایی که شاعران معاصر از آن بهره میگیرند، گرایش به سنّت و بهرهگیری از آن، جهت غنا بخشیدن به اثر خویش است. از جمله مهمترین بخش سنّت، میراث صوفیه است که به خاطر دارا بودن ویژگی چندمعنایی – چه در متون صوفیانه و چه شخصیّتهای صوفیه - یکی از توانمندترین ابزارهای موجود برای آفرینش تصویر شعری است. حسین بن منصور حلاّج نیز یکی از این شخصیّتهای چندمعناست. این مقاله، سعی دارد تا با بررسی سبکشناختی دو شعر از ادونیس و شفیعی کدکنی، در سطوح زبانی، ادبی و فکری، تصویر و خوانش متفاوتی را که این دو شاعر از حلاّج ارائه میدهند، آشکار سازد. بر این اساس، مشخّص میشود که حلاّج برای ادونیس، اسطورة رستاخیز و ولادت مجدّد و برای شفیعی، اسطورة پایداری و مقاومت در برابر نظام ستمکار پهلوی است؛ افزون بر این، در پژوهش حاضر، در تحلیل شخصیّت حلاّج از روش یونگ نیز بهره گرفته است.
ادبیّات تطبیقی,تصوّف و عرفان اسلامی,حسین بن منصور حلاّج,ادونیس,شفیعی کدکنی,سبکشناسی
https://jccl.razi.ac.ir/article_598.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_598_99c569a6683e8cbdf5a438a41a17dee0.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
بررسی تطبیقی و سبک شناسانه جلوه های پایداری در شعر نزار قبانی و نصرالله مردانی (مطالعه موردپژوهانه: دو سرودة «طریق واحد» و «سمند صاعقه)
23
44
FA
محمدجعفر
اصغری
استادیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه ولی عصر (عج)، رفسنجان
erfan_arabic@yahoo.com
جستار پیش رو، کوششی است تطبیقی و سبکشناسانة دو سرودة «طریق واحد» از نزار قبانی (1998-1923) و «سمند صاعقه» از نصرالله مردانی (1383-1326). دو ادیب یادشده که با هجوم ملّتهای بیگانه به کشورهای فلسطین و ایران روبهرو هستند، در سرودة خویش، ضمن دعوت به حضور سریع در میدان نبرد، مخاطب را به ایستادگی و پایداری در برابر اشغالگران فرامیخوانند. این مقاله درصدد بررسی سبکشناسانة همسانیها و ناهمسانیهای موضوعی و فنّی جلوههای پایداری دو سروده، در سه سطح فکری و ادبی و زبانی با تکیه بر چارچوبهای ادبیّات تطبیقی است. مهمترین یافتههای برآمده از این پژوهش نشان میدهد که دو شاعر در سرودة خود با به کارگیری واژگان و عبارات الهامبخش پایداری و اسلوب تکرار و همچنین استفاده از تصاویر فنّی، در پی انتقال مفهوم خویش به مخاطب هستند. به لحاظ موضوعی، سرودة مردانی بر مفهوم شهادت، به عنوان یکی از مؤلّفههای ادبیّات پایداری تأکید میورزد، امّا گسترة جغرافیایی پایداری در سرودة قبانی فراگیرتر است. <br /><strong> </strong>
ادبیّات تطبیقی,شعر معاصر عربی و فارسی,شعر پایداری,سبکشناسی,نزار قبانی,نصرالله مردانی
https://jccl.razi.ac.ir/article_599.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_599_80c99eab6f005607f94acbebae1043a4.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
واکاوی سیمای نیشابور در شعر عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی
45
63
FA
احمدرضا
حیدریان شهری
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد
heidaryan@ferdowsi.um.ac.ir
معصومه
نصیری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد
nasir i1998@yahoo.com
پدیده شهر، در بیان رنجهای جامعه و همچنین در نمود آرزوی آفرینش ناکجاآباد، نگاه شاعران زیادی را به یکدیگر پیوند داده است. نیشابور، شهری است که در آثار عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی، جایگاه ویژهای دارد. بیاتی بهویژه در مجموعة شعری «<strong>الّذی یأتی ولا یأتی</strong>» و شفیعی در دفتر شعر «در کوچهباغهای نشابور» سیمایی متفاوت از نیشابور را ترسیم نمودهاند. این پژوهش، با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با نظر به اصول مکتب ادبیّات تطبیقی فرانسه میکوشد تا چگونگی نمود سیمای نیشابور را در شعر البیاتی و شفیعی کدکنی بررسی نماید و همسانیها و ناهمخوانیهای تصویر نیشابور را در رویکرد دو شاعر، مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان در این نوشتار، برآنند تا با بررسی شهرسرودههای بیاتی و شفیعی کدکنی، وجوه اشتراک و افتراقِ بازتابیافته در سرودههای آنان را در ترسیم شهر و بهویژه شهر نیشابور به بوتة بحث و بررسی بگذارند. برآیند پایانی این خوانش تطبیقی، از یکسو حکایت از ترسیم همانند جلوههایی مانند ترس، تاریکی، درّندهخویی، تسلیم، بیم و امید از شهر نزد دو شاعر دارد و از سوی دیگر، نشان از کاربست یک طیف واژگانی مشابه توسّط دو سراینده دارد که بهویژه در راستای ترسیم احساس حسرت، دریغ و اندوه آنان نسبت به شهر ستمدیده و به قهقرارفتة نیشابور نمود یافته است؛ هرچند گونهای امیدواری به رستاخیز نیشابور و ساخت ناکجاآباد نیز در اشعار دو شاعر، قابل ردیابی است.
ادبیّات تطبیقی,عبد الوهّاب البیاتی,محمّدرضا شفیعی کدکنی,نیشابور,ناکجاآباد
https://jccl.razi.ac.ir/article_600.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_600_681918d5f3a50cb380b6f5adcb112aaf.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
بررسی تطبیقی اندیشه های پوپولیستی در شعر میرزادة عشقی و احمد شوقی
65
89
FA
حسین
صدقی
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
sedghi_hosein90@yahoo.com
فاطمه
معنوی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
f_manavi@yahoo.com
بروز پیامدهای مختلفی چون صنعتیشدن جوامع، جنگ جهانی اوّل، تضاد طبقاتی، مفاسد اجتماعی، نظامهای سیاسی مستبد، حکومتهای استعماری و نظایر آن، سبب شد که شماری از نویسندگان و شاعران در فرانسه گرد هم آمده، ادبیّات پوپولیستی را بنیان نهند و توجّه قشر روشنفکر ادبی را به این مقوله جلب کنند؛ از آنجایی که گرایش به این مکتب در ایران و دولت عثمانی و در کشورهای تابعۀ این حکومت، نظیر مصر چشمگیر بوده است، از این رو، در این جستار، تلاش شده است تا به بررسی<br /> جنبههای گوناگون تفکّرات پوپولیستی در شعر میرزادۀ عشقی و احمد شوقی پرداخته شود؛ چراکه شحصیّتهای مذکور در جریان انقلاب مشروطۀ ایران و نهضت بیداری مصر، با تکیه بر سلاح قلم در جهت آگاهی و بیداری قشرهای مختلف جامعۀ خود گامهای مؤثری برداشتهاند و مطالعۀ مجموعه اشعار آنها بیانگر این است که این شاعران، نهتنها از پیشگامان تجدّد، نوگرایی و استقلالطلبی ملّتهای خود بودهاند؛ بلکه از پیشقراولان ادب معاصر ایران و مصر نیز هستند که شعر را از دام سنّتهای کهن و مدایح پادشاهان رها کرده و در خدمت مردم و جامعه قرار دادها ند.
ادبیّات تطبیقی,پوپولیسم,جامعهشناختی ادبی,میرزادة عشقی,احمد شوقی
https://jccl.razi.ac.ir/article_601.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_601_d65f93cc366dd99eab19b3c4ac07159c.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
جلوه های تأثیرپذیری میرال الطّحاوی از فروغ فرّخزاد در رمان بروکلین هایتس
91
117
FA
عبدالاحد
غیبی
0000-0002-6988-9640
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
a.gheibi@yahoo.com
رویا
بدخشان
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
badakhshan.roya@yahoo.com
میرال الطّحاوی یکی از چهرههای مطرح داستاننویسی معاصر مصری است که به خاطر نگارش رمانهایی در حوزة مشکلات زنان و اوضاع جامعه، توانسته است در مدّت کوتاهی، میان رماننویسان، آوازه و شهرتی کسب کند. رمان <em>بروکلین هایتس</em> یکی از مهمترین و برجستهترین آثار این نویسنده میباشد که محتوا و درونمایة آن را بر پایة مفاهیم اشعار و زندگی شاعر ایرانی، «فروغ فرّخزاد» نگاشته است. الطّحاوی در این رمان، از دو جهان متضاد سخن میگوید؛ از یکسو، به درد و رنجهای زنان در جامعه میپردازد و از سوی دیگر، مشکلات مهاجران، بهویژه زنان مهاجر در غرب، را تبیین میکند. محتوا و ترتیب نگارش رمان به گونهای طرّاحی شده است که احوال قهرمان داستان در رمان مذکور، گویای زندگی فرّخزاد میباشد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی و بیان تأثیرپذیری الطّحاوی در تألیف رمان <em>بروکلین هایتس</em> از شعر و زندگی فروغ فرّخزاد نوشته شده است، رهآورد آن، بیانگر این حقیقت است که الطّحاوی، گذشته از اینکه با فرّخزاد در بسیاری از گرایشهای فکری موافق است، بسان او، مسائل و مشکلات زنان را در جامعة مردسالار بازتاب میدهد و قهرمان داستانش در غالب ابعاد مختلف زندگی، همچون زندگی سراسر درد، رنج و مصیبت، از فرّخزاد تأثیر پذیرفته است.<br /> <strong> </strong>
ادبیّات تطبیقی,شعر معاصر فارسی,بروکلین هایتس,فروغ فرّخزاد,میرال الطّحاوی
https://jccl.razi.ac.ir/article_602.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_602_9914e8c8ae1c9de4ef1abde755380704.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در رمان ابن الفقیر اثر مولود فرعون و داستان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد
119
140
FA
فاطمه
قادری
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه یزد
mf.ghaderi@gmail.com
مریم
کیانی
دانشجوی کارشناسیارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه یزد
maryamkiani59@gmail.com
مرضیه
کاظمی زهرانی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه یزد
d.mk91@yahoo.com
«مولود فرعون» و «جلال آل احمد» در ادبیّات الجزایر و ادبیّات فارسی، متأثّر از اوضاع نابسامان جامعۀ خویش در ضمن<br /> داستانپردازی، به نقد و تحلیل رفتارهای اجتماعی نامناسب روزگار خود پرداختهاند، و هر دو از مصلحان و روشنفکران جامعۀ خود نیز بودهاند. رفتارهای نامطلوب در میان مردم همچون حسادت، سوءظن، خرافات و تقلید از پوششهای غربی نیز مورد انتقاد این دو نویسنده قرار داشته است. این مقاله به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمان <em>ابن الفقیر</em> مولود فرعون و داستان <em>مدیر مدرسه</em> جلال آل احمد را از منظر جامعهشناسی ادبی مورد بررسی قرار داده است. از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر میتوان انعکاس مفاهیم و مضامینی چون فقر، تبعیض، جهل و اوضاع نابسامان خانواده و... را نام برد، با این تفاوت که «مولود فرعون» جامعة روستایی خود و «جلال آل احمد» جامعة کوچک مدرسه را مورد انتقاد قرار دادهاند؛ امّا با این حال، فقر را عامل اصلی نابسامانی مردم میدانند.<br /> <strong> </strong>
واژگان کلیدی: ادبیّات تطبیقی,ادبیّات داستانی,مولود فرعون,جلال آل احمد,ابن الفقیر,مدیر مدرسه
https://jccl.razi.ac.ir/article_603.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_603_fb4448014d83eead044c83e28e0704ff.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
تبیین و تحلیل مناسبات بینامتنی کنوز الودیعه من رموز الذّریعه
141
162
FA
تیمور
مالمیر
استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کردستان
t.malmir@uok.ac.ir
غلامرضا
شمسی
دانشآموخته دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کردستان
ghrezashamsi@yahoo.com
کتاب <strong><em>کنوز الودیعة من رموز الذّریعة</em></strong> با هدف ترجمة کتاب <strong><em>الذّریعة إلی مکارم الشّریعة</em></strong> نوشته شده است و نمونة درخشانی از ترجمة پویا در متون کهن ادب فارسی است؛ گونهها و گفتمانهای مختلف فرهنگی و ادبی رایج در تاریخ ایران تا قرن هشتم در آن گرد آمده است.در این مقاله، با استفاده از روش ترامتنیّت ژنت، به تبیین نقش این گونهها و گفتمانها در تعیین جایگاه کتاب <strong><em>کنوز الودیعة</em></strong>در متون ادب تعلیمی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد؛ <strong><em>کنوز الودیعة</em></strong>بر اساس نظامها، رمزگان و سنّتهای ایجادشده توسّط آثار ادبی پیشین بنا شده است و آیات، احادیث، روایات، حکایات و اشعار فارسی و عربی در آن، حضوری پررنگ دارند و شرح و بسط عبارات کتاب <strong><em>الذّریعة</em></strong>و بهره جستن از متون اخلاقیِ فلسفی، دینی، ایرانشهری، عرفانی و تاریخی ایرانی و اسلامی، این کتاب را به مخزن گنجهایی چون<strong> <em>الأدب</em> <em>الکبیر</em> </strong>ابن مقفّع، <em>جاودان</em> <em>خرد</em> ابن مسکویه، <em>الذّریعة</em> راغب اصفهانی و صدها متن اسلامی و ایرانی دیگر بدل ساخته است.<br /> <strong> </strong>
ادبیّات تعلیمی,بینامتنیّت,ترامتنیّت,الذّریعة إلی مکارم الشّریعة,کنوز الودیعة من رموز الذّریعة,اخلاق اسلامی
https://jccl.razi.ac.ir/article_604.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_604_722e16a4d00cfe95ceb9309ba5ac7985.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
بررسی تطبیقی ادبیّات زندان در ورقپارههای زندان بزرگ علوی و شرق المتوسّط عبد الرّحمن منیف
163
182
FA
محمدحسین
محمدی
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه تهران
mohammadi.mh@ut.ac.ir
علی
جعفر جعفر
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه تهران
<strong>چکیده</strong><br /> بزرگ علوی (1283-1375) و عبد الرّحمن منیف (1933-2004)، از تواناترین نویسندگان معاصر ادب فارسی و عربی در ادبیّات زندان هستند. در آثار منیف و علوی، همهجا دیوار، رنج، مرگ، زندان و شکنجه است. رمان <em>شرق المتوسّط</em> منیف و <em>ورقپارههای زندان</em> بزرگ علوی به شرح برخوردهای توهینآمیز و خشونتبار مأموران با زندانیان سیاسی است که تصویری از فضای خفقانبار دوران دیکتاتوری رضاشاه و فضای حاکم در <em>شرق المتوسّط</em> (کشورهای عربی) میباشد. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقى آمریکا است.<br /> <strong> </strong>
واژگان کلیدی: ادبیّات تطبیقی,ورقپارههای زندان,شرق المتوسّط,بزرگ علوی,عبد الرّحمن منیف
https://jccl.razi.ac.ir/article_606.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_606_6f43d7e7ebd1aa2678fc585e4ccaa6c8.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
بهار و ادب عربی
183
206
FA
سیدکمال
موسوی
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد
moosavi.kam@gmail.com
سیدمحمدرضا
ابن الرسول
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه اصفهان
ibnorrasool@yahoo.com
در مقالهای که پیش رو دارید، نگارندگان با در نظرداشتِ پژوهشهای پیشین دربارة اثرپذیریِ ملکالشّعرای بهار از قرآن، حدیث، امثال، حکم و متون نظم عربی و به روش توصیفی - تحلیلی، نویافتههای خود را در این باره با سامانی دیگر نمایاندهاند. در این راستا، نتایج جستوجو در سرچشمههای عربیِ برخی از سرودههای بهار و انواع بهرهبرداریهای وی از ادب عربی در سه بخش همسانیهای شعر بهار با شعر عربی، تمثّل به امثال و حکم عربی و ترجمة منظوم شعر عربی عرضه گشته است. از مهمترین یافتههای جستار حاضر، میتوان به این نکته اشاره کرد که اثرپذیری بهار از ادب عربی غالباً با ابتکار و نوآوری و بازسرایی همراه است و به هیچ روی، بوی تقلید از آن استشمام نمیشود و به همین سبب، بازشناسیِ نمونههای فراگیری او بسیار دشوار است.<br />
ادبیّات تطبیقی,ملکالشّعرای بهار,ادب عربی,بازآفرینی ادبی,شعر عربی
https://jccl.razi.ac.ir/article_605.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_605_14fdd3ecab99c96eaaaacde2c9466594.pdf
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
6
24
2017
02
19
پاره ها و نکته ها
209
214
FA
شـامل: <br /> <br />معرّفی و نقد کتاب <br />نقدِ نقد <br />ترجمه (از عربی به فارسی) <br />گزارش <br />گفتوگو و...
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش,ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد,ضروری است
https://jccl.razi.ac.ir/article_607.html
https://jccl.razi.ac.ir/article_607_dba702c101f5e9f85e85acfc026e4a76.pdf