per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
1
24
122
Research Paper
بررسی نماد خورشید در شعر امل دنقل و شفیعی کدکنی
البحث عن رمز الشمس فی أشعار أمل دنقل وشفیعی کدکنی
دو شاعر متعهّد و اجتماعی مصر و ایران؛ یعنی امل دنقل و شفیعی کدکنی، «خورشید» را به عنوان نمادی نو در مفاهیمی چون عدالت، آزادی، حقیقت و... به کار گرفتهاند. با نگاهی به شعر این دو شاعر درمییابیم که نماد خورشید، پیامآور امیدها، آرزوها و آرمانهای از دست رفته یا دست نایافتنیای است که غبار تیرۀ ابرهای ظلم و بیعدالتی و جهل، چون پردهای در مقابل تشعشع انوار حقیقت و عدالتپرور خورشید قرار گرفته است. هر دو شاعر تأکید میکنند؛ تنها راه برونرفت از این سایههای تاریک و ظلمانی، کنار زدن حجابهایی است که فراروی خورشید تابان حقیقت و عدالت قرار گرفته است. از سوی دیگر، خورشید در شعر این دو، بازتاب روشنی از عشق، محبّت و انسانیت است که در مقابل آن، سیاهی و تاریکی قرار دارد که آن هم بازتابی از ظلم و کینه و ددمنشی میباشد که انسان معاصر به آن دچار شده است. با توجّه به اهمیّتی که بازشناسی مسائل سیاسی و اجتماعی و بازخورد نمادین آن در فرآوردههای ادبی ملل دارد، این مقاله سعی دارد با رویکردی تطبیقی به بررسی کاربرد نماد خورشید، که یکی از پر بسامدترین نمادهای ادبی - اجتماعی در شعر این دو شاعر است، بپردازد.
.
بسبب سیطرة الإختناق وهیمنة الأنظمة الإستبدادیة علی المجتمعات، خاصة مجتمعات العالم الثالث، معظم الشعراء کانوا مضطرین لاستخدام الرمز فی أشعارهم حتّی یعبروا بواسطته عن الحرّیة وأفکارهم حول العدالة ومکافحة الظلم بصورة رمزیة؛ من هذا المنطلق استخدم شاعران ملتزمان من مصر ومن ایران، أمل دنقل وشفیعی کدکنی رمز الشمس فی إطار رموز جدیدة للعدالة والحریة والحقیقة؛ إضافة إلی الموضوعات السیاسیة والإجتماعیة استخدما رمز الشمس للتّعبیر عن عواطفهما وأحاسیسهما کالحب والحیاة وأیضا لتعبیر عن الآمال ومیولهما. فیعالج هذا المقال رمز الشمس فی اشعار هذین الشاعرین معتمدا علی القیاس والمقارنة بینهما.
https://jccl.razi.ac.ir/article_122_e797b877145fec7cd5ec5793fdc56e95.pdf
واژگان کلیدی: امل دنقل
شفیعی کدکنی
خورشید
نماد
شعر معاصر ایران و عرب
الکلمات الدّلیلیّه: أمل دنقل
شفیعی کدکنی
الشمس
الرمز
الشّعر العربی والفارسی المعاصرین
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
25
43
123
Research Paper
بازتاب عنصرِ مکان در ادبیّات زندان مطالعۀ موردپژوهانه: (ورق پارههای زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنعالله ابراهیم)
صدی عنصر المکان فی أدب السّجن
(أوراق السّجن الممزّقة لبزرک علوی ویومیات الواحات لصنع الله ابراهیم نموذجاً)
زندان و ادبیّات وابسته به آن از دیرباز وجود داشته است. ادبیّات زندان، نالۀ جانهای فرهیختهای است که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به زندان رفته و طعم حبس و اسارت را چشیده و با قدرت بیان، به ثبت لحظههای سخت و اندوهبار خویش پرداختهاند. این ادبیّات به دلیل طبیعت و ماهیّت خاصّ خود از جنبههای مختلف عناصر ادبی چون عنصر مکان، زمان و شخصیّت نیازمند بررسی دقیق است. از طرفی شناخت انواع مکان و راه و روش حضور آن در ادبیّات زندان و همچنین ارتباط و تأثیر آن بر این نوع ادبیّات نیز ملازم ممارست خاص است. نویسندگان در آثار هنری خود به مکان اهتمام ویژهای داشته و آثار آنان با مکان روی دادن حوادث ارتباطی تنگاتنگ دارد. بزرگ علوی و صنعالله ابراهیم، دو نویسنده در حوزه ادبیّات زندان در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزههای این دو نویسنده در روی آوردن به ادبیّات زندان، نحوه به کارگیری انواع مکان و نیز تأثیر این عنصر را بر ورق پارههای زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنعالله ابراهیم مورد بررسی قرار دهد. با وجود همانندی بسیار در رویکرد این دو نویسنده به ادبیّات زندان، تفاوتهای قابل ملاحظهای هم بین آن دو وجود دارد و در خصوص به کارگیری انواع مکان، علوی بیشتر از مکان باز و اختیاری امّا ابراهیم از مکان بسته اجباری بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی و توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکا است.
السّجن والأدب المتعلّق به، قدیم قدم الزّمان. أدب السّجن، آهاتٌ وزفراتٌ أَطلقها أناس مثقّفون سُجنوا أو أُسِروا لشتی الأسباب منها السیاسیة والإجتماعیة والدینیة وقاموا بتسجیل لحظات صعبة وحزینة بقوة التعبیر. یحتاج أدب السّجن بسبب طبیعته الخاصة أن یُعالَج من مختلف الجوانب منها جانبَی المکان والزمان والتّفاصیل الشخصیة معالجة دقیقة. معرفة أنواع الأماکن والطّرق التی توجد فی أدب السّجن وکذلک ارتباط وتأثیر على هذا النوع من الأدب بحاجة إلی الممارسة الخاصة. إهتمَّ الکُتَّاب بعنصر المکان إهتماما خاصا وترتبط أعمالهم بالمکان ارتباطا وثیقا. بزرک علوی وصنع اللّه ابراهیم کاتبان شهیران فی الأدبی الفارسی والعربی فی مجال أدب السّجن. تسعى الدّراسة المقارنة هذه، تقدیم دوافع المؤلفین فی إختیار أدب السّجن، والإستخدام العملی للمکان وکذلک تأثیر هذا العنصر على ورق پارههای زندان (أوراق السّجن الممزّقة) بزرک علوی ویومیات الواحات لصنع اللّه إبراهیم. على الرّغم التشابه الکثیرة فی منهج هذین الکاتبین حول أدب السّجن، هناک بون شاسع بین الأثرین. النتائج إلتی حصلنا علیها هی: إستخدم بزرک علوی الأماکن المفتوحة والإختیاریة وإستفاد صنع اللّه إبراهیم من المکان المغلقة والجبریة. یکون منهج الدراسة فی هذه المقالة، التّحلیلیة والوصفیة وأدب المقارنة الأمریکیة.
https://jccl.razi.ac.ir/article_123_0d8a06d5b88ebdf3947549ec008579cf.pdf
واژگان کلیدی: بزرگ علوی
صنعالله ابراهیم
ورق پارههای زندان
یومیات الواحات
عنصر مکان
ادبیّات زندان
الکلمات الدّلیلیّة:بزرک علوی
صنعاللّه إبراهیم
ورق پارههای زندان (أوراق السّجن الممزقة)
یومیات الواحات
عنصر المکان
أدب السّجن
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
45
73
124
Research Paper
پژوهشی تطبیقی در عناصر روایتِ «مرد مصلوب» اثر احمد شاملو و «المسیح بعد الصّلب» سرودة بدر شاکر السّیاب
دراسة مقارنة فی عناصر روایة «الرجل المصلوب» لأحمد شاملو و «المسیح بعد الصّلب» لبدر شاکر السّیاب
احمد شاملو در ادبیّات فارسی و بدر شاکر السّیاب در ادبیّات عربی، از شاعرانی هستند که مضمونهای گوناگونی را در قالب شعر روایی، ارائه نمودهاند؛ تا به وسیلة آن، مفاهیم ژرفتر و گستردهتری را به مخاطب خود عرضه نمایند. این پژوهش، کوششی در بررسی تطبیقی عناصر مشابه روایت، بر اساس رویکرد نقدی ادبیّات تطبیقی (مکتب آمریکایی)، در قصیدۀ «مرد مصلوب» اثر احمد شاملو و قصیدۀ «المسیح بعد الصّلب» سرودة سیاب، به هدف دستیابی به زیباشناختی عناصر روایی دو شاعر و استفادة آنها از ابزارها و فضاهای تکنیکی و هنری روایت در این دو سروده است. پژوهش حاضر، نشان میدهد که هر دو شاعر در روایت خود، از عناصر روایی مانند پیرنگ، صحنهپردازی، کشمکش، گفتگو، وصف، زاویة دید و بنمایه، به شکل هنرمندانهای بهره گرفته و با آفرینش تصاویر و فضاسازیهای مناسب،تأثیر چشمگیری بر ذهن و روان مخاطب بر جای گذاشتهاند.
.
من الشعراء الذین أبدعوا المضامین المختلفة عبر القوالب الروائیة الشعریة، أحمد شاملو، فی الأدب الفارسی، وبدر شاکر السّیاب، فی الأدب العربی. هذه الدّراسة تسعی إلی بحث مقارن فی العناصر المماثلة للروایة، علی أساس الدّراسات النقدیة المعتمدة علی الأدب المقارن (المکتب الأمریکی)، فی قصیدتی «الرجل المصلوب» لأحمد شاملو و «المسیح بعد الصّلب» لبدر شاکر السّیاب، بغیة الحصول علی العناصر الجمالیة الروائیة لهذین الشاعرین، استخدام الشّاعرین للأدوات والأجواء الفنیة للروایة فی هاتین القصیدتین. الدراسة هذه تُبدی لنا أنّ کلا الشاعرین استخدما العناصر الروائیة ذات طابع فنی فی روایتهما، ومنها: الحبکة، الفضاء، الصراع، الحوار، الوصف، رؤیة النظر، المغزی. وأثّرا علی فکر المخاطب وروحه بشکل رائع، بخلقهما الصور والأجواء المناسبة فی روایتهما.
https://jccl.razi.ac.ir/article_124_2230c8dd9f3cd1ee1203b4aa3a7fed54.pdf
واژگان کلیدی: ادبیّات تطبیقی
شعر معاصر فارسی و عربی
روایت
احمد شاملو
بدر شاکر السّیاب
الکلمات الدّلیلیّة: الأدب المقارن
الشعر المعاصر فی أدبین الفارسی والعربی
الروایة
أحمد شاملو
بدر شاکر السّیاب
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
75
95
125
Research Paper
بررسی تطبیقی موسیقی شعر معروف الرّصافی و فرّخی یزدی
دراسةٌ مقارنةٌ لموسیقی شعر معروف الرّصافی وفرّخی یزدی
هدف این مقاله، بررسی تطبیقی موسیقی شعر فرّخی یزدی و معروف الرّصافی است. برای رسیدن به این مقصود، موسیقی اشعار این دو شاعر به دو قسم موسیقی بیرونی و درونی تقسیمبندی شده است. در قسمت موسیقی بیرونی به بررسی وزن، قافیه و ردیف و در قسمت موسیقی درونی، تکرار با دو زیر شاخة واجآرایی و تکرار لفظ و همچنین جناس و سجع بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که تنوّع بحور در شعر رصافی بسیار بیشتر از شعر فرّخی است. در مقابل، قافیههای فرّخی نسبت به قافیههای رصافی، نرمتر و طولانیترند و برعکس، رصافی به انتخاب قافیههای خشنتر و کوتاهتر تمایل بیشتری نشان داده است. استفاده از ردیف نیز که از ویژگیهای شعر فارسی است، از عوامل دیگری است که سطح موسیقایی اشعار فرّخی را بالا برده است. در صنعت تکرار نیز ائتلاف میان لفظ و معنی عبارات در شعر دو شاعر به چشم می خورد. در شعر فرّخی، مصوّت «آ» و صامتهای «ش» و «م» و در شعر رصافی مصوّت «ی» و صامتهای «ش» و «س» بیشترین بسامد را دارند که با توجّه به دیدگاههای ناقدان عرب خاصیّت موسیقایی و معنایی آنها تبیین شده است. در بهرهگیری از جناس و سجع نیز شباهت زیادی میان این دو مشهود است. جناس زائد، اشتقاق، شبه اشتقاق و تام به ترتیب بیشترین بسامد را در دیوان دو شاعر به خود اختصاص دادهاند.
یهدف هذا المقال إلی دراسة مقارنة بین موسیقی الشعر فی دیوان فرّخی یزدی ومعروف الرّصافی. للوصول إلی هذا الهدف قسّمنا موسیقی شعرهما إلی الموسیقی الخارجیة والموسیقی الدّاخلیة. فی قسم الموسیقی الخارجیة تطرقنا إلی البحور الشعریة والقافیة والرّدیف فی أشعارهما؛ وفیما یتعلّق بقسم الموسیقی الداخلیّة درسنا ظاهرة التکرار وفروعها من (تکرار الحروف وتکرار اللفظ)، کما درسنا الجناس والسّجع أیضاً. نتائج هذه الدراسة تبیّن أنّ البحور الشعریة فی دیوان الرّصافی أکثر من فرّخی یزدی تنوّعاً. ولکن قوافی شعر فرّخی أکثر طولاً ولیونة بالنّسبة لشعر الرّصافی. زد علی ذلک استخدام الردیف الّذی یعدّ من خصائص الشّعر الفارسی قد ارتفع موسیقی شعر فرّخی یزدی؛ وفی ظاهرة التکرار نشاهد ائتلاف اللّفظ والمعنی فی دیوان هذین الشاعرین وفی هذا القسم شاهدنا أن فی شعر فرّخی مصوّت «آ» وصامت «ش» و «م» وفی شعر الرّصافی مصوّت «ی» وصامت «ش» و «س» یحتلّ فی المرتبة الأولی، ما بیَّنَ خصائص هذه الحروف من الوجهة الموسیقیة والمعنویة علی رأی النقاد؛ وفی استخدام الجناس والسّجع نشاهد وجوه التّشابه بین الشّاعرین أیضاً، حیث استخدما أنواع الجناس من الزّائد والاشتقاق وشبه الاشتقاق والتّام علی السواء فی دواوینهما.
https://jccl.razi.ac.ir/article_125_834ba512a081e8a6a002110f58e28109.pdf
واژگان کلیدی: معروف الرّصافی
فرّخی یزدی
شعر معاصر عربی و فارسی
موسیقی بیرونی
درونی
الکلمات الدّلیلیّة:معروف الرّصافی
فرّخی یزدی
الشّعر العربی والفارسی المعاصرین
الموسیقی الخارجیة
الموسیقی الدّاخلیة
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
97
122
126
Research Paper
مقایسۀ تطبیقی داستان عروه و عفرای عربی با منظومۀ فارسی ورقه و گلشاه عیّوقی
دراسة مقارنة لقصّة عروة وعفراء ومنظومة ورقة وگلشاه لعیّوقی
این تحقیق با دیدگاه فرانسوی از ادبیّات تطبیقی، به چگونگی تأثیر عروه و عفرا بر ورقه و گلشاه عیّوقی میپردازد. عروه و عفرا از داستانهای واقعی و عاشقانۀ عرب است، زمان وقوع آن به صدر اسلام برمیگردد و به دلیل عشق پاک (عذری) و عفیف بودن قهرمانان و ناکامیهایشان، بر سر زبانها افتاده و با اندک تغییراتی، به شکل داستان کوتاه، در منابع عربی (بدون مؤلّف مشخّص) راه یافته است. در آثار عربی، اصل داستان، عاشقانه، کوتاه و از ماجراهای قبیلۀ بنی عذره است و نویسندۀ مشخّصی ندارد. عروه در آنجا اغلب عاشقی شاعر نمایانده میشود. عیّوقی با اقتباس و گرفتن طرح اصلی داستان از عربی، آن را به رمان متوسّطی تبدیل کرده و موضوع حماسه و رزم را (که کنشها و رفتارهای برونگرایانه دارد) به عشق (که با عواطف درونی سر و کار دارد) افزوده است. عیّوقی به پر رنگ کردن جنبههای دینی اثر هم با افزودن معجزۀ پیامبر برای مسلمان کردن یهودیان کوشیده است. در این معجزه، پیامبر، عاشق و معشوق را، دوباره زنده میکند تا مدّتی به زندگی مشترک بپردازند. این تغییرها مطابق خواست و تمایل دربار غزنوی است که خریداران شعر عیّوقیاند. مشخّص کردن نکات مشترک و متفاوت دو اثر، و پاسخ به اینکه؛ توفیق یا عدم توفیق عیّوقی در چه بوده است و تا چه حد توانسته است که به اعتلای داستان و اندیشۀ اصلی آن در ادب فارسی کمک کند، اهداف و پرسشهایی است که این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی بدانها پاسخ میدهد.
.
تُعدّ قصّة «عروة وعفراء» من القصص الغرامیة والواقعیّة فی الأدب العربی. تکون القصّة قدیمة ربّما تعود جذورهما إلی فترة ما قبل الإسلام وممّا زاد من شعبیتها واشتهارها لدی النّاس أنّها قصّة غرامیة عفیفة مشوبة بأحزان الإخفاق. تناولت القصّة المصادرُ العربیةُ کما تناقلتها الأفواه ولاکتها الألسنة. استلهم الأدیب الإیرانی «عیّوقی» من القصّة واستمدّها کنواة لمنظومة قصصیّة أسماها: «ورقة وگلشاه» إلاّ أنّه خلط منظومته بشیء من الحماس والبطولة تارکاً فیها مسحة دینیة باستعراض معجزات الرّسول (ص) فی طیّاتها ما جعل القصّة ممتعاً ومسلّیاً عند القارئ الإیرانی. یسلّط هذا المقال الأضواء علی قصّة «عروة وعفراء» و منظومة «ورقة وگلشاه» وما بینهما من وجوه الإشتراک والافتراق معتمداً علی المدرسة الفرنسیة فی الأدب المقارن.
https://jccl.razi.ac.ir/article_126_192d4342264681dac936466ea03e29e2.pdf
واژگان کلیدی: ادبیّات تطبیقی
مکتب فرانسوی
عروه و عفرا
عیّوقی
ورقه و گلشاه
الکلمات الدّلیلیّة: الأدب المقارن
المدرسة الفرنسیة
عروة وعفراء
عیّوقی
ورقة وگلشاه
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
123
140
127
Research Paper
سبکشناسی تطبیقی «نکیر و منکر» ملک الشّعرای بهار با «شورشی در جهنّم» صدقی زهاوی
المقارنة الأسلوبیة بین ترجمة قصیدة «نکیر و منکر» لـ ملک الشّعرا بهار و «ثورة فی الجحیم» للزهاوی
سبکشناسی تطبیقی با مقایسه ساختار متنی و فرامتنی دو متن مبدأ و مقصد، میزان همسانیها و ناهمسانیهای سبکی هر دو را نشان میدهد. در این نوع پژوهش، نوع دریافت مترجم از متن اصلی، میزان موفقیتش به عنوان واسطۀ انتقال سبک اصلی نویسنده، میزان تصرّف وی در سطوح زبانی، ادبی و فکری متن اصلی، تأثیر جامعۀ گیرنده بر ترجمه و گاهی میزان پذیرش جامعۀ مقصد ارزیابی میشود. ملک الشّعرای بهار در قصیدهای با عنوان «نکیر و منکر» بخش آغازین قصیدۀ «ثورة فی الجحیم» زهاوی را به زبان فارسی برگردانده است. ویژگیهای همگن و ناهمگن متن ترجمه شده و متن اصلی کدام است؟ این مقاله میکوشد با روش تحلیلی - توصیفی و سنجش سبکی دو متن یادشده، به این پرسش پاسخ دهد. اگرچه بهار میکوشد از سبک اصلی دور نشود، امّا به دلایلی، مانند بافت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و یا ایدئولوژیهای غالب دو ملت عراق و ایران، نوع درک و خوانش بهار از قصیدۀ اصلی و همسویی اندیشههای وی با زهاوی، دگرگونیهای فراوانی در ترجمۀ این قصیده چه در سطح زبانی و چه زیباییشناختی ایجاد کرده که آن را به تألیف و اقتباس نزدیکتر کرده است تا ترجمه.
المقارنة الأسلوبیة مجال جدید لدراسات الترجمة حیث یعتبر بحثا من البحوث المقارنیة فی الأدب المقارن مرکّزا دراساته علی بنیة النص ومیتا النص لکشف التغیّرات البنیویة فی النص المترجَم مقارنة مع اسلوب النص الاصلی ومدی تصرّفات المترجِم فی الاسلوب کوسیط مثمر.
قد ترجم ملک الشّعرا بهار الجزء الأوّل من قصیدة «ثورة فی الجحیم» للزهاوی الی الفارسیة ترجمة منظومة فی قصیدة معنونة بـ «نکیر و منکر» ومع أنّه بذل کل جهده لئلا یبتعد عن اسلوب النص الأصلی لکنه خلق العدید من التغیّرات لأسباب کثیرة فی المستوی اللغوی والجمالی والفکری للقصیدة حیث صار عمله أقرب الی التألیف والاقتباس منه الی الترجمة. والعوامل الّتی ادّت ببهار لهذه التغییرات ترجع الی البنیة الإجتماعیة والثقافیة والسیاسیة للشعبین العراقی والإیرانی؛ واختلاف تلقّی الشاعر الإیرانی من النّص المتأثّر بإیدیولوجیاته؛ واسلوب تلقی ملک الشّعرا من النص الأصلی وفهمه منه؛ وکذلک توافقه مع الزّهاوی فکریا. من هذا المنطلق رغم التزام بهار باسلوب «ثورة فی الجحیم» الرئیسی، فقد غیر المستوی اللغوی والجمالی للنص وقام بتغییر میتا النص کالرموز والتناصّ حیث تبدلت البنیة التهکمیة لقصیدة ثورة فی الجحیم الی البنیة الحکمیة والارشادیة لنکیر ومنکر عند بهار.
https://jccl.razi.ac.ir/article_127_ffbc25e450e8a384699f47509f7fcb2d.pdf
واژگان کلیدی: سبکشناسی تطبیقی
ترجمه
نکیر و منکر بهار
ثورة فی الجحیم زهاوی
الکلمات الدّلیلیّة: المقارنة الأسلوبیة
قصیدة نکیر و منکر لبهار
ثورة فی الجحیم للزهاوی
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2014-08-23
4
14
141
163
128
Research Paper
تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشههای آن دو در ادب عربی
دراسة للمقامات الحمیدیة وگلستان (الزّهریات) سعدی وروافدهما فی الأدب العربی
مقامهنویسی در نثر فارسی، نخستینبار با مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامهنویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مؤلّف با اقبال و توجّه فراوان روبهرو شد، از سوی مترسّلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر میرسد که سعدی، نیز با تألیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متأثّر بوده است؛ خصوصاً وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدّعی» و مقامة «فی الشّیب والشّباب» از مقامات حمیدی، ایـــن فرضـیه را قـــوّت میبخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلّی و شیوة داستانپردازی، سبک نگارش و ویژگیهای زبانی و ادبی، بسیار به مقامة قاضی حمیدالدّین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تأثیر مقامات عربی بودهاند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدّین بلخی، میزان تأثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، بهویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
ظهرت المقامة الفارسیة فی الأدب الإیرانی لأوّل مرّة فی المقامات الّتی أنشأها القاضی حمید الدّین بلخی فی القرن السّادس تقلیداً للمقامات العربیة. المقامات الحمیدیة الّتی لقیت رواجاً کبیراً وإقبالاً واسعاً بین أطیاف الشّعب الإیرانی فی عصر الکاتب أصبحت مصدر إلهام ومحاکاة لدی المترسّلین والنّاثرین بطریقة مباشرة أو غیر مباشرة. یمکن القول إنّ الأدیب الإیرانی سعدی شیرازی تأثّر فی الزّهریاته الّذی یُشبه المقامة شکلاً ومضموناً بالمقامات الحمیدیة بشکل آخر. ثمة وجوه تشابه بین حکایة «جدال سعدی با مدّعی» (الجدال بین سعدی والمدّعی) من حکایات «الزّهریات» ومقامة «فی الشّیب والشّباب» من المقامات الحمیدیة فی اللّغة والأسلوب ما یؤیّد فرضیة أنّ سعدی تأثّر فی أسلوبه البیانی ومیزاته الأدبیة بالقاضی حمید الدّین. من الملفت أنّ کلا الأدیبین وقعا تحت تأثیر المقامات العربیة. یرمی هذا المقال إلی رصد القوسم المشترکة الّتی تربط بین المقامتین أوّلاً ودراسة مدی تأثّرهما بالمقامات العربیة خاصّةً المقامات الحریریة ثانیاً.
https://jccl.razi.ac.ir/article_128_03fe7415414b1aa30fcacc9606412989.pdf
واژگان کلیدی: مقامات حمیدی
گلستان
مقامة «فی الشّیب والشّباب»
جدال سعدی با مدّعی
مقامات حریری
مقامات همدانی
الکلمات الدّلیلیة: المقامات الحمیدیة
الزّهریات
مقامة «فی الشّیب والشّباب»
جدال سعدی با مدّعی
المقامات الحریریة
المقامات الهمذانیة