per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
1
21
598
Research Paper
سبکشناسی «تصویر حلاّج» در شعر ادونیس و شفیعی کدکنی (مطالعه موردپژوهانه: دو سروده«مرثیة الحلاّج» و «حلاّج»)
دراسة أسلوبیة لصورة الحلاّج فی شعر أدونیس وشفیعی کدکنی
قصیدتا: «مرثیة الحلاّج» و«حلاّج» نموذجاً
حسین ابویسانی
ho.abavisani@yahoo.com
1
امید پورحسن
omid.pourhassan1368@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه خوارزمی، تهران
کارشناسارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه خوارزمی، تهران
سبکشناسی، دانشی است که تلاش میکند از یافتههای علوم مختلف، مانند بلاغت، تاریخ ادبیّات، زبانشناسی و... بهره گیرد. این دانش، در روند بررسی و تحلیل متن، از خردترین لایه که آواهای متن باشد، آغاز میکند و در نهایت سعی میکند به سطح فکری متن برسد. یکی از مهمترین روشهایی که شاعران معاصر از آن بهره میگیرند، گرایش به سنّت و بهرهگیری از آن، جهت غنا بخشیدن به اثر خویش است. از جمله مهمترین بخش سنّت، میراث صوفیه است که به خاطر دارا بودن ویژگی چندمعنایی – چه در متون صوفیانه و چه شخصیّتهای صوفیه - یکی از توانمندترین ابزارهای موجود برای آفرینش تصویر شعری است. حسین بن منصور حلاّج نیز یکی از این شخصیّتهای چندمعناست. این مقاله، سعی دارد تا با بررسی سبکشناختی دو شعر از ادونیس و شفیعی کدکنی، در سطوح زبانی، ادبی و فکری، تصویر و خوانش متفاوتی را که این دو شاعر از حلاّج ارائه میدهند، آشکار سازد. بر این اساس، مشخّص میشود که حلاّج برای ادونیس، اسطورة رستاخیز و ولادت مجدّد و برای شفیعی، اسطورة پایداری و مقاومت در برابر نظام ستمکار پهلوی است؛ افزون بر این، در پژوهش حاضر، در تحلیل شخصیّت حلاّج از روش یونگ نیز بهره گرفته است.
الأسلوبیة هی النّظریّة الّتی تعتمد علی إنتاجات العلوم المختلفة من أمثال علوم البلاغة وتاریخ الأدب وعلم اللّغة وغیرها. وتبدأ الأسلوبیّة فی تحلیلها للنّص الأدبی من المستویات الجزئیة حتّی تصل إلی المستویات الکلّیة. الاهتمام بالتّراث واستخدامه لإثراء العمل الأدبی یعدّ من أهمّ التّکنیکات الّتی یستفید منه الشّعراء المعاصرون. والتّراث الصّوفی هو الجزء الأهم من التّراث. وهذا بسبب خاصیة المعانیه المتعدّدة، إمّا فی النّصوص الصّوفیة أو فی شخصیّاتها. ولهذا یصبح التّراث الصّوفی قادراً علی خلق الصّور الشّعریة. ویعتبر حسین بن منصور الحلاّج من أشهر الصّوفیین وذوی شخصیّة متعدّدة المعانی. تهدف هذه المقالة إلی دراسة أسلوبیة لقصیدتی «مرثیة الحلاّج» لأدونیس و «الحلاّج» لشفیعی کدکنی فی المستوی اللّغوی والأدبی والفکری، تساهم فی الکشف لقراءة الشّاعرین للحلاّج. وبناءً علی هذا، اتّضح أن شخصیة الحلاّج عند أدونیس هو أسطورة البعث والولادة المکرّرة وهو عند شفیعی کدکنی أسطورة المقاومة والمعارضة للحکومة الظّالمة. وقد سار المقال فی تحلیل شخصیّة الحلاّج فی شعر کلا الشّاعرین علی منهج یونغ النفسی.
https://jccl.razi.ac.ir/article_598_99c569a6683e8cbdf5a438a41a17dee0.pdf
ادبیّات تطبیقی
تصوّف و عرفان اسلامی
حسین بن منصور حلاّج
ادونیس
شفیعی کدکنی
سبکشناسی
الأدب المقارن
التّصوف الإسلامی
حسین بن منصور الحلاّج
أدونیس
شفیعی کدکنی
الأسلوبیة
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
23
44
599
Research Paper
بررسی تطبیقی و سبک شناسانه جلوه های پایداری در شعر نزار قبانی و نصرالله مردانی (مطالعه موردپژوهانه: دو سرودة «طریق واحد» و «سمند صاعقه)
دراسة مقارنة وأسلوبیة لمظاهر المقاومة فی «طریق واحد» لنزار قبانی و «سمند صاعقه» لنصراللّه مردانی
محمدجعفر اصغری
erfan_arabic@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه ولی عصر (عج)، رفسنجان
جستار پیش رو، کوششی است تطبیقی و سبکشناسانة دو سرودة «طریق واحد» از نزار قبانی (1998-1923) و «سمند صاعقه» از نصرالله مردانی (1383-1326). دو ادیب یادشده که با هجوم ملّتهای بیگانه به کشورهای فلسطین و ایران روبهرو هستند، در سرودة خویش، ضمن دعوت به حضور سریع در میدان نبرد، مخاطب را به ایستادگی و پایداری در برابر اشغالگران فرامیخوانند. این مقاله درصدد بررسی سبکشناسانة همسانیها و ناهمسانیهای موضوعی و فنّی جلوههای پایداری دو سروده، در سه سطح فکری و ادبی و زبانی با تکیه بر چارچوبهای ادبیّات تطبیقی است. مهمترین یافتههای برآمده از این پژوهش نشان میدهد که دو شاعر در سرودة خود با به کارگیری واژگان و عبارات الهامبخش پایداری و اسلوب تکرار و همچنین استفاده از تصاویر فنّی، در پی انتقال مفهوم خویش به مخاطب هستند. به لحاظ موضوعی، سرودة مردانی بر مفهوم شهادت، به عنوان یکی از مؤلّفههای ادبیّات پایداری تأکید میورزد، امّا گسترة جغرافیایی پایداری در سرودة قبانی فراگیرتر است.
هذه الکتابة محاولة مقارنة فی نطاق الأسلوبیّة لدراسة «طریق واحد» لنزار قبانی (1998-1923) و «سمند صاعقه» لنصراللّه مردانی (1383-1326) والقصیدتان تعکسان مواقف الشّاعرین تجاه احتلال فلسطین من قبل الصّهاینة. فیدعوان المخاطب إلی التّواجد فی جبهات القتال کما یحثّانه علی المقاومة أمام المحتلّین. فنظرا إلی ما تقدّم، هذه المقالة بصدد دراسة أسلوبیة للقواسم المشترکة ووجوه التّباین لمظاهر المقاومة فی «طریق واحد» و «سمند صاعقه» و ذلک فی ثلاثة مستویات: فکریة وأدبیة ولغویة معتمدة علی المدرسة الأمریکیة فی الأدب المقارن. وأمّا من أبرز نتائج المقال أنّ الشّاعرین یسعیان وراء ایصال الغرض إلی المخاطب مستخدمین الألفاظ والعبارات الموحیة للمقاومة وأسلوب التّکرار کما یستفیدان من التّصاویر الفنّیة؛ أمّا من حیث الوجوه الموضوعیة فیؤکّد شعر مردانی علی الاستشهاد بوصفه عنصراً هامّاً من عناصر أدب المقاومة إلّا أنّ المساحة الجغرافیة للمقاومة فی شعر قبانی أوسع منها فی شعر مردانی.
https://jccl.razi.ac.ir/article_599_80c99eab6f005607f94acbebae1043a4.pdf
ادبیّات تطبیقی
شعر معاصر عربی و فارسی
شعر پایداری
سبکشناسی
نزار قبانی
نصرالله مردانی
الأدب المقارن
الشّعر العربی والفارسی المعاصرین
الشّعر المقاومة
الأسلوبیة
نزار قبانی
نصرالله مردانی
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
45
63
600
Research Paper
واکاوی سیمای نیشابور در شعر عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی
صورة نیسابور فی أشعار عبد الوهّاب البیاتی ومحمّدرضا شفیعی کدکنی (دراسة مقارنة)
احمدرضا حیدریان شهری
heidaryan@ferdowsi.um.ac.ir
1
معصومه نصیری
nasir i1998@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد
پدیده شهر، در بیان رنجهای جامعه و همچنین در نمود آرزوی آفرینش ناکجاآباد، نگاه شاعران زیادی را به یکدیگر پیوند داده است. نیشابور، شهری است که در آثار عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی، جایگاه ویژهای دارد. بیاتی بهویژه در مجموعة شعری «الّذی یأتی ولا یأتی» و شفیعی در دفتر شعر «در کوچهباغهای نشابور» سیمایی متفاوت از نیشابور را ترسیم نمودهاند. این پژوهش، با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با نظر به اصول مکتب ادبیّات تطبیقی فرانسه میکوشد تا چگونگی نمود سیمای نیشابور را در شعر البیاتی و شفیعی کدکنی بررسی نماید و همسانیها و ناهمخوانیهای تصویر نیشابور را در رویکرد دو شاعر، مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان در این نوشتار، برآنند تا با بررسی شهرسرودههای بیاتی و شفیعی کدکنی، وجوه اشتراک و افتراقِ بازتابیافته در سرودههای آنان را در ترسیم شهر و بهویژه شهر نیشابور به بوتة بحث و بررسی بگذارند. برآیند پایانی این خوانش تطبیقی، از یکسو حکایت از ترسیم همانند جلوههایی مانند ترس، تاریکی، درّندهخویی، تسلیم، بیم و امید از شهر نزد دو شاعر دارد و از سوی دیگر، نشان از کاربست یک طیف واژگانی مشابه توسّط دو سراینده دارد که بهویژه در راستای ترسیم احساس حسرت، دریغ و اندوه آنان نسبت به شهر ستمدیده و به قهقرارفتة نیشابور نمود یافته است؛ هرچند گونهای امیدواری به رستاخیز نیشابور و ساخت ناکجاآباد نیز در اشعار دو شاعر، قابل ردیابی است.
تمکّنت ظاهرة المدینة أن تلفت أنظار کثیر من الشّعراء إلیها فی الأدبین العربیّ والفارسیّ؛ ولقد أدّت مظاهرها - إلی التّعبیر عن معاناة المجتمع من جهةخلق یوتوبیا الّذی أدّی إلی تقارب أنظار کثیر من الشّعراء من جهة أخری. فنیسابور مدینة لها مکانة خاصّة فی قصائد عبد الوهّاب البیاتی ومحمّدرضا شفیعی کدکنی ولقد رسم البیاتی خاصّة فی دفتر «الّذی یأتی ولا یأتی» ومحمّدرضا شفیعی کدکنی فی دیوان «در کوچهباغهای نیشابور» صورة محتلفة عن هذه المدینة. هذه المقالة باستخدام المنهج التّحلیلی ووفقاً لمبادئ الأدب الفرنسی المقارن تحاول دراسة کیفیّة ظهور صورة نیسابور فی شعر عبد الوهّاب البیاتی ومحمّدرضا شفیعی کدکنی؛ فیسعی الباحثان فی هذا المقال معالجة وجوه الاشتراک والافتراق المتمثّلة فی قصائدهما بتسلیط الضّوء علی أشعارهما المتعلّقة بالمدینة. فتشیر النّتائج الحاصلة عن هذه القراءة المقارنة إلی تصویر مظاهر الرّعب، الظّلام، الافتراس، الاستسلام، الخوف والرّجاء تصویراً مماثلاً من المدینة لدی الشّاعرین من ناحیة ومن ناحیة أخری تدلّ إلی توظیف مفردات مشابهة لدیهما والّتی تتمثّل فی تصویر الشّعور بالحسرة والأسف وحزنهما بالنّسبة إلی مدینة نیسابور المظلومة المنحطّة وإن بتنا نعثر علی نوع من الأمل إلی بعث هذه المدینة وخلق یوتوبیا فی قصائد الشّاعرین.
https://jccl.razi.ac.ir/article_600_681918d5f3a50cb380b6f5adcb112aaf.pdf
ادبیّات تطبیقی
عبد الوهّاب البیاتی
محمّدرضا شفیعی کدکنی
نیشابور
ناکجاآباد
الأدب المقارن
عبد الوهّاب البیاتی
محمّدرضا شفیعی کدکنی
نیسابور
یوتوبیا (مدینة الأحلام)
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
65
89
601
Research Paper
بررسی تطبیقی اندیشه های پوپولیستی در شعر میرزادة عشقی و احمد شوقی
دراسة تطبیقیّة للآراء الشعبویة فی شعر میرزاده عشقی وأحمد شوقی
حسین صدقی
sedghi_hosein90@yahoo.com
1
فاطمه معنوی
f_manavi@yahoo.com
2
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
بروز پیامدهای مختلفی چون صنعتیشدن جوامع، جنگ جهانی اوّل، تضاد طبقاتی، مفاسد اجتماعی، نظامهای سیاسی مستبد، حکومتهای استعماری و نظایر آن، سبب شد که شماری از نویسندگان و شاعران در فرانسه گرد هم آمده، ادبیّات پوپولیستی را بنیان نهند و توجّه قشر روشنفکر ادبی را به این مقوله جلب کنند؛ از آنجایی که گرایش به این مکتب در ایران و دولت عثمانی و در کشورهای تابعۀ این حکومت، نظیر مصر چشمگیر بوده است، از این رو، در این جستار، تلاش شده است تا به بررسی جنبههای گوناگون تفکّرات پوپولیستی در شعر میرزادۀ عشقی و احمد شوقی پرداخته شود؛ چراکه شحصیّتهای مذکور در جریان انقلاب مشروطۀ ایران و نهضت بیداری مصر، با تکیه بر سلاح قلم در جهت آگاهی و بیداری قشرهای مختلف جامعۀ خود گامهای مؤثری برداشتهاند و مطالعۀ مجموعه اشعار آنها بیانگر این است که این شاعران، نهتنها از پیشگامان تجدّد، نوگرایی و استقلالطلبی ملّتهای خود بودهاند؛ بلکه از پیشقراولان ادب معاصر ایران و مصر نیز هستند که شعر را از دام سنّتهای کهن و مدایح پادشاهان رها کرده و در خدمت مردم و جامعه قرار دادها ند.
ظهور التّداعیّات المختلفة کألتّصنیع، والطّبقیّة، والمفاسد الإجتماعیّة، والأنظمة السّیاسیة المستبدة، والحکومات المستعمرة وأشباهها، یؤدّی إلی إرساء الأدب الشّعبوی عند عدّة الکتّاب والشّعراء الفرنسیین. یجلب هذا النّوع من الأدب إنتباه الطّبقة المثقّفة. بما أنّ النّزعة إلی الشّعبویّة کانت نزعة سائدة فی ایران والدّولة العثمانیة والدّول التّابعة لها کمصر، فیتناول هذا البحث أبعاد مختلفة من الآراء الشّعبویة فی شعر میرزاده عشقی وأحمد شوقی اللّذَین یقومان بتوعیة وتثقیف الطّبقات الإجتماعیة المختلفة بسلاح الأدب والشّعر أثناء الثّورات الدّستوریة فی إیران ومصر وتبیّن من خلال أشعارهما إنّهماکانا أوّل من تطرقا إلی الأدب الحدیث فی إیران ومصر وخلّصا الشّعر من قیود السّنن القدیمة البالیة ومدائحَ الملوک؛ وکرّساه فی ما یتعلّق بالشّعب والمجتمع.
https://jccl.razi.ac.ir/article_601_d65f93cc366dd99eab19b3c4ac07159c.pdf
ادبیّات تطبیقی
پوپولیسم
جامعهشناختی ادبی
میرزادة عشقی
احمد شوقی
الأدب المقارن
الشّعبویة
علم الاجتماع الأدبی
میرزاده عشقی
أحمد شوقی
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
91
117
602
Research Paper
جلوه های تأثیرپذیری میرال الطّحاوی از فروغ فرّخزاد در رمان بروکلین هایتس
بوارق من تأثّر میرال الطحاوی من فروغ فرّخزاد فی روایة بروکلین هایتس (دراسة وتحلیل)
عبدالاحد غیبی
a.gheibi@yahoo.com
1
رویا بدخشان
badakhshan.roya@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
میرال الطّحاوی یکی از چهرههای مطرح داستاننویسی معاصر مصری است که به خاطر نگارش رمانهایی در حوزة مشکلات زنان و اوضاع جامعه، توانسته است در مدّت کوتاهی، میان رماننویسان، آوازه و شهرتی کسب کند. رمان بروکلین هایتس یکی از مهمترین و برجستهترین آثار این نویسنده میباشد که محتوا و درونمایة آن را بر پایة مفاهیم اشعار و زندگی شاعر ایرانی، «فروغ فرّخزاد» نگاشته است. الطّحاوی در این رمان، از دو جهان متضاد سخن میگوید؛ از یکسو، به درد و رنجهای زنان در جامعه میپردازد و از سوی دیگر، مشکلات مهاجران، بهویژه زنان مهاجر در غرب، را تبیین میکند. محتوا و ترتیب نگارش رمان به گونهای طرّاحی شده است که احوال قهرمان داستان در رمان مذکور، گویای زندگی فرّخزاد میباشد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی و بیان تأثیرپذیری الطّحاوی در تألیف رمان بروکلین هایتس از شعر و زندگی فروغ فرّخزاد نوشته شده است، رهآورد آن، بیانگر این حقیقت است که الطّحاوی، گذشته از اینکه با فرّخزاد در بسیاری از گرایشهای فکری موافق است، بسان او، مسائل و مشکلات زنان را در جامعة مردسالار بازتاب میدهد و قهرمان داستانش در غالب ابعاد مختلف زندگی، همچون زندگی سراسر درد، رنج و مصیبت، از فرّخزاد تأثیر پذیرفته است.
میرال الطّحاوی کاتبة مصریة شهیرة ذات نزعة نسویة إستطاعت أن تحصل علی مکانة بارزة بین الرّوائیین بکتابة الرّوایات الّتی تبحث عن آلام النّساء وأحوال المجتمع. روایة بروکلین هایتس تعتبر من أهمّ آثار هذه الکاتبة وهی روایة متأثّرة بأشعار الشّاعر الإیرانیّة فروغ فرّحزاد. تتحدث الطحاوی فی هذه الرّوایة عن عالمین متناقضین حیث تهتمّ فیها بآلام النّساء فی المجتمع من جهة وتکشف عن مشاکل المهاجرین خاصّة النّساء المهاجرات إلی الغرب من جهة أخری. بطل روایة بروکلین هایتس یمثّل حیاة فرّخزاد تمثیلاً صادقاً. هذه المقالة استهدفت إلی الکشف عن مدی تأثّر الطّحاوی بفرّخزاد فی کتابة روایة بروکلین هایتس معتمدة علی المنهج التّوصیفی والتّحلیلی. نتائج البحث تشیر إلی أنّ الطّحاوی إضافة إلی أنّها توافق فرّخزاد فی کثیر من نزعاتها النّسویة تأثّر بطل روایتها من جوانب من حیاة فرّخزاد خاصّة حیاتها الملیئة بالمصائب والآلام.
https://jccl.razi.ac.ir/article_602_9914e8c8ae1c9de4ef1abde755380704.pdf
ادبیّات تطبیقی
شعر معاصر فارسی
بروکلین هایتس
فروغ فرّخزاد
میرال الطّحاوی
الأدب المقارن
الشّعر الفارسی المعاصر
بروکلین هایتس
فروغ فرّخزاد
میرال الطّحاوی
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
119
140
603
Research Paper
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در رمان ابن الفقیر اثر مولود فرعون و داستان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد
دراسة المضامین الاجتماعیة فی روایة ابن الفقیر لمولود فرعون وقصّة مدیر المدرسة لجلال آل احمد (دراسة مقارنة)
فاطمه قادری
mf.ghaderi@gmail.com
1
مریم کیانی
maryamkiani59@gmail.com
2
مرضیه کاظمی زهرانی
d.mk91@yahoo.com
3
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه یزد
دانشجوی کارشناسیارشد زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه یزد
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه یزد
«مولود فرعون» و «جلال آل احمد» در ادبیّات الجزایر و ادبیّات فارسی، متأثّر از اوضاع نابسامان جامعۀ خویش در ضمن داستانپردازی، به نقد و تحلیل رفتارهای اجتماعی نامناسب روزگار خود پرداختهاند، و هر دو از مصلحان و روشنفکران جامعۀ خود نیز بودهاند. رفتارهای نامطلوب در میان مردم همچون حسادت، سوءظن، خرافات و تقلید از پوششهای غربی نیز مورد انتقاد این دو نویسنده قرار داشته است. این مقاله به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمان ابن الفقیر مولود فرعون و داستان مدیر مدرسه جلال آل احمد را از منظر جامعهشناسی ادبی مورد بررسی قرار داده است. از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر میتوان انعکاس مفاهیم و مضامینی چون فقر، تبعیض، جهل و اوضاع نابسامان خانواده و... را نام برد، با این تفاوت که «مولود فرعون» جامعة روستایی خود و «جلال آل احمد» جامعة کوچک مدرسه را مورد انتقاد قرار دادهاند؛ امّا با این حال، فقر را عامل اصلی نابسامانی مردم میدانند.
إنّ الروایة من أهمّ الأنواع الأدبیة الّتی ینعکس فیها المجتمع الإنسانی بما فیه من الحوادث والمشاکل، واهتمام الرّواییین المعاصرین ببیئتهم أدّی إلی انعکاس شذوذ المجتمع فی آثارهم. من الکتّاب الّذین اهتموا بالأوضاع الاجتماعیة؛ «مولود فرعون» فی الأدب الجزائری و«جلال آل احمد» فی الأدب الفارسی، إنهما کانا فی قائمة المصلحین الاجتماعیین والمثقفین وإضافة إلی ذلک، تأثّرا من أزمات مجتمعهما وقاما بعکس المشاکل والتّصرفات الاجتماعیة السّیئة لعصرهما فی آثارهما. الموضوعات الاجتماعیة الّتی ظهرت فی آثارهما وکذلک انتقد الکاتبان التّصرفات القبیحة الشّائعة بین النّاس کالحسد، وسوء الظّن، والخرافة ومحاکاة الغربیین. تهدف هذه المقالة دراسة المضامین الاجتماعیة فی روایة ابن الفقیر لمولود فرعون وقصّة مدیر المدرسة لجلال آل احمد وفی ضوء رؤیةاجتماعیة للأدب، ومعتمدة علی المنهج الوصفی - التّحلیلی والمدرسة الأمریکیة فی الأدب المقارن. ولکن الفرق هو أنّ «مولود فرعون» یقوم ینتقد مجتمعه الرّیفی بینما ینقد «جلال آل احمد» المدرسة کمجتمع صغیر حیث یعتقد کلا الشّاعرین بأنّ الفقر هو السّبب الأساسی فی تدهور حیاة النّاس وتفاقم الأوضاع.
https://jccl.razi.ac.ir/article_603_fb4448014d83eead044c83e28e0704ff.pdf
واژگان کلیدی: ادبیّات تطبیقی
ادبیّات داستانی
مولود فرعون
جلال آل احمد
ابن الفقیر
مدیر مدرسه
الأدب المقارن
الأدب القصصی
مولود فرعون
جلال آل احمد
ابن الفقیر
مدیر المدرسه
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
141
162
604
Research Paper
تبیین و تحلیل مناسبات بینامتنی کنوز الودیعه من رموز الذّریعه
مواضع التّناص فی کتاب کنوز الودیعة من رموز الذّریعة (دراسة وتحلیل)
تیمور مالمیر
t.malmir@uok.ac.ir
1
غلامرضا شمسی
ghrezashamsi@yahoo.com
2
استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کردستان
دانشآموخته دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه کردستان
کتاب کنوز الودیعة من رموز الذّریعة با هدف ترجمة کتاب الذّریعة إلی مکارم الشّریعة نوشته شده است و نمونة درخشانی از ترجمة پویا در متون کهن ادب فارسی است؛ گونهها و گفتمانهای مختلف فرهنگی و ادبی رایج در تاریخ ایران تا قرن هشتم در آن گرد آمده است.در این مقاله، با استفاده از روش ترامتنیّت ژنت، به تبیین نقش این گونهها و گفتمانها در تعیین جایگاه کتاب کنوز الودیعةدر متون ادب تعلیمی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد؛ کنوز الودیعةبر اساس نظامها، رمزگان و سنّتهای ایجادشده توسّط آثار ادبی پیشین بنا شده است و آیات، احادیث، روایات، حکایات و اشعار فارسی و عربی در آن، حضوری پررنگ دارند و شرح و بسط عبارات کتاب الذّریعةو بهره جستن از متون اخلاقیِ فلسفی، دینی، ایرانشهری، عرفانی و تاریخی ایرانی و اسلامی، این کتاب را به مخزن گنجهایی چون الأدب الکبیر ابن مقفّع، جاودان خرد ابن مسکویه، الذّریعة راغب اصفهانی و صدها متن اسلامی و ایرانی دیگر بدل ساخته است.
یُعدّ کتاب کنوز الودیعة من رموز الذّریعة محاولة لترجمة کتاب الذّریعة إلى مکارم الشّریعة ویعتبر من النّماذج الرّائعة لترجمة النّصوص الأدبیّة القدیمة فی اللّغة الفارسیّة یجمع الکتاب بین طیاته أنواع الخطابات الثّقافیّة والأدبیّة المعروفة إلى القرن الثّامن من تاریخ إیران. یهدف البحث إلی الکشف عن مکافة هذه الخطابات وأنواعها فی کتاب کنوز الودیعة من النّصوص التّعلیمیة. من هذا المنطلق درسنا وجوه الخلاف بین کنوز الودیعة (النّص المستهدف) والذّریعة (النّص الاصلی). نحن نستخدم فی هذا المقال نظریّة التّناص فی آراء جرار جنت. تدلّ النّتائج علی أنّ کتاب کنوز الودیعة بُنی على أساس الرّموز والتّقالید الّتی وضعتها الآثار الأدبیة القدیمة. الآیات والأحادیث والرّوایات والحکایات والأشعار الفارسیّة والعربیّة فیها واضحة وقد استُخدمت فیها نصوص أخلاقیة وفلسفیّة ودینیّة وعرفانیّة ویعتبر هذا الکتاب مخزناً للأسرار بدیلاً لکلّ من الأدب الکبیر لإبن المقفّع والحکمة الأبدیة لإبن مسکویه، والذرّیعة للرّاغب الإصفهانی ومئات النّصوص الإسلامیّة والإیرانیّة وغیرها.
https://jccl.razi.ac.ir/article_604_722e16a4d00cfe95ceb9309ba5ac7985.pdf
ادبیّات تعلیمی
بینامتنیّت
ترامتنیّت
الذّریعة إلی مکارم الشّریعة
کنوز الودیعة من رموز الذّریعة
اخلاق اسلامی
الأدب التّعلیمی
التّناص
الاقتباس
الذّریعة إلى مکارم الشّریعة
کنوز الودیعة من رموز الذّریعة
الأخلاق الإسلامیّة
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
163
182
606
Research Paper
بررسی تطبیقی ادبیّات زندان در ورقپارههای زندان بزرگ علوی و شرق المتوسّط عبد الرّحمن منیف
أدب السجون فی المجموعة القصصیّة ورقپارههای زندان (قصاصات ورق السّجن) لمؤلّفها بزرک علوی وروایة شرق المتوسّط لمؤلّفها عبد الرّحمن منیف
محمدحسین محمدی
mohammadi.mh@ut.ac.ir
1
علی جعفر جعفر
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه تهران
چکیده بزرگ علوی (1283-1375) و عبد الرّحمن منیف (1933-2004)، از تواناترین نویسندگان معاصر ادب فارسی و عربی در ادبیّات زندان هستند. در آثار منیف و علوی، همهجا دیوار، رنج، مرگ، زندان و شکنجه است. رمان شرق المتوسّط منیف و ورقپارههای زندان بزرگ علوی به شرح برخوردهای توهینآمیز و خشونتبار مأموران با زندانیان سیاسی است که تصویری از فضای خفقانبار دوران دیکتاتوری رضاشاه و فضای حاکم در شرق المتوسّط (کشورهای عربی) میباشد. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقى آمریکا است.
الملخّص تُعدّ روایة شرق المتوسّط لمؤلّفها عبد الرّحمن منیف، اللّبنة الأولى لأدب السّجون فی العالم العربیّ. کذلک یُعدّ بزرک علوی أبرز کاتبٍ فی أدب السّجون، لا سیّما فی مجموعته القصصیّة ورقپارههای زندان (قصاصات ورق السجن). حیث تعبق فی مؤلّفات کلاهما رائحة التّعذیب والألم، کما نشاهد فی طیّات مؤلّفاتهما الجدران والسّجون فی کلّ الأنحاء. تناولت المجموعة القصصیّة ورقپارههای زندان (قصاصات ورق السّجن) وروایة شرق المتوسّط، طریقة تعامل السجّانین وشرطة السّجن مع السّجناء السّیاسیّین. وبذلک سلّطتا الضّوء على الجوّ القمعی المهیمن فی عهد رضاشاه والبلدان العربیّة. وفی هذا المضمار تطرّق هذا المقال لدراسة مقارنة تحلیلیّة وتوصیفیّة لمضامین أدب السّجون لدى الکاتبَین على أساس المدرسة الأمریکیّة فی الأدب المقارن.
https://jccl.razi.ac.ir/article_606_6f43d7e7ebd1aa2678fc585e4ccaa6c8.pdf
واژگان کلیدی: ادبیّات تطبیقی
ورقپارههای زندان
شرق المتوسّط
بزرگ علوی
عبد الرّحمن منیف
الکلمات الدّلیلیّة: الأدب المقارن
قصاصات ورق السّجن
شرق المتوسّط
بزرک علوی
عبد الرّحمن منیف
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
183
206
605
Research Paper
بهار و ادب عربی
الشّاعر بهار والأدب العربی
سیدکمال موسوی
moosavi.kam@gmail.com
1
سیدمحمدرضا ابن الرسول
ibnorrasool@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه اصفهان
در مقالهای که پیش رو دارید، نگارندگان با در نظرداشتِ پژوهشهای پیشین دربارة اثرپذیریِ ملکالشّعرای بهار از قرآن، حدیث، امثال، حکم و متون نظم عربی و به روش توصیفی - تحلیلی، نویافتههای خود را در این باره با سامانی دیگر نمایاندهاند. در این راستا، نتایج جستوجو در سرچشمههای عربیِ برخی از سرودههای بهار و انواع بهرهبرداریهای وی از ادب عربی در سه بخش همسانیهای شعر بهار با شعر عربی، تمثّل به امثال و حکم عربی و ترجمة منظوم شعر عربی عرضه گشته است. از مهمترین یافتههای جستار حاضر، میتوان به این نکته اشاره کرد که اثرپذیری بهار از ادب عربی غالباً با ابتکار و نوآوری و بازسرایی همراه است و به هیچ روی، بوی تقلید از آن استشمام نمیشود و به همین سبب، بازشناسیِ نمونههای فراگیری او بسیار دشوار است.
حاول المؤلّفان فی المقال الحاضر أن یقدّما حصیلة بحثهما واعتمادا على الدراسات السابقة الّتی صنفت فی مجال تأثّر الشاعر ببهار وأخذه من القرآن الکریم والحدیث والأمثال والنصوص الشعریة، علی أساس المنهج الوصفی التحلیلی. عرضنا نتائج البحث بهذا الصدد إثر البحث فی ینابیع الأدب العربی ومناجمه التی تأثّر بها الشاعر بهار فی قصائده والأنواع التی استثمرها فی ثلاثة أقسام؛ التشابه فی الصورة والدلالة بین شعر بهار والشعر العربی، استشهاد بهار بالأمثال العربیة و ترجمته المنظومة للشعر العربی. من أهم ما توصلت إلیه هذه الدراسة أنّ تأثّر بهار وأخذه من الأدب العربی یرافقه فی أحایین کثیرة الإبداعُ والخلق وإعادة الإنشاد من دون التقلید. فعلیه یصعب - إلی حدّ ما - الکشفُ وإزاحة الستار عن مواضع استلهامه.
https://jccl.razi.ac.ir/article_605_14fdd3ecab99c96eaaaacde2c9466594.pdf
ادبیّات تطبیقی
ملکالشّعرای بهار
ادب عربی
بازآفرینی ادبی
شعر عربی
الأدب المقارن
ملک الشّعراء بهار
الأدب العربی
إعادة البناء
الشّعر العربی
per
دانشگاه رازی
کاوش نامه ادبیات تطبیقی
2676-6515
2676-6523
2017-02-19
6
24
209
214
607
Research Paper
پاره ها و نکته ها
ملحق العدد
شـامل: معرّفی و نقد کتاب نقدِ نقد ترجمه (از عربی به فارسی) گزارش گفتوگو و...
شـامل: معرّفی و نقد کتاب نقدِ نقد ترجمه (از عربی به فارسی) گزارش گفتوگو و...
https://jccl.razi.ac.ir/article_607_dba702c101f5e9f85e85acfc026e4a76.pdf
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجلّه «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش
ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنّی و اخلاقی نقد
ضروری است
غیر محکمة