@article { author = {}, title = {دراسة الأبعاد السّلبیّة لسلوک رجال الدّین علی ضوء الآراء النّقدیّة لناصر خسرو قبادیانی وأبی العلاء المعرّی}, journal = {Research in Comparative Literature}, volume = {2}, number = {6}, pages = {23-43}, year = {2014}, publisher = {Razi University}, issn = {2676-6515}, eissn = {2676-6523}, doi = {}, abstract = {الملخّص تُعدُّ القضایا الدّینیّة ونقد سلوک رجال الدّین من أهمّ القضایا الاجتماعیّة الّتی لم یغفل عنها النّاقدون علی مدی القرون والأعصار. ممّا لا شکّ فیه أنَّ للمواقف الّتی یتّخذها رجال الدّین وسلوکهم الدّینی دوراً کبیراً فی رسم معالم الدّین وصورته الحقیقیّة فی السّیاق نفسه یرمی هذا البحث إلی دراسة الأبعاد السّلبیّة لرجال الدّین فی القرن الرّابع الهجری فی ضوء الرّؤی النّقدیّة الّتی أبداها ناصر خسرو وأبوالعلاء المعرّی حیالها، ویحاول لیثبت أنَّ الأوضاع الدّینیّة السّیّئة الّتی نراها فی القرن الرّابع کانت ولیدة التّصرّفات الخاطئة لرجال الدّین والّتی استغلّها حماة الدّین للقضاء علی أعدائهم ولتحقیق مطالبهم الدّنیویّة. لقد انتقد ناصر خسرو وأبوالعلاء المعرّی بعض المسارات الخاطئة لرجال الدّین فی الفترة الّتی عاشاها فخصّ منها بالذکر: النّفاق والرّیاء، الغش والخداع بالمسائل الدّینیّة، الاهتمام المفرط بالظّواهر الدّینیّة وإهمال حقیقتها، ممارسة التّضلیل، فقدان البصیرة فی الرّؤی الدّینیّة، ممارسة الرّشوة، استخدام الدّین للتّوصّل إلی الغایات الدّنیویّة، التّزویر فی التّصوّف وغیرها ممّا تعکسه الأشعار والآثار المتعلّقة بتلک الحقبة. المنصب الدّینی الّذی احتلّه ناصر خسرو کنقیب الفرقة الشّیعیة الأسماعیلیّة فی خراسان دفعَه إلی إبداء حسّاسیّة أکثر وأشدّ فی انتقاداته لرجال الدّین مقارنة بالمعرّی؛ أضف إلی ذلک أنَّ آراءه النّقدیّة کانت أشدّ صراحة وجرأة من المعرّی وفی المقابل کان أسلوب النّقد لدی المعرّی أسلوباً هادئاً غیر مباشر.  }, keywords = {الکلمات الدّلیلیّة: رجال الدّین,ناصر خسرو,أبوالعلاء المعرّی,الأدب المقارن,النّقد}, title_fa = {آسیب‌شناسی رفتارهای رجال دینی در انتقادهای ناصر خسرو قبادیانی و ابوالعلاء معرّی}, abstract_fa = {یکی از مسائل مهمّ اجتماعی در طول تاریخ، عرصة دین و آسیب­شناسی مسائل مرتبط بدان بوده است که از دید منتقدان بزرگ اجتماعی در تمامی دوران­ها دور نمانده است. در این میان رفتارهای رجال و وابستگان دینی در شناساندن حقیقت دین و نحوة تعامل آنها با مسائل دینی در اجتماع بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، به صورت تطبیقی و با رویکردی اجتماعی به بررسی آفات و آسیب­های رفتارهای این قشر اجتماعی در انتقادهای ناصر خسرو قبادیانی و ابوالعلاء معرّی؛ دو منتقد بـزرگ اجتماعی قـرن چهارم می­پـردازد و نشان می­دهد که وضعیت دینی جامعة دو شاعر دچار فساد و تباهی ناشی از رفتارهای برخی رجال دین بوده و از آن به عنوان دامی جهت به بند کشیدن مخالفان و رسیدن به مطامع دنیوی استفاده می­شده است. ریا، حیله­گری در مسائل شرعی، پرداختن به ظاهـر دین در عین تغافل از حقیقت آن، تزویر، بی­بصیرتی در مسائل اعتقادی، رشوه­خواری، ابزاری بودن دین، تصوفِ صوفی­نمایان و... از انتقادهای سازنده­ای است که در اشعار منتقدان دینی و اجتماعی آن روزگار تجلّی یافته­است. با توجّه به حسّاسیّت و رویکرد دینی ناصر خسرو به عنوان حجّت شیعیان اسماعیلیّه در خراسان، بسامد این انتقادها و جزئی­نگری­اش در مسائل دینی، در مقایسه با ابوالعلاء بیشتر و دقیق­تر است. ناصر خسرو در این انتقادها صریح و جسور است و در مقابل ابوالعلاء همچان­که شیوة اوست غالباً به طور غیر مستقیم به انتقاد از آفات و آسیب­های رفتاری رجال دین می­پردازد.  }, keywords_fa = {واژگان کلیدی: رجال دینی,ناصر خسرو,ابوالعلاء معرّی,ادبیّات تطبیقی,نقد}, url = {https://jccl.razi.ac.ir/article_68.html}, eprint = {https://jccl.razi.ac.ir/article_68_e1e310b410c0610f817a8485d721ecde.pdf} }