ادبیات تطبیقی
حسن نجفی؛ سردار اصلانی
چکیده
دین بهعنوان نهادی که جهت تعالی، کمال و سعادت انسان در همه ادوار تاریخ نقش برجستهای ایفا کرده است؛ در مکاتب مختلف بشری به اشکال گوناگون، مورد داوری قرار گرفته است. مارکسیستها با توجه به اصل مادهگرایی، در پی نفی یا محدود کردن نقش دین به زندگی فردی برآمدهاند. هوشنگ گلشیری بهعنوان نویسنده نامدار تودهای مکتب اصفهان و بدر شاکر ...
بیشتر
دین بهعنوان نهادی که جهت تعالی، کمال و سعادت انسان در همه ادوار تاریخ نقش برجستهای ایفا کرده است؛ در مکاتب مختلف بشری به اشکال گوناگون، مورد داوری قرار گرفته است. مارکسیستها با توجه به اصل مادهگرایی، در پی نفی یا محدود کردن نقش دین به زندگی فردی برآمدهاند. هوشنگ گلشیری بهعنوان نویسنده نامدار تودهای مکتب اصفهان و بدر شاکر السیاب شاعر معاصر عراقی منسوب به اندیشه مارکسیسم، دین و گفتمان دینی را به منصه داوری گذاشته اند پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و کمک گرفتن از مبانی مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، در پی بررسی و نقد گفتمان دینی آثار هوشنگ گلشیری و بدر شاکر السیاب از منظر درونی است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که گلشیری برغم کارکردهای فراوان دین، تحت تأثیر اندیشههای مارکسیستی بوده تبعیت از مدل روشنفکری متداول و منافی دین و کارکردهای دین را به تسکین آلام و رنجهای تودهها تقلیل داده است. کما اینکه ، السیاب سعی کرده تا از دین به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر بحرانهای هویتی، تضاد شخصیتی و برپایی نهضت های ضد استعماری استفاده کند.
ادبیات تطبیقی
فاطمه پرچکانی؛ فرهاد رجبی
چکیده
سیاب و شاملو از برجستهترین شاعران معاصر هستند که باوجود شعرهای عاشقانه کوشیدهاند کارکرد انقلابی زن را در اشعار خویش مدنظر قرار دهند؛ آنها با ارتقاء بخشیدن به شخصیت زن، میکوشند فراتر از چهرة کلیشهای معشوق، او را همدوش مردان انقلابی وارد عرصة مبارزه کنند. بر همین اساس، نوشته حاضر بر آن است تا با بررسی جایگاه زن در شعر دو ...
بیشتر
سیاب و شاملو از برجستهترین شاعران معاصر هستند که باوجود شعرهای عاشقانه کوشیدهاند کارکرد انقلابی زن را در اشعار خویش مدنظر قرار دهند؛ آنها با ارتقاء بخشیدن به شخصیت زن، میکوشند فراتر از چهرة کلیشهای معشوق، او را همدوش مردان انقلابی وارد عرصة مبارزه کنند. بر همین اساس، نوشته حاضر بر آن است تا با بررسی جایگاه زن در شعر دو شاعر، دگردیسی حضورش را به تصویر کشد. مقولههایی چون مبارزه برای رهایی، همراهی در حل مشکلات انسانی و فرار از پوستة سنت از مهمترین مؤلّفههای حضور زن در شعر این دو شاعر است. در شعر بدر شاکر السیاب، زن افزون بر کارکرد سنتی خود، نماد وطن به یغما رفته است و گاهی نیز نمایندة بازگشت به خویشتن است. این سیر خطی در شخصیت زنانی چون «حفصه العمری» و «جمیلة بوحیرد» به کمال میرسد. سیاب با مطابقت دادن شخصیت زن با عشتار، کارکرد انقلابی او را به تصویر میکشد؛ چنانکه با اعطاء شخصیت مسیح، او را مدافع آزادی انسان معرفی میکند. در آثار شاملو نیز زن، نقش مستقلی در مبارزة اجتماعی ایفا میکند؛ «رکسانا» و «آیدا» با حرکت از چهرة اثیری بهسوی تکامل انسانی و مبارزاتی، نمایندة زن انقلابی هستند. افزون بر این، شاعر همواره در جستجوی زن همزاد خویش است تا همدوش او قدم در راه مبارزه گذارد. نتایج نشان خواهد داد دگردیسی حاصلشده در این باب، افزون بر بلوغ فکری دو شاعر، تحت تأثیر سیر تکاملی جامعة عربی و فارسی، جریان نوگرایی و اصالت بخشیدن به انسان در اندیشه و شعر معاصر است.