چکیده
نزار قبانی و فروغ فرّخزاد از شاعران برجسته و معاصر ادبیّات عربی و فارسی هستند که تحوّلات فکری و شرایط سیاسی - اجتماعی جامعه باعث شده تا از مکتب رمانتیسم، رویگردان و به مکتب سمبلیسم اجتماعی نزدیک شوند. قبانی در شعر «بانتظار غودو» و فرّخزاد در شعر «کسی که مثل هیچکس نیست» تحت تأثیر نمایشنامة معروف ساموئل بکت، نویسندۀ ایرلندی، به مفهوم منجی پرداختهاند. در این جستار، بر آنیم تا با توجّه به اهمّیّت این دو شاعر در ادبیّات معاصر عربی و فارسی و ارزش و اعتبار ادبیّات تطبیقی در نقد نوین، با نگاهی مقایسهای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی، به شباهتهای این دو اثر بپردازیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد؛ نزار و فروغ با دیدی مشابه به این موضوع پرداختهاند. شیوۀ بیان، نمادپردازیها و تصاویر شعری در شعر دو شاعر به یکدیگر نزدیک است، همچنین امید به زندگی و ظهور منجی حیاتبخش در شعر فروغ تجلّی بیشتری یافته است. طولانی بودن دورة انتظار منجر به توسّل به واسطه گردیده و واقعیّت وجودی منجی، فوقالعادّه و ماورایی بودن او را در نگرش هر دو شاعر تثبیت کرده است. میتوان گفت: میزان تأثیر نزار قبانی از ساموئل بکت فقط در حیطة اخذ و اقتباس لفظ است. این میزان، در فروغ فرّخزاد از آنهم کمتر است. مشابهتهای محتوایی، بیش از آنکه متأثّر از ساموئل بکت باشد، با نگرشهای عقیدتی و فکری خودشان همخوانی دارد.
.