سبک را میتوان شیوة بیان و ویژگیهای زبانی هر متن دانست که موجب تمایز آن و صاحبش از دیگر متون و افراد میشود. با وجود اختلافات سبکی، گاه این ویژگیهای زبانی فراتر از فرد و در تناسب با معنا، ساختار و مشخّصات زبانی واحدی را در آثار ادبی ایجاد میکند که چهبسا بتوان آن را در آثار یک ژانر ادبی از چند زبان نیز ملاحظه کرد؛ بنابراین فرضیه، پژوهش حاضر میکوشد تا بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعة دو اثر گنجشک و جبرئیلحسینی و الحسین لغة ثانیة جواد جمیل شاعر عراقی که دو شاهکار ادبی بدیع، کمنظیر و حتّی بینظیر در حوزة ادبیّات متعهّد عربی و فارسی به شمار میآید، به مقایسة برخی شگردها و گونههای سبکی بهکار رفته در آنها از جمله تکرار، ایهام، پارادوکس و... بپردازد. پژوهش حاضر و بررسی عناصر سبکی و زبانی دو متن، نشان از قدرت و توانمندی بالای شعر فارسی و هنر حسینی در استفاده از شگردهای مورد بررسی دارد. شاعر توانسته است در کاربرد این شگردها بر شعر عربی سبقت گیرد و از زبانی متمایزتر برخوردار شود. نکتة قابل توجّه در کاربرد این شگردها، تناسب آنها با محتوا و مضمون اشعار است که به وحدت ساختاری آنها کمک کرده است.